کد خبر: 36771 A

ایران‌آرت بررسی می‌کند: آیا مردم در اعتراض به مجسمه‌های شهری حق دارند؟

تصادف شدید سعدی در شیراز یا چرا «لیلا فروهر دادیم، پرویز پرستویی گرفتیم!»

تصادف شدید سعدی در شیراز یا چرا «لیلا فروهر دادیم، پرویز پرستویی گرفتیم!»

آن روز که سردیس جمشید مشایخی در تهران نصب شد هم در این باره در ایران‌آرت نوشتیم و امروز هم قصه دوباره همان است...

 

ایران‌آرت: یک‌بار باید برای همیشه این دندان لق را بکشیم. باید به این پرسش پاسخ دهیم که ما چه تصوری و چه انتظاری از اجرای هنرهای محیطی داریم... هر بار که مجسمه‌ای شهری این‌جا و آن‌جا نصب می‌شود، صدای اعتراض‌ها بلند می‌شود و در فقره سردیس‌های مشاهیر این اعتراض‌ها اغلب حول این گزاره است: «چرا این مجسمه شبیه سوژه‌اش نیست؟»

به سرخط خبرهای مرتبط با این اعتراض‌ها در چند سال اخیر نگاه کنید... مجسمه‌سازها شاید در میان هنرمندان هنرهای تجسمی رستگارترین باشند... می‌پرسید چرا؟ چون هنر آنها خلافِ اغلب رسته‌ها و شاخه‌های دیگر هنرهای تجسمی توانسته تا کنون بارها ترند شبکه‌های اجتماعی شود و به صدر مهم‌ترین اخبار روز برسد. آیا این اتفاق تا حالا توانسته برای نقاشی، خط، طراحی و دیگر شاخه‌های هنرهای تجسمی هم بیفتد؟ خب می‌دانیم که البته مجسمه‌سازها نمی‌توانند از این توجه‌های رسانه‌ای گسترده خشنود باشند چون این توجه‌ها اغلب با اعتراض به کارشان همراه بوده است.

حالا چه شده که این بار هم در ایران‌آرت سراغ این موضوع آمده‌ایم؟ عرض می‌کنیم.

 

از جمشید مشایخی در تهران تا سعدی در شیراز

اگر دیروز هم مثل هر روز دیگری سرتان توی گوشی‌هایتان بود و اخبار و واکنش‌های مرتبط با اخبار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کردید، لابد دیدید که نصب المانی از سعدی شیرازی در شهرش، اعتراضی از جنس اعتراض‌های گذشته به نصب مجسمه مشاهیر را به دنبال داشت؛ از آخرین اعتراض هم فقط یک ماه گذشته است؛ وقتی که سردیس جمشید مشایخی در خیابانی به نام او در تهران نصب شد و آنقدر اعتراض‌ها بالا گرفت که مسوولان مجبور شدند آن را پایین بکشند، اصلاحش کنند و دوباره بگذارند سر جایش.

حالا نصب المانی دیگر، این بار سعدی در شیراز، اعتراض‌ها برانگیخته است. ماجرا از این قرار است که مسوولان این شهر پس از گذشت شصت و هفت سال از نصب تنها مجسمه سعدی شیرازی اثر ابوالحسن صدیقی، حالا المانی را طراحی و نصب کردند که بر عکس مجسمه سعدی که از آثار ماندگار هنری محسوب می‌شود، مایه انتقاد و گلایه فرهنگوران و صاحب نظران و اهالی هنر شد.

البته خبر رسید که این المان به فاصله یک روز با افزایش انتقادات از کیفیت این نماد از محل جمع آوری شده است.

سعدی

انتقادها درست است؟

آن روز که سردیس جمشید مشایخی در تهران نصب شد هم در این باره در ایران‌آرت نوشتیم. در این باره نوشتیم که این اولین‌بار نیست که تفاوت ظاهری یک مجسمه با سوژه‌اش، مورد انتقاد قرار می‌گیرد و بارها مجسمه‌ای تولید شده و کمترین شباهت را به سوژه مورد نظر داشته و همین باعث شده خیلی‌ها منتقد اجرا و نصب چنین مجسمه‌هایی در سطح شهر باشند. اما آن روز در ادامه پرسیدیم: «آیا واقعا یک مجسمه باید دقیقا شبیه آن کسی باشد که مجسمه را بر اساس صورت یا بدن او ساخته‌اند؟»

از سوی دیگر، روزنامه جام جم هم طی گزارشی که در این باره منتشر کرده بود، از یک منتقد هنری پرسشی مشابه را پرسیده و جواب گرفته بود که: «هیچ مجسمه‌ای لزوما نباید شبیه سوژه‌اش باشد. او در این باره می‌افزاید: «شباهت یا تفاوت یک سازه هنری با سوژه خود، منوط به سبکی است که هنرمند در پیش گرفته است. اگر او هنرمندی با سبک رئالیسم یا هایپررئالیسم باشد، خب از او انتظار خواهیم داشت دقیقا سوژه را ترسیم کند، اما اگر به‌طور مثال سبک او اکسپرسیونیستی است، چنین انتظاری طبعا نمی‌توانیم داشته باشیم. این که ما تصور می‌کنیم مجسمه‌های آدم‌ها به‌خصوص آن‌دسته از مجسمه‌ها که کارکرد خیابانی و محیطی دارند باید خیلی شبیه سوژه‌شان باشند از این روست که گمان عمومی بر این است. یعنی عموما معتقدیم وقتی تندیس یا سردیس هنرمندی را می‌سازیم و بر خیابانی همنام او نصب می‌کنیم، این مجسمه باید مبتنی‌بر سبک رئالیسم باشد. لزوما نباید این‌طور باشد اما خب این معمول است و انتظار نابه‌جایی هم نیست. این در حالی است که مجسمه‌ساز می‌تواند نگاه خودش را به سوژه داشته باشد و او را در موقعیتی نه‌چندان مشابه با خودش ترسیم کند به‌شرطی که البته نشانگانی از او را به اثر خود احضار کرده باشد.»

حالا هم قصه همان است. در مقوله المان (نقش برجسته) سعدی در شیراز شما چطور فکر می‌کنید؟ این نماد توانسته استانداردها را رعایت کند؟

 

تصادف شدید سعدی در خیابان‌های شیراز یا پرویز پرستویی به جای لیلا فروهر

گذشته از این مباحث، واکنش‌ها به نصب المان سعدی در شیراز، متفاوت و متنوع بوده است. مثل همیشه اغلب واکنش‌ها با چاشنی طنز هم همراه شده‌اند. بخشی از این واکنش‌ها را برایتان گزین کرده‌ایم و البته نیاز به گفتن نیست که این‌ها نظرات کاربران اینستاگرام و توییتر است و لزوما مورد تایید ایران‌آرت نمی‌تواند باشد:

*بنده خدا،جناب سعدی،کاملا مشخصه تصادف خیلی بدی داشتن.کلا آناتومی صورت ریخته بهم.

*این که بیشتر شبیه آقا محمد خان قاجاره!!!

*این سعدی قبل از عمل است

*مجسمه ساز کینه شخصی داشته

*به آقای مجسمه ساز عکس لیلا فروهر تحویل بدی، مجسمه پرویز پرستویی تحویل تان میده! 

جمشید مشایخی سعدی سعدی شیرازی سردیس جمشید مشایخی نقش برجسته سعدی هنر محیطی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین