کد خبر: 9771 A

اتهام باورنکردنی علی معلم به 10هنرمند: شریک دزد هستید!/ نقاشی صفت واقعی میر حسین موسوی نبود به خاطر خانمش به هنر ارادت داشت!

اتهام باورنکردنی علی معلم به 10هنرمند: شریک دزد هستید!/ نقاشی صفت واقعی میر حسین موسوی نبود به خاطر خانمش به هنر ارادت داشت!

گویا این روزها رئیس فرهنگستان هنر به ماشین توهین و اتهام زنی بدل شده است، او در گفتگو با روزنامه ایران به 10 چهره هنری شاخص ایران که در میانه حبس موزه بانک پاسارگاد در فرهنگستان هنر، طرف بانک را گرفته اند اتهام هایی باورنکردنی زد.

ایران آرت : گویا این روزها رئیس فرهنگستان هنر به ماشین توهین و اتهام زنی بدل شده است، او در گفتگو با روزنامه ایران به 10 چهره هنری شاخص ایران که در میانه حبس موزه بانک پاسارگاد در فرهنگستان هنر، طرف بانک را گرفته اند اتهام هایی باورنکردنی زد. 

او در این مصاحبه جنجالی که با تیتر اعجاب آور :" تابلوها یا دزدی‌اند یا از دزد خریده شده‌اند"  چهارشنبه هشتم شهریور در صفحه 15 روزنامه ایران به چاپ رسیده است، در پاسخ به سوال خبرنگار که پرسید:" خب خیلی از صاحبان اثر اعلام کردند که بانک پاسارگاد آثارشان را از آنها خریده..." 

گفت :" ببینید 10 نفر آدم حرف‌هایی زدند که آنها هم هیچ مدرکی ندارند اما بسیاری از این تابلوها مال آدم‌هایی است که دیگر روی این زمین نیستند. مثلاً تابلوهای سهراب سپهری که یکی‌شان به مبلغ سیصد میلیون فروش رفته، اینها از کی سند دارند؟ اولاً از کجا ثابت می‌کنند که تابلوی ارائه شده جعلی نبوده؟ یا تابلویی که اینجا هست جعلی نیست؟ با کدام کارشناسی این را ثابت می‌کنند؟ هنرمندی که خودش جزو باند قاچاق است که حرمت ندارد. ثانیاً اینها 10 نفر که بیشتر نیستند یعنی باید بروند 490نفر دیگر را پیدا کنند و بیاورند تا این حرف کودکانه فقط ارزش بررسی پیدا کند. تازه آن 10 نفر شریک دزدند و این را می‌شود براحتی کشف کرد وگرنه چه دلیلی داشت که گالری دارها و بعضی از هنرمندان بلافاصله برانگیخته شوند و علیه فرهنگستان سخن بگویند و هیچ کس هم از شرکت مدعی مالکیت تابلوها نپرسد که تو این 500 تابلو را از کجا آورده‌ای؟ یا باید از دزد خریده باشی یا خودت از موزه‌ها دزدیده باشی."

علی معلم در ادامه همین پرسش افزوده است:" طبق روایت بانک، این قرارداد با مؤسسه صبا در زمان مهندس موسوی بسته شده و در آن مدت مشکلی هم وجود نداشته است.

این قرارداد با شخصی به نام زارع بسته شده که اخراجی اینجاست که جزو همین باندها بوده. در آن موزه 130 تابلو است که بنا بوده نمایشگاه موقت باشد و بعد برود، این 130 تابلو ناگهان زاییده‌اند و شده‌اند پانصد تابلو و ما یک لشکر تابلو داریم که آن 130 تا در اینها گم است..."

 

رئیس فرهنگستان هنر در این گفتگو افزوده است:" این پرسش به وجود می‌آید که پانصد تابلو چطور یک جا انبار شده؟ مگر ما در ایران مزرعه‌ای داریم که از آن تابلو می‌چینند؟ هنرمندان اندک‌اند و یک کار هنری ماه‌ها، گاهی سال‌ها طول می‌کشد تا خلق شود.

بالاخره ما در این مملکت زندگی می‌کنیم، بسیاری‌مان دوره شاه را هم به خاطر می‌آوریم این است که از آن وقت تا به حال چه اتفاقی افتاده که این همه تابلو جمع شده و نه از انبار آدمی که مدعی مال من است، از نمایشگاه فرهنگستان سر درآورده؟ در واقع اینجا دو سؤال مطرح است یکی اینکه این تابلوها در فرهنگستان چه کار می‌کند و دیگر اینکه اصلاً از کجا آمده است؟ این تعداد تابلو نمی‌تواند حاصل خرید یک جای موجه از هنرمند باشد. ما چنین جایی را نداریم که هنرمند تابلویش را در اختیار او قرار دهد، او نمایشگاهی تشکیل دهد، کارشناس قیمت بگذارد، خریدار شناسنامه برایش بگیرد و قیمت‌گذاری عادلانه انجام شود. یک جریان وحشتناک وجود دارد و این کارها تابع قانون قاچاق است نه حتی تابع قانون وجدان سالم."

نکته جالب دیگر اینکه علی معلم دامغانی در آغاز این گفتگو در پاسخ به سوال خبرنگار با این مضمون که چرا شمای شاعر قبول کردید به جای میر حسین موسوی نقاش، رئیس فرهنگستان هنر شوید، زیرا در هشت سال گذشته فرهنگستان کاملاً متوقف شده وحتی حرکت رو به عقب داشته است، گفت :  منتقدان چرا زمانی که خود مهندس موسوی ( رئیس فرهنگستان هنر) بود به او ایراد نگرفتند؟ او که مهندس بوده، در حاشیه گاهی نقاشی هم می‌کرده. نقاشی هم صفت واقعی او نبوده، کسی که بیشتر نقاش بود، خانمش بود ایشان هم حالا به‌عنوان قرینه خانمش یک ارادتی با هنر به هم زده بود اما برای ریاست فرهنگستان از من باید بیشتر زیر سؤال می‌رفت اما اینکه بنده آمده‌ام جای مهندس موسوی نشسته‌ام، اراده من نبود و اگر هم بود تا بزرگتر از من اراده نمی‌کرد نمی‌توانستم اینجا باشم، پس آمدن من به اینجا و تحمیلم به اینجا به عهده خود من نیست، کسی را سرزنش کنند که مرا اینجا آورده است

این 10 نفر 11 نفرند! 

حتما حیرت خواهید کرد وقتی مقصود علی معلم دامغانی از این 10 نفر را بدانید :  نصرالله افجه ای ، علیرضا سمیع آذر ، لیلی گلستان ، علی شیرازی، پری یوش گنجی، مصطفی دشتی، ناصر پلنگی، طاهر شیخ الحکمایی، حجت امانی،  جلال شباهنگی و البته آیدین آغداشلو. 

و حتما خشک تان می زند وقتی گفته های موقر، محترم و مستدل این 10 نفر را پایین همین خبر بخوانید.

چرا رئیس فرهنگستان هنر که باید مظهر اخلاق گرایی و تسری آرامش به جامعه هنری باشد،  باید به خود اجازه دهد به جهت نظرات و دیدگاههای این چهره های طراز اول هنر ایران چنان بهتان بزرگی نسبت دهد که در هر دادگاهی مستوجب عقوبت است. 

 

سکوت ریاست جمهوری در برابر اتهامات هولناک رئیس فرهنگستان هنر؟ 

علی معلم دامغانی کار را به جاهای باورنکردنی رسانده است; او از سر خشم و بدون سند و مدرک هر روز به برجستگان هنر ایران اتهامات ناروا وارد می کند و حتی صبوری نمی کند تا مراجع قضایی حکم 500 تابلوی به امانت گذاشته شده نزد موسسه صبا را روشن کنند; 

گفته های علی معلم از اینکه 130 تابلوی سال 1387 چگونه در سال 1396 به 500 تابلو رسیده و مقایسه میزان آفرینش های هنری قبل از انقلاب با امروز خود گواه بی اطلاعی محض او نسبت به این موضوع است; او از انبوه هنرمندان ایران امروز بی خبر است و نمی داند ایران نه مزرع تابلو بلکه مزارع تابلو است و هر ماه در انبوه نمایشگاه های فقط تهران گاه ده برابر این عدد تابلو روی نزدیک به 200 گالری تهران به تماشا در می آید. 

اما کار از این بی سوادی آقای شاعر نسبت به پیشرفت های کمی و کیفی هنرهای تجسمی گذشته است ; او به ناروا و از سر خشم به 10 چهره هنری شاخص این مملکت اتهام شریک دزد می زند و به موازاتش مدیران بانک پاسارگاد که اولین موزه خصوصی بعد انقلاب را تاسیس کرده و انرژی بزرگی به جامعه هنری تزریق کرده اند را دزد خوانده است. 

واقعا سر گیجه ور است که یک مقام دولتی در جایگاه رئیس فرهنگستان هنر چرا باید با شتاب و عصبیت چنین قضاوت های کور و ناشایستی را رسانه ای کند؟ 

انبوه توهین های علی معلم دامغانی از حمله به علی اکبر امین تفرشی آغاز شد، سپس محسن زارع، رئیس اسبق موسسه صبا را فتنه گر خواند، معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در این ماجرا تا حدودی متهم دانست،  آنگاه آیدین آغداشلو، حسین پاکدل و رسانه ایران آرت با ادبیاتی سخیف و زننده توهین های کتبی با سربرگ فرهنگستان دیدند و اکنون همه 10 چهره هنری صاحب نام که شهادت داده اند آثارشان را به  موزه بانک پاسارگاد فروخته اند و پولش را گرفته اند شریک دزد و بانک پاسارگاد خود دزد خوانده شده اند. 

در این میان سکوت حیرت آور مراجع ذیصلاح، از شخص رئیس‌جمهور تا مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و به خصوص اعضای پیوسته فرهنگستان هنر که در نصب این آقا نقش داشته اند قابل تامل است. 

انتظار بدیهی جامعه هنری از هنرمندان تجسمی اعضای پیوسته فرهنگستان هنر که خود نیز به موزه بانک پاسارگاد کار فروخته اند و در خفا به حقانیت این موضوع شهادت داده اند این است که دستکم در برابر این سیلاب توهین های علی معلم دامغانی ، سکوت نکنند و ظلم آشکار او را بر ملا سازند. 

البته ناگفته نماند سید جلال شباهنگی تنها فرد از این فهرست است که در همان روز اول به رفتار حرفه ای موزه بانک پاسارگاد شهادت داده است.بماند که او نیز ترجیح داد در مقابل رفتارهای ناشایست علی معلم سکوت کند;

ناگفته نماند اعضای پیوسته فرهنگستان هنر که ماندن رفتن رئیس را روشن می کنند در سه سال اخیر تشکیل جلسه نداده اند و شنیده ها حاکی ست سال 1393 و 1394 دو نامه اعتراضی به شورای عالی انقلاب فرهنگی فرستاده اند و خواهان پایان کار معلم دامغانی شده اند. 

"بیچاره فرهنگستان هنر" تیتر ایران آرت در روز 16 مرداد ماه بود، کنایه ای که خود علی معلم دامغانی آن را در جوابیه های اولیه اش که هنوز حاوی توهینی نبود پذیرفت; با حرف های تازه ایشان درباره نیکو صفت ترین چهره های هنری ایران واقعا باید برای آواری که بر سر فرهنگستان هنر آمده سوگواری کرد. 

علی معلم دامغانی موزه بانک پاسارگاد
نظرات خوانندگان
  • وای بر هنرمندان که چنین ریاستی برفرهنگستانشان تکیه زده است .شارلاتانیسم نوظهور که درهردولتی بیشتر خودرانشان میدهد

  • جهانیار
    پاسخ

    یاد این شعر که سال ۸۸ سروده شد
    دامغانی بنده محمود شد آنچه رسم این جهانی بود شد
    چون منوچهری معلم هم فکند خویش را در دامن دنیا به بند
    شاعری آهنگ و وزن شعر خویش با صدای سکه ها آورد پیش
    شعر از این خود فروشی رنج دید قد فردوسی ز این مردان خمید
    گر هنرمند و هنر این است این بی هنر بر صدر باش و قدر بین

ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین