کد خبر: 10358 A

دوست ندارم نقش مثبت بازی کنم/فیلمی را می‌پسندم که بفروشد

دوست ندارم نقش مثبت بازی کنم/فیلمی را می‌پسندم که بفروشد

نرگس محمدی در گفت و گویی صمیمی از علایقش برای پذیرش نقش های مختلف و عدم کلیشه شدن در سینما صحبت کرد.

ایران آرت: نرگس محمدی دختر خوب این روزهای تلویزیون است که این روزها خود را به عنوان چهره اول جعبه جادویی معرفی کرده و توانسته با بازی خوب و تاثیرگذارش جای خود را بین خانواده‌های ایرانی پیدا کند. این گفت وگو به بهانه درخشش نرگس در نقش ستایش با او انجام شده است. خیلی‌ها دوست دارند او را بیشتر بشناسند.

نهم فروردین در تهران متولد شدم، همزمان با تحصیل در دانشگاه ( رشته پرستاری) در کلاس‌های بازیگری کارنامه شرکت کردم و از آن‌جا برای بازی در فیلم «مرگ یک پینوکیو» معرفی شدم که فیلم خوبی هم بود اما به دلایلی هنوز به اکران عمومی در نیامده است. بعد از این فیلم حدود یک سال در تئاتر فعالیت کردم که در همین مدت موفق شدم جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره «ماه» حوزه هنری دریافت کنم. بعد از تجربه‌ای که در تئاتر کسب کردم به سینما بازگشتم و در فیلم‌هایی چون ریسمان؛ باز، آناهیتا، سوپر استار و اخراجی‌ها2 بازی کردم. البته فیلم‌هایی مثل سوپراستار و اخراجی‌ها 2 بیشتر برایم جنبه تجربی داشت.

 

حس و تکنیک مکمل یکدیگرند

به نظر من حس و تکنیک مکمل هم هستند.تو به عنوان یک بازیگر اگر می‌خواهی موفق باشی باید از تکنیک این کار سررشته داشته باشی و آن را با حس دربیامیزی تا به نتیجه مطلوبی در کار دست پیدا کنی... اگر بازیگر بخواهد صرفا از تکنیک استفاده کند، شبیه ربات می‌شود و اگر هم قرار باشد، فقط از حس در بازی استفاده کند، باز هم نمی‌تواند به موفقیت کامل دست پیدا کند.

 

به شهرت و پول فکر نمی‌کردم

آن زمان که می‌خواستم وارد این عرصه شوم اصلا به پول و شهرت فکر نمی‌کردم، نمی‌دانم چه بود، شاید اگر از اکثر بازیگرها این سوال را بپرسید نتوانند به طور دقیق به این سوال جواب دهند. وقتی بچه بودم تنها تفریح و لذت‌بخش‌ترین تفریح برایم فیلم دیدن بود و ساعات زیادی از روز را به این کار اختصاص می‌دادم، اما الان وقتی به دختر دایی‌هایم که سن و سال کمتری هم دارند می‌گویم فیلم ببینید توجهی نمی‌کنند، این علاقه‌ای است که باید در وجود هر کس باشد و نمی‌توان آن را توصیف کرد.

 

همیشه وام‌دار محبت مردم هستم

این روزها متاسفانه حال مادربزرگ عزیزم خوب نیست و به دلیل بیماری در بیمارستان بستری هستند، دیروز که برای عیادت به بیمارستان رفته بودم خانم میانسالی به اتاق آمد و من را شناخت و لطف کرد و خواست که با هم در راهرو عکسی به یادگار بیندازیم. همین که وارد راهروی بیمارستان شدم، دیدم جمعیت زیادی برای دیدن من در راهرو جمع شده‌اند، اینها واقعا لطف خدا و محبت مردم است که معقتدم اگر نباشند ما هم نیستیم و همیشه وام‌دار محبت‌های این مردم عزیز و دوست‌داشتنی‌ام.

 

فیلمی را می‌پسندم که بفروشد...

به نظرم نمی‌شود سینمای هنری و سینمای تجاری را از هم جدا کرد چون این دو سینما به نوعی مکمل یکدیگرند و من به عنوان یک بازیگر اگر توانایی این را داشته باشم که در یک کار تجاری یک تعداد تماشاگر و مخاطب جذب کنم و حالا بتوانم با بازی در یک فیلم هنری آن مخاطب و تماشاگر را باخود برای دیدن فیلم هنری به سینما بکشانم یا به عبارتی دیگر برای دیدن فیلم هنری که به نظرمن، حرف‌ها و مفاهیم خیلی بیشتری را به مخاطب منتقل می‌کند و به نوعی پل ارتباط شوی فکر می‌کنم و وظیفه‌ام را انجام داده‌ام. در مجموع به شخصه فیلم خوبی را می‌پسندم که بفروشد. چون فکر می‌کنم یک کارگردان فیلمی را می‌سازد که تماشاگر آن را ببیند. به نظر من اگر دست اندرکاران اصلی سینما بتوانند فیلمی را تولید کنند که در ضمن داشتن مفاهیم خوب، تمام معیارهای یک فیلم هنری و شاخص‌های فروش را نیز رعایت کرده باشد، سینمای آرمانی به وجود می‌آید.

 

کلیشه شدن هرگز

اگر دخترهای آن دوره را با دخترهای هم نسل خودمان مقایسه کنیم می‌بینیم که ستایش مطابق با نسل خودش پیش می‌رود و زیاد هم مثبت نیست. دخترهای آن موقع همین‌طور مطیع و حرف گوش کن و البته صبور بودند، برعکس من و هم نسل‌های من (خنده). اما در مجموع دوست ندارم در نقش‌های مثبت کلیشه شوم و به همین دلیل در همین مدت چند کار که نقش‌های مثبت داشت را رد کرده‌ام تا کلیشه نشوم. همه آدم‌ها خاکستری‌اند، کسی مطلقا سیاه یا مطلقا سفید نیست.

من از بین کارهای منزل فقط آشپزی را دوست دارم و هر وقت که بتوانم به مادرم در این زمینه کمک می‌کنم.

 

نرگس محمدی سریال ستایش
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین