کد خبر: 37365 A

ستاره سینما با آثار هنری‌اش در دوسالانه منچستر/دیوید لینچ: در حال ماهیگیری هستم

ستاره سینما با آثار هنری‌اش در دوسالانه منچستر/دیوید لینچ: در حال ماهیگیری هستم

دیوید لینچ که کارگردان، بازیگر، موزیسین و نقاش است می‌گوید ایده‌های جذابی برای نقاشی و مجسمه‌سازی دارد که باید آنها را محقق کند.

ایران آرت: همزمان با ششمین دوسالانه و جشنواره هنری منچستر، نمایشگاه نگاه خلاق دیوید لینچ برپا خواهد شد؛ رویدادی برای پاسخ به این سؤال که ایده‌ها چطور در ذهن دیوید لینچ شکل می‌گیرد؟ گاردین با لینچ درباره این نمایشگاه گفت‌و‌گو کرده است. این گفتگو که توسط همشهری ترجمه شده است را در ادامه می‌خوانید.

چه چیزهایی در نمایشگاه آثار شما در این فصل از جشنواره بین‌المللی منچستر در معرض دید بازدید‌کنندگان قرار خواهد گرفت؟

در این جشنواره آثار هنری ازجمله نقاشی‌ها، طراحی‌ها، حکاکی‌های روی سنگ و مقداری مجسمه‌سازی‌ از من به نمایش درخواهد آمد. آنها کار بزرگی را در برپایی نمایشگاهی از آثار من انجام داده‌اند. دوست من کریستا بل (موسیقیدان و ترانه‌سرای تگزاسی که در سریال بازگشت توئین پیکس در نقش مأمور اف‌بی‌آی که نامش تامی پترسون است بازی کرده) هم با اجرای موزیک در این نمایشگاه حضور خواهد داشت.

در نمایشگاه یک بخش فیلم هم خواهیم داشت که در آن فیلم‌هایی که الهام‌بخش شما بوده‌اند به نمایش درخواهند آمد؛ فیلم‌هایی مانند هشت و نیم، جادوگر شهر اوز، بلوار سانست. این فیلم‌ها از چه جهت برای شما اهمیت دارند؟

فدریکو فلینی، یکی از فیلمسازان بسیار بزرگ همه دوران‌هاست. من فیلم هشت و نیم وی را بیش از هر فیلم دیگر او دوست دارم. من تعدادی حکاکی و حجاری روی سنگ انجام داده‌ام که مضمون آنها صحنه‌های آخر این فیلم است. فیلم جادوگر شهر اوز نیز یک فیلم جهانی است و از جهات بسیار متفاوت، فیلمی بسیار پرمعناست. من ترانه رنگین‌کمان را که آهنگ این فیلم است را یکی از زیباترین ترانه‌ها می‌دانم.  همچنین عمیقا فیلم بلوار سانست را نیز به‌دلیل نحوه نشان دادن عصر طلایی هالیوود و افول آن دوست دارم. این یک داستان هالیوودی خیلی بزرگ است.

طبق گزارش‌هایی که در برخی از خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها به آن اشاره شده الهام‌بخش برخی از آثار هنری شما تاریخ صنعتی شهر منچستر بوده است.

برداشت من دقیقا اینگونه نیست. من در دهه 1990در جست‌وجوی تعداد زیادی از کارخانجات به شمال انگلستان سفر کردم؛ چرا که به عکاسی از کارخانه‌ها و به‌ویژه کارخانه‌های قدیمی بسیار علاقه دارم. اگرچه من هیچگاه کارگر کارخانه نبوده‌ام، ولی بنا به دلایلی من عاشق دوکش کارخانه‌های قدیمی، آتش موجود در کوره‌های آنها، آجر به‌کار رفته در بنای کارخانه‌ها، خیابان‌های باریک محلات کارگری قرن نوزدهم انگلیس هستم. در مجموع می‌توانم بگویم من عاشق هر آنچه به کارخانه‌ها مربوط می‌شود، هستم. اما سفر من سفر ناامید کننده‌ای بود؛ چراکه زمانی که به شمال انگلیس رسیدم دیگر خیلی دیر شده بود. آنها هر هفته در حال تخریب دودکش یکی از کارخانه‌ها و جایگزینی کارخانه‌های قدیمی با ساختمان‌های فلزی رقت‌انگیز بودند. ممکن است ساخت کارخانه‌های جدید با استفاده از تکنولوژی‌های جدید برای محیط‌زیست خوب باشد اما برای فردی که علاقه دارد از کارخانه‌های قرن نوزدهمی انگلیس عکسبرداری کند، اصلا خوب نیست.

جیم جارموش اخیرا گفته که چرا به دیوید لینچ به اندازه کافی پول نمی‌دهند. او به پول نیاز دارد تا فیلم بسازد، پس پولی را که به آن نیاز دارد به او بدهید.

من عاشقانه جیم جارموش را دوست دارم. هیچگاه او را ندیده‌ام اما کارش را بسیار دوست دارم. او صدای منحصر به فردی دارد. او مرد بزرگی است که از کار یک فیلمساز دیگر تعریف می‌کند اما حتی پول هم درصورتی که شما ایده‌های خوبی نداشته باشید به شما کمک نخواهد کرد. اگر ایده نداشته باشید و فقط پول داشته باشید فشارها بر شما افزوده خواهد شد. حالت ایده‌آل این قضیه این است که من ایده خوبی داشته باشم و بعد پولی جهت تحقق این ایده به‌دست بیاورم.

شما آثار خلاقانه خود را اغلب به ماهی تشبیه می‌کنید، چرا؟

اگر شما تا به حال ماهیگیری کرده باشید به خوبی می‌دانید که چقدر باید صبور باشید. برخی از روزها شما تعدادی ماهی می‌‌گیرید و برخی از روزها هیچ ماهی‌ای نمی‌گیرید. اکنون من در حال ماهیگیری هستم. من در حال گردآوری ماهی‌ها در کنار هم هستم. اما هنوز ماهی‌ها را نپخته‌ام. ایده‌های زیادی در عرصه مجسمه‌سازی‌ و نقاشی دارم که باید آنها را محقق کنم.

آیا همه ابزاری برای خلق این آثار در خانه دارید؟

من همه‌‌چیز دارم. اگر چه دوست داشتم یک استودیوی بسیار بزرگ ضبط صدا داشته باشم. به فضای خیلی بیشتری برای ذخیره ساخت آثار نیز نیاز دارم. البته با وجود دنیای دیجیتال شما قادر به ساخت یک دنیای کامل در کنار میز کارتان خواهید بود.

آیا فکر می‌کنید ما در زمانه تیره و تاریکی هستیم؟

برعکس من احساس می‌کنم ما در دوران بسیار تاریکی زندگی می‌کردیم و در فردا روزهای بهتری خواهیم داشت. اتفاقی که افتاده این است که اخبار بد فروش دارد، اخبار ترسناک فروش دارد؛ بنابراین شما در این روزها خبرهای خوب کمتر می‌شنوید؛ چراکه خبرهای خوب مانند خبرهای بد یا خبرهای ترسناک سرگرم‌کننده نیستند. در اصل خبرهای خوب در نگاه بسیاری از مردم کسالت‌آور و خسته‌کننده هستند.

فیلم کارگردان سینما دیوید لینچ دوسالانه و جشنواره هنری منچستر
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین