کد خبر: 62594 A

آیدین آغداشلو و روزهای متفاوت در ۸۱ سالگی / گالری ها و صف بلند خریداران آثار آغداشلو

آیدین آغداشلو و روزهای متفاوت در ۸۱ سالگی / گالری ها و صف بلند خریداران آثار آغداشلو

این روزها آثار آغداشلو در گالری ها با اقبال و خریداران بسیار در صف روبرو است و راستی آزمایی این ادعا برای هر یک از خوانندگان آسان است.

ایران آرت: آیدین آغداشلو، استاد برجسته نقاشی که هشتم آبانی که گذشت ۸۱ ساله شد، حدود دو هفته پس از جشن تولدش با انتشار تصویر و متنی، از اشتیاق ویژه خود برای خلق آثار هنری در نهمین دهه زندگی‌اش نوشته است.

این در حالی ست که فروش یک اثر دو قطعه ای از این نقاش اندیشه پرداز دی ماه ۹۹ با خلق رکورد ۱۲ میلیاردی در حراج تهران، عنوان گران ترین هنرمند ایران را به نام او به ثبت رسانده است؛ این روزها آثار آغداشلو در گالری ها با اقبال و خریداران بسیار در صف روبرو است و راستی آزمایی این ادعا برای هر یک از خوانندگان آسان است.

از همین روست که تابستان گذشته دو اثر آبرنگ کوچک از آغداشلو در صد اثر صد هنرمند گالری گلستان هر یک ۶۰۰ میلیون تومان برآورد قیمت شد، اندازه این آثار حدود ۳۰ در ۴۰ سانتی متر بود.

بگذریم ... استاد آیدین آغداشلو در صفحه اینستاگرامش نوشت:

"شب‌ها دیر می‌خوابم و صبح‌ها سر ساعت شش بیدارم. خواب‌هایم یادم نمی‌مانند و چشمم را که باز می‌کنم می‌پرند و پراکنده می‌شوند. اما یک خواب هست که دائماً تکرار می‌شود و نه به تمامی، که تکه‌هایی‌اش، بی‌ترتیب و نظم خاصی.

خواب می‌بینم پشت میز کارم نشسته‌ام و دارم قلمدان لاکی کهنه‌ای را مرمت می‌کنم. کار خوب پیش می‌رود و جای مرمت شده قابل تشخیص نیست، اما در آخرین لحظه قلمدان در دستم خورد می‌شود و در هم می‌شکند و می‌دانم دیگر قابل سرهم شدن و مرمت نیست. بعد می‌بینم در حیاط خانه‌ی سال‌های دورِ کوچه‌ی اردلان نیاوران دارم درخت می‌کارم. درخت‌ها نازک‌اند و یکسره برف می‌آید. که لحافی شده افتاده بر روی همه چیز. بر روی همه جا. با خودم می‌گویم این درخت‌ها که نمی‌مانند. اما کارم را رها نمی‌کنم.

بعد خودم را در اطاق پذیرایی همان خانه می‌بینم که دارم گچ‌های طَبْله کرده و ریخته‌ی دیوارها را تماشا می‌کنم. می‌بینم که دارم با گچ، ریختگی‌ها و حفره‌ها را اندود و هم‌سطح می‌کنم. بعد دارم روی سطح گچی نقاشی می‌کشم؛ سوارهای زره پوشیده‌ی رنگارنگی را که بی‌هیچ علاقه و دقتی دارند جایی در دوردست را تماشا می‌کنند، از نوع و جنس جنگجویان نقاشی‌های دیواری شهر باستانی افراسیابِ سمرقند.

این تکه‌های پراکنده اغلب تکرار می‌شوند. اگر چیزهای دیگری هم باشند اغلب از یادم می‌روند. اما خانه و حیاط کوچه‌ی اردلان تقریباً همیشه هست. هر روز از ساعت هشت صبح پشت میزم می‌نشینم به نقاشی. ضمن نقاشی همیشه موسیقی گوش می‌کنم. بی موسیقی نمی‌شود. همه جوری؛ از کلاسیک تا جاز قرن بیستم، تا تار و عود و تنبور، تا رپ، تا پیانوی اریک ساتی، تا هر آهنگی که با ساکسیفون زده باشند.

بعد ناهار می‌خورم و باز نقاشی تا آخر شب. این طور شد که در دو سال گذشته توانستم تعداد زیادی نقاشی اغلب بزرگ بکشم که بعضی‌هایشان از بهترین نقاشی‌هایی است که تا به حال کشیده‌ام. این کارهایم را کمتر می‌فروشم و می‌گذارم بمانند.

شب‌ها خوابیدنم را به تاخیر می‌اندازم. فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم، در یوتوب پرسه می‌زنم و زمانش که می‌رسد، برای دیدن خانه‌ی کوچه‌ی اردلان آماده می‌شوم!

در ۸۱ سالگی کار کردن لازم‌تر از خوابیدن است. چون دیر یا زود «خواب بزرگ» فرا خواهد رسید… نه؟"

 

 

آیدین آغداشلو
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین