علی اعتبار با عمامه، کلاه صوفی و چهره‌های دراویش در گالری ویستا
ایران آرت : نمایشگاه حجم و چیدمان علی اعتبار با نام "تزلزل" تا چهارم مرداد در گالری ویستا به تماشا بود.
اعتبار در گفت‌وگو با مریم درویش با بیان اینکه ۱۲ نقاشی اکریلیک و تعداد زیادی کارهای حجمی سفالی لعاب‌دار به شکل‌های مختلف در این مجموعه به نمایش درآمده است گفت: ایده اولیه این مجموعه سه سال پیش در دانشگاه هنر شکل گرفت و تعدادی از آثارم در دوسالانه مجسمه‌های شهری تهران، بافق و چند نمایشگاه گروهی به نمایش درآمد. پس از آن کار را ادامه دادم و مجموعه "تزلزل" شکل گرفت.
اعتبار ادامه داد: برای تصویر کردن این شخصیت‌ها از یک پایه فرهنگی ایرانی استفاده شده است. عمامه، کلاه صوفی و چهره‌های دراویش در این افراد دیده می‌شود اما شخصیت و موضوع کارها متغیر است. بعضی از آثار به دوران گذشته و صوفی‌های تندرو اشاره دارند و در تعدادی دیگر به فضای عرفانی، سماع و اشعار مولانا نزدیک می‌شوند.
او با اشاره به مجسمه‌هایی که از سقف آویزان شده‌اند گفت: این حجم‌های معلق یادآور پیله هستند و عارفی که با رهایی از آنها به سماع می‌رسد. در جای دیگر افراد سوار چهارپایه شدند و خلاء درون آنها دیده می‌شود. تعداد دیگری از آثار هم به سنگینی بر روی زمین قرار دارند، اما حالتی معلق و متزلزل دارند و مرزی بین تعادل و شکنندگی در آنها وجود دارد که نماد همان صوفیان تندرو است.
اعتبار با بیان اینکه سفال لعاب‌دار را به دلیل شکنندگی آن انتخاب کرده است گفت: با توجه به اینکه در کاشان بزرگ شده‌ام فضای این شهر بر من تأثیر زیادی داشته است. معماری و ظروف سفالی کاشان که در تمام زندگی‌ام وجود داشت باعث گرایش به این ماده است.
او درباره نقاشی‌های این مجموعه نیز گفت: احساس می‌کردم حالت سماع و آزادی آن را نمی‌توانم با مجسمه نشان دهم بنابراین نیاز به سطح دو بعدی داشتم که خطوط مختلف روی آن قرار بگیرند، یکدیگر را قطع کنند و فضای مثبت منفی را نشان دهند تا حالت عرفانی و یکی شدن در آن دیده شود. به همین دلیل با وجود اینکه زیاد به نقاشی نمی‌پردازم این بار کار خود را به فضای دو بعدی بردم و از رنگ‌های سفال و لعاب در نقاشی‌ها نیز استفاده کردم.
اعتبار افزود: بازخوردی که کارهایم در میان مخاطبان داشت و احساس سوالی که در آنها ایجاد می‌کرد برایم راضی‌کننده بود. مخاطب می‌توانست مجسمه‌ها را لمس کند و آنها را تکان دهد و همین که لحظه‌ای در کنارشان توقف می‌کند برایم جالب بود.
