کد خبر: 6213 A

خردادماه امسال، نودوچهارمین سالروز تولد پرویز شاپور است

«خصوصی»یات همسر سرکار فروغ فرخ‌زاد!

«خصوصی»یات همسر سرکار فروغ فرخ‌زاد!

شاپور با آن موهای بلند و ریش انبوه، چهره‌اش را از دوستان مخفی کرده است! آهسته حرف می‌زند، در گفتار و کردار بسیار مودب است، نمی‌شود حرف‌های جدی‌اش را از شوخی‌اش جدا کرد و بالعکس!

ایران‌آرت: پرویز شاپور متولد 1302خورشیدی در تهران و فارغ التحصیل رشته اقتصاد دانشگاه تهران است. کار اداری‌اش را در وزارت دارایی پشت سر گذاشته و هم اکنون بازنشسته است. کارمند عالی‌رتبه دارایی بوده و مدتی معاون پیشکار اداره دارایی استان خوزستان بوده است (و این زمانی است که با فروغ ازدواج می کند و راهی جنوب می شوند) تنها ازدواجی که داشته با فروغ بوده که حاصل اش فرزندی است به نام کامیار که هم اکنون نیز با پدر زندگی می کند. هم این زمان، شاپور در خانه مادرش واقع در خیابان کسری، در اتاق کوچکی که مادر دراختیارش گذاشته بود به خلق آثار هنری مشغول است.

شاپور سال جزو هیئت تحریریه هفته نامه توفیق بوده و با اسامی مستعار "کامی"، "مهدخت" قلم زده است. از آثارش کتاب های: کاریکلماتور(5جلد) ، موش و گربه عبید زاکانی با طرح های شاپور، تفریح نامه ( طرح های مشترک با بیژن اسدی پور)، فانتزی سنجاق قفلی و اخیرا برگزیده ی کاریکلماتور منتشر شده است.

شاپور با آن موهای بلند و ریش انبوه، چهره‌اش را از دوستان مخفی کرده است! آهسته حرف می‌زند، در گفتار و کردار بسیار مودب است، نمی‌شود حرف‌های جدی‌اش را از شوخی‌اش جدا کرد و بالعکس! همان طور که می نویسد زندگی می کند. یعنی زندگی هنری اش انعکاسی از زندگی روزانه اش است: " از روزنه ی امیدم به مغزم شلیک شد"، "سیگارم را با قلبم روشن می کنم"، " از نامهربانی ها کلکسیون درست کرده ام"، "زبانم فیلتر است" و یا "سکوتم را روی نوار ضبط کردم."

یک وقت شش سال از خانه بیرون نمی آید، زمانی از آخرین فیلمی که دیده حرف می زند که می بینی بیست سال قبل روی پرده بوده است ! بارها در نشست های خصوصی دیده ام که با چه مهری از فروغ یاد کرده و یادش را گرامی داشته است . بسیار مهربان است، و این را خودش به بهترین وجه بیان کرده است : "قلبم پرجمعیت ترین شهرهای دنیاست."

سال ها (از1337) نوشته های کوتاه شاپور با عنوان های مختلف در توفیق چاپ شده اند. اواسط سال های چهل که احمد شاملو مجله خوشه را منتشر می کرد، شاپور تعدادی از نوشته های کوتاهش را در اختیار شاملو گذاشت چندی بعد شاملو آن ها را با عنوان کاریکلماتور ( (کاریکاتور+کلمات) در خوشه چاپ کرد. از آن پس این نوشته ها باعنوانی که شاملو بر آن ها نهاده بود، شهرت یافتند.

پرویز شاپور

طنز شاپور (در نوشته ها و طرح هایش) بسیار ساده و صریح و کوتاه است . حشو و زوایدی ندارد. تصویر و تصورات اش بسیار نو و مربوط به خودش است . کار طراحی را تا مدت ها انجام نمی داد ( به خاطر ارتعاش مختصری که دستش داشت) . سوژه های را به دوستان طراح اش می داد که بکشند و چاپ کنند. بسیاری از بهترین طرح های ایران با سوژه های شاپورند. از اواسط سال های چهل خودش شروع به کشیدن می کند و همین ارتعاش مختصر دستش مدد می رساند و خطوط طرح هایش را مختص او می کند . طرح های با خطوط ساده که هر کس را وسوسه می کند که مشابه اش را بکشد! طرح های که در واقع ممتنع است که سهل باشند!

بازیگران نوشته های شاپور را هم توی قوطی هیچ عطاری نمی شود پیدا کرد: میکروب، رنگین کمان، عزرائیل، روزنه امید، اقیانوس، قطره باران ، سقوط ، سیاهی شب، و یا خشک سالی!

کردار شاپور هم مخصوص خودش است : با عزرائیل عکس یادگاری می گیرد، با نور چراغ قوه اش شب را هم می زند، نور چراغ قوه اش را هم کج می کند، و یا شیشه عمری اش را توی سر عزرائیل می کوبد! اگر چه خودش می گوید: دنیای من به شادروان "شاپورخان" ختم می شود: من معتقدم دنیای او به "زنده یاد شاپور" خان ختم خواهد شد!

 

[این یادداشت به سال 1370 شمسی یعنی زمانی که پرویز شاپور زنده بود نگاشته شده، و به درخواست بیژن اسدی پور بدون هیچ تغییری (از افعال زمانی) در شماره 152 «کتاب هفته خبر» منتشر شده است]

 

پرویز شاپور بیژن اسدی پور
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین