کد خبر: 42776 A

سپیده خداوردی: شجریان لذت‌ها و خوشی‌ها را با ما تقسیم می‌کرد/ روایت خانم بازیگر از همکاری با استاد شجریان

سپیده خداوردی: شجریان لذت‌ها و خوشی‌ها را با ما تقسیم می‌کرد/ روایت خانم بازیگر از همکاری با استاد شجریان

سپیده خداوردی، بازیگر و نوازنده که به‌عنوان عضو گروه شهناز با استاد شجریان روی صحنه رفته از تجربه اجرای مشترک با خسرو آواز ایران می‌گوید.

ایران آرت: سپیده خداوردی متولد شش اردیبهشت هزار و سیصد و شصت، در تهران، بازیگر سینما و تلویزیون و نوازنده موسیقی، دارای تحصیلات ادبیات نمایشی و کارگردانی است.

بازیگری را با مجموعه "بچه های خیابان" به کارگردانی همایون اسعدیان آغاز کرد و سپس در فیلم هایی چون "ایستگاه بهشت"، "قهوه اسپرسو"، "یک گوشه پاک و پرنور"، "گیلعاد" و چندین و چند تله فیلم به هنرنمایی پرداخت. او بیست و دو سال سابقه فعالیت حرفه ای در زمینه موسیقی دارد و نوازنده ارکستر ملی است.

​گفت‌وگوی خداوردی با عباسعلی اسکتی در مجله کولاک را در ادامه می‌خوانید: 

چگونه وارد کار تصویر شده‌اید؟

با موسیقی شروع کردم. مدرسه موسیقی و دانشکده تئاتر و ادبیات دراماتیک خواندم و با تئاتر شروع کردم، همین طور پیش آمد و وارد کار تصور شدم. آرزوی من تصویر نبوده و الان هم بیشترین چیزی که به من لذت می دهد این است که یک شخصیت را به وجود بیاورم، روی آن کار کنم، متفاوت بسازمش، بزرگش کنم و بعد در معرض تماشا بگذارمش و در انتظار تربیتی که کرده ام، از نگاه مردم بنشینم که تحسین کنند یا انتقاد و من یاد بگیرم برای کارهای آینده ام. تصویر هیچ وقت آمال و آرزوی من نبوده، بلکه لذت بوده، لذت درونی بوده، مثل خوردن و خوابیدن و چیزهای غریزی که آدم ها به آن نیازمند هستند. من به هنر نیازمندم و احساس نیاز آن را دارم و همانقدر که در روز احساس گرسنگی می کنم و باید غذا بخورم، به هنر نیازمند هستم و احساس نیازش را همیشه دارم و برای بهترین ها را انتخاب کردن و بهترین بودن در این حیطه تلاش می کنم.

شما بازیگر فعال، ولی کم حاشیه‌ای هستید.

بازیگر کم حاشیه؟ بله! من واقعا در این چند سال سعی کرده ام از خیلی از حاشیه ها دور باشم. خیلی ها پیشنهاد داده اند به من که با حاشیه می توانید معروف تر و دیده تر شوید و دنبالتان کنند، ولی واقعا من همیشه از حاشیه پرهیز کرده ام و ان شاء ا… همیشه بتوانم این شرایطی که در این چند سال از آن محافظت کرده ام را تا آخر حفظ کنم.

خوش چهره بودن چقدر در پیشنهاد نقش تاثیر دارد؟

باورتان می شود واقعا هیچ! هیچ وقت نیامده اند به من بگویند چهره خوبی دارید و برای این نقش خوب هستید، همیشه از روی بازی هایم انتخاب شده ام و در ذهنشان مانده ام و فکر می کنم تا به حال من بازی خوشگل و نازی و اینها نداشته ام و همیشه کاراکترهایی ساخته ام و کار کرده ام و شخصیت هایی بازی کرده ام که همه شان با هم متفاوت بوده اند. حتی در تله فیلم هایم که شمالی بوده، ترکی بوده، کاشانی بوده، همین نقش افغان، طنز موقعیت و حتی یکی اش به زبان فرانسه بود و تلویزیون هم نشان داد، هر کدام با هر کدام فرق می کند و به نظر من یک بخش از بازیگری، زیبایی و چهره است، ولی این اولویت نیست و این برای من خیلی ارزشمند است که هیچ وقت به من این شکلی نگاه نکرده اند.

از فعالیت هایتان در  زمینه موسیقی صحبت می کنید؟

کار موزیک انجام می دهم. اگر کار ارکسترال خوب باشد هم انجام می دهم. تدریس می کنم و در طی همین یک سال و نیم، دو سال که سر کار بوی باران هستیم، آلبومی به اسم "سپیدار" با شرکت رهگذر هفت اقلیم و پخش رها با آهنگسازی آقای درخشانی دکلمه کرده ام. اشعار استاد سایه و یک صفحه هم استاد محمدرضا شجریان لطف کردند برای من نوشتند که دست خط ایشان چاپ شده. زمانی که سر ارکستر شهناز بودیم و داشتم کار را آماده می کردم، ایشان شنیدند و خیلی دوست داشتند و من را مورد لطف خودشان قرار دادند و فکر می کنم این یکی از ناب ترین اتفاق های روزگار بوده که نصیب من شده، مدیونشان هستم که این لطف را به من کردند و کار من را مورد تایید خودشان قرار دادند.

sepideh

صحبت از استاد شجریان شد، از ایشان بیشتر می گویید؟

به نظر من چیزی که در ایشان شاخص بود، تسلط به کارشان و عشقی بود که به هنر و اصالت هنر دارند. تعصبی که به  موسیقی داشتند، برای من خیلی با ارزش بود. حمایت از جوان ها و به جوان ها پر و بال دادن و به آنان احساس اعتماد به نفس و توانایی دادن که می توانند از پس یک هنر واقعی بر بیایند، در کنارشان نشستن و ایستادن و قدم زدن و نگاه به موسیقی داشتن برای من خیلی مهم بود. یک اخلاق خاصی در استاد شجریان بود که واقعا خیلی جوان ها را دوست داشتند و از آنان حمایت می کردند، ولی نه حمایت الکی، بلکه واقعا چیزی در بچه ها می دیدند و به آن توانایی که در بچه ها وجود داشت، شاخ و برگ می دادند و حمایتشان می کردند تا بتوانند رشد کنند و به آن جایگاه اصلی خودشان برسند.

از شاخصه های رفتاری شان هم چیزی هست که بگویید؟

ما در شهناز یک گروه هجده نفره بودیم که در اروپا، آمریکا، انگلیس، ترکیه و دوبی کنسرت داشتیم و استاد هر لذت و خوبی و خوشی که می توانستند داشته باشند را با بچه های گروه تقسیم می کردند و دوست داشتند بچه های گروه در کنارشان باشند و اگر از چیزی لذت می برند، بچه هایشان هم در کنارشان باشند و این خیلی احساس خوبی بود. شبی نبود که ما روی صحنه برویم و احساس تکراری بودن داشته باشیم، لحظاتی را از استاد نبینیم که با تدبیر و دانش در خواندنشان اتفاقی را روی استیج رقم می زدند که اشک در چشمان من جمع می شد. هر دفعه از استیجی به استیجی دیگر از ایشان درس می گرفتم.

محمدرضا شجریان سپیده خداوردی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین