کد خبر: 23352 A

کامران شیردل: از سینما متنفرم / ابراهیم گلستان فحاش است

کامران شیردل: از سینما متنفرم / ابراهیم گلستان فحاش است

مستندساز ایرانی گفت: برای همه گذشتگان احترام قائل هستم اما من از سینما متنفرم و ٤٠ سال است که فیلم نمی‌بینم.

ایران آرت: کامران شیردل را اغلب با فیلم مستند «پیکان» می‌شناسیم؛ مستندی که جامعه در حال صنعتی شدن ایران دهه ٤٠ را به بیننده نشان می‌دهد. کامران شیردل، مترجم، کارگردان و مستندساز متولد سال ١٣١٨ در میاندوآب است. وی از اوایل دهه ٤٠ شمسی کارگردانی را آغاز کرد و تا امروز فیلم‌هایی چون «بوم سیمین، ندامتگاه، تهران پایتخت ایران است، قلعه، اون شب که بارون اومد، پیکان، فولادمبارکه و... » را ساخته است.

این مستندساز گفت‌وگویی با روزنامه اعتماد انجام داده که در ادامه خواهید خواند.

شما تحصیلات خود را در ایتالیا ادامه دادید و فیلمسازی را تحت تاثیر سینمای این کشور آموخته‌اید. تحصیل در ایتالیا چه تاثیری در مسیر و عملکرد شما در فیلمسازی داشت؟

ایتالیا را کشور دوم خود می‌دانم. ١٨ ساله بودم که به ایتالیا رفتم و تحصیلاتم را آنجا و زیرنظر اساتید بزرگ سینمای ایتالیا انجام دادم. من شاگرد روبرتولوسینی، پدر سینمای ایتالیا بوده‌ام. مسلم است که فرهنگ ایتالیا و آموزش‌هایی که در این کشور دیدم بیشترین تاثیر را روی فیلمسازی من گذاشته است.

نظر شما در مورد فیلم‌های فیلمسازان بزرگ ایرانی هم‌دوره خودتان مانند ابراهیم گلستان چیست؟

برای همه گذشتگان احترام قائل هستم اما من از سینما متنفرم و ٤٠ سال است که فیلم نمی‌بینم. یک بار با یکی از دوستان ایتالیایی خودم بودم که با ابراهیم گلستان روبه‌رو شدم، آدم خوش برخورد و فهیمی بود اما من از او خوشم نمی‌آید. گلستان در سینمای ایران تاثیر داشته است ولی فحاش است و در کنارش هنرمند. فیلم‌های زیادی از ابراهیم گلستان ندیده‌ام و هیچ‌وقت نخواستم کارهای او را ببینم.

همزمان با دوره فعالیت شما فروغ فرخزاد هم وارد فضای فیلمسازی شده بود، کارهای او را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فروغ فرخزاد شاگرد تمام عیارِ ابراهیم گلستان بود و همیشه از این استاد پیروی کرد. مونتاژهای فروغ فرخزاد جلوه‌ای از ابراهیم گلستان را در خود دارد.

شما پیش از انقلاب چندین همکاری نزدیک با حکومت پهلوی داشته‌اید، شاه ایران چه دیدگاهی از شما و ساخت فیلم‌های مستند شما داشت؟

شاه به من خیلی لطف داشت، چون می‌خواست من را در دام سینمای خودش بیندازد. در دوران شاه کل وزارت فرهنگ و تجهیزات آن در خدمت تبلیغات شاه بود. تا شاه عطسه می‌کرد دوربین‌ها در اختیار این اتفاق بود. من از وزارت فرهنگ حکومت پهلوی چندین سفارش کار گرفتم اما بعد از ساخت فیلم «اون شب که بارون اومد» از وزارت فرهنگ اخراج شدم و به خاطر می‌آورم که پس از اخراج وقتی که از پله‌های وزارت پایین می‌آمدم ٧ مدال افتخار روی سینه خودم می‌دیدم، به خاطر ٧ فیلم من که توسط حکومت توقیف و ضبط شد. همان روز پایین پله‌های وزارت فرهنگ داریوش مهرجویی را دیدم که آماده ساختن فیلم «گاو» می‌شد.

بارها توسط ساواک یا همان سازمان اطلاعات حکومت پهلوی بازجویی شدید، در این بازجویی‌ها چه می‌گذشت؟

جلسات جالبی با بازجوهای ساواک داشتم. گاهی اتفاق می‌افتاد که با حرف‌هایم قانع‌شان می‌کردم. گاهی اوقات هم آدم‌های باهوش و باشرفی در بین بازجوهای ساواک بودند که با انسانیت از حرف‌های من قانع می‌شدند و حق را به من می‌دادند، چون کارهایم را به سفارش دولت ساخته بودم و جایی برای گلایه و بهانه وجود نداشت.

فروغ فرخزاد ابراهیم گلستان کامران شیردل
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین