کد خبر: 56961 A

همسر هوشنگ ظریف: روح‌‌الله خالقی شاهد عقد ما شد/ در موسیقی امروز عشق نیست

همسر هوشنگ ظریف: روح‌‌الله خالقی شاهد عقد ما شد/ در موسیقی امروز عشق نیست

بعد از گذشت یک سال، هنوز داغ دلش تازه است، هنوز هم وقتی نام "ظریف" به میان می‌آید بغض می‌کند؛ مردی که شاگردانش را مانند فرزندانش دوست داشت و "باباجون" صدایشان می‌کردند

ایران آرت: نمی‌توان از تار سخن گفت و یادی از هوشنگ ظریف نکرد؛ یکی از تارنوازان نامدار تاریخ موسیقی ایران که نزد استادان برجسته‌ای چون موسی معروفی، علی‌اکبر شهنازی، روح‌الله خالقی، جواد معروفی و حسین تهرانی تلمذ کرد. هر چه در نوازندگی، چیره‌دست بود، علاقه چندانی به آهنگسازی نداشت. به تدریس عشق می‌ورزید و شاگردان بسیاری تربیت کرد که بسیاری از آن‌ها به استادانی صاحب‌نام در موسیقی ایران‌زمین تبدیل شدند.

هفدهم اسفندماه سال 99، نخستین سالروز درگذشت هوشنگ ظریف بود. همسرش بعد از 70 سال هم‌نشینی و هم‌صحبتی عاشقانه، حالا یک سال است با خاطرات او سر می‌کند. پروین صالح، از موسیقیدان‌های بنام ایران‌زمین و نوازنده برجسته ویولن و قیچک بود و زندگی مشترک کنار هوشنگ ظریف را با شهادت روح‌الله خالقی آغاز کرد. بعد از گذشت یک سال، هنوز داغ دلش تازه است، هنوز هم وقتی نام "ظریف" به میان می‌آید، بغض می‌کند و از خوب‌ترین مرد دنیا سخن می‌گوید؛ مردی که شاگردانش را مانند فرزندانش دوست داشت و "باباجون" صدایشان می‌کردند. در نخستین سالروز درگذشت هوشنگ ظریف، با همسر هنرمندش به گفت‌وگو نشستیم تا از روزهای خوش و آرام گذشته و دلایل ماندگاری ظریفِ موسیقی ایران بگوید.

گفت‌وگوی علی نامجو و مهدی فیضی صفت در روزنامه همدلی با پروین صالح را در ادامه می‌خوانید:

آقای ظریف، شاگردان بسیاری را تربیت کرد. چرا او بیشتر وقت خود را صرف نوازندگی و تدریس کرد؟

فعالیت‌های موسیقایی او بعد از انقلاب نیز ادامه داشت، در دانشکده موسیقی و در هنرستان موسیقی دختران تدریس و کلاس‌های خصوصی هم برگزار می‌کرد. تا زمانی که توان در بدن داشت به آموزش شاگردان مشغول بود، تا اینکه مریض و بستری شد و دیگر نتوانست به کلاس‌ها برود.

 بیماری او با افسردگی شروع شد. علت چه بود؟

به هر صورت شرایط برای او نامساعد و نامناسب شده بود. هنرمند، روحیه بسیار حساسی دارد. شرایطی برای او ایجاد شد که حساس‌تر شد و افسردگی گرفت. البته دکترش تشخیص داد آلزایمری که بعداً گریبان هوشنگ ظریف را گرفت هم نتیجه همان افسردگی بود.

 دقیقاً شرایط چگونه بود؟

گرفتاری‌هایی که برای موسیقی، موسیقیدانان و همه هنرمندان ایجاد شد، او را ناراحت و دلگیر می‌کرد.

 یعنی معتقد بود موسیقی روز، چهره خوبی ندارد؟

بله، اصلاً از وضعیت موسیقی راضی نبود. موسیقی جدید را هیچ نمی‌پسندید، رویش نظری نداشت و چندان موافق اوضاع نبود.

جمله‌ای از او نقل شده که در موسیقی روز، عشق نیست...

بله، همان‌طور که او گفت؛ شاگردان هنرستان با عشق به هنرستان می‌رفتند و با عشق، موسیقی را دنبال می‌کردند. آن زمان این‌قدر به دنبال مادیات نبودند. حالا شرایط فرق می‌کند، اما آن‌وقت عشق بود و به موسیقی، عشق داشتند، نه این که هر سازی را یاد بگیرند تا بروند تدریس کنند یا در گروه‌ها بنوازند یا مصرفش کنند؛ اصلاً چنین حرف‌هایی مطرح نبود. آن‌ها موسیقی را دوست داشتند و به موسیقی، عشق می‌ورزیدند. استادانی که آن موقع بودند نیز فرق می‌کردند؛ از استاد کلنل وزیری تا دیگر استادان هنرمند. آن زمان، فردی مثل استاد خالقی ریاست هنرستان را بر عهده داشت که خودش عاشقی موسیقی بود و قطعات ماندگاری که ساخته را شنیده‌ایم.

شما و هوشنگ ظریف ازجمله زوج‌های موردتوجه روح‌الله خالقی بودید، به‌طوری‌که او در محضر عقد به‌عنوان شاهد حاضر شد. دراین‌باره هم برایمان توضیح بدهید...

وقتی می‌خواستیم ازدواج کنیم، از استاد خالقی خواهش کردیم تشریف بیاورد و شاهد عقد ما باشد. او با کمال محبت، خواهش ما را پذیرفت و آمد و شاهد عقد ما شد. استاد خالقی به گونه‌های دیگری نیز محبت خود را به "ظریف" نشان داد، چون او را بسیار دوست داشت. "ظریف" هم در دوران تحصیل و هم در دوران فعالیت حرفه‌ای، آدمی جدی و منظم بود. او به‌خوبی درس می‌خواند و تمرین‌های ساز را به‌هیچ‌عنوان از دست نمی‌داد. "ظریف" همیشه شاگردی موردتوجه بود. استاد خالقی نیز به دلیل نظم، استعداد و پشتکار "ظریف"، به او محبت داشت.

 شما و آقای ظریف چگونه با یکدیگر آشنا شدید؟

ما از 10، 11سالگی در هنرستان با همدیگر در یک مدرسه بودیم، درس خواندیم و بزرگ شدیم.

و ازدواجی عاشقانه داشتید...

بعد از آشنایی طولانی، تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم و 70 سال با یکدیگر زندگی کردیم؛ از روزی که در هنرستان بودیم تا روزی که از دنیا رفت. زندگی آرامی داشتیم، بچه‌های ما خوب بودند و خودش هم بی‌نهایت خوب بود. متأسفانه رفیق نیمه‌راه من شد و زودتر از من رفت. قرار نبود چنین اتفاقی رخ دهد. قرار ما این نبود. قرارمان این بود که دوتایی با همدیگر برویم، ولی نشد. مرا اینجا تنها گذاشت و رفت.

اکنون روزها را چگونه می‌گذرانید؟

من که دیگر فعالیت موسیقایی نمی‌کنم، بازنشسته هستم، در منزل نشسته‌ام و زندگی را با خاطرات بسیار خوشی می‌گذرانم که داشته‌ام؛ چه از نظر کاری و چه ازلحاظ خانوادگی.

روح الله خالقی هوشنگ ظریف پروین صالح
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین