کد خبر: 62676 A

ادعای آزاده مسیح زاده درباره قهرمان اصغر فرهادی درست است؟ / شاگرد علیه استاد

ادعای آزاده مسیح زاده درباره قهرمان اصغر فرهادی درست است؟ / شاگرد علیه استاد

یکی از هنرجویان اصغر فرهادی ادعا کرد که فیلم قهرمان بر اساس فیلم مستندی است به اسم «دو سر برد، دو سر باخت» که او در کلاس فرهادی در سال 1393ساخته است.

ایران آرت: کاوه معین‌فر در عصر ایران نوشت:  همه اتفاقات از اولین نمایش فیلم قهرمان اصغر فرهادی در جشنواره کن شروع شد، آزاده مسیح زاده، یکی از هنرجویان اصغر فرهادی ادعا کرد که فیلم قهرمان بر اساس فیلم مستندی است به اسم «دو سر برد، دو سر باخت» که او در کلاس فرهادی در سال 1393ساخته است. در آن زمان در این باره در فضای مجازی زمزمه‌هایی صورت گرفت و در یک اتاق کلاب هاوس هم با حضور آزاده مسیح زاده در این مورد بحث‌هایی مطرح شد.

این ادعا بعد از معرفی شدن فیلم فرهادی به عنوان نماینده ایران به آکادمی اسکار دوباره مطرح شد و دوباره در همان اتاق کلاب هاوسی خانم مسیح زاده حضور پیدا کرد و تکرار همان داستان زمان جشنواره کن و ... اما در این مباحث آنچه جای آن خالی بود و مسئله را پیچیده می‌کرد این بود که فیلم قهرمان را هنوز کسی ندیده بود و همچنین فیلم مستند آزاده مسیح زاده را.

بعد از اکران عمومی فیلم فرهادی باز هم این مبحث مطرح شد و حال هیات مدیره انجمن مستندسازان یک بیانیه‌ای منتشر کرد و نوشت: «بنای ما در انجمن مستندسازان این است که ضمن واکاوی جوانب این ماجرا به تعاریف روشنی درباره‌ی حقوق مولفین و به خصوص مستندسازان برسیم تا مبنای رسیدن به یک چارچوب حقوقی محکم گردد.» از طرف دیگر آزاده مسیح زاده هم فیلم «دو سر برد، دو سر باخت» را بر روی اینترنت قرار داد تا امکان دیده شدن پیدا کند.

بعد از این بیانیه وکیل اصغر فرهادی هم یک پاسخی به ادعاهای مطرح شده مسیح زاده و موارد مطرح شده در این بیانیه داد و اشاره کرد که ...

 بعد از دیدن دو فیلم آنچه در این میان قابل ذکر است که اتفاق اصلی این است که یک زندانی مهریه بعد از یافتن کیفی که مقدار قابل توجهی پول در آن بوده است آنرا به صاحب کیف باز گردانده و مورد تکریم قرار می‌گیرد. این اتفاق در سال 91 رخ داده و در مطبوعات و رسانه‌های سراسری و محلی انعکاس داشته است. از جمله در گزارش تصویری شبکه استانی فارس و همچنین بخش حوادث روزنامه جام جم صفحه 19 مورخ 4 اردیبهشت 1391 و روزنامه خبر مورخ 28 فروردین 1391.

حال یک اتفاق وجود دارد و نگاه چند شخص در زمان‌های مختلف به آن. مثلا گزارشگر شبکه استانی فارس به شکل تولید یک گزارش تلویزیونی در سال 1391 ، آزاده مسیح زاده به شکل ساخت یک فیلم مستند 45 دقیقه‌ای در سال 1393 و اصغر فرهادی با ساخت فیلم سینمایی قهرمان در سال 1399.

بخشی از این پدیده یا رویداد در همه آنها ثابت است اما نگاه و شکل برخورد هر هنرمند با این موضوع کاملا مجزا از هم است.

در فیلم مسیح زاده در سه اپیزود عاقبت موضوع بر پیدا کردن صاحب کیف تمرکز پیدا می‌کند و در نهایت شخص یابنده کیف (زندانی) را از اساس زیر سئوال می‌برد که آیا این ادعایی که مطرح کرده است درست است یا غلط؟ در واقع مسیح زاده قهرمان مورد تکریم قرار گرفته را کاملا زیر سوال برده و به این نتیجه می‌رسد که می‌تواند تمام ادعای او درباره یافتن کیف و عودت آن به صاحب پول دروغ باشد و ...

در فیلم فرهادی اساسا موضوع بر این جنبه تمرکز ندارد، شخصیت زندانی کیفی که محبوبش یافته است را به صاحب آن برمی‌گرداند حال فیلم به این می‌پردازدکه جامعه، نهادهایی چون صداوسیما، زندان، خیریه و ... چگونه از او یک قهرمان می‌سازند و در مرحله بعد کارمند یک نهاد دیگر و انتشار ویدئویی در فضای مجازی و ... چگونه همان قهرمان ساخته شده را به زمین گرم می‌زنند و ...

حال فارغ از این که آن فیلم مستند است (بر اساس شخصیت‌های واقعی دخیل در اتفاق) و این یکی داستانی (با فیلمنامه نگارش شده فرهادی و بازیگران و ...)، اساسا موضوع و درون‌مایه فیلم آزاده مسیح زاده با خوانش و درون‌مایه فیلم فرهادی دو جهان متفاوت از هم است.

چون اصل این اتفاق در شیراز رخ داده و یک موضوع خاص با یک گستردگی محدود است طبیعتا وقتی مستندی و یک فیلم سینمایی درباره آن ساخته شود در بخشی با همدیگر هم‌پوشانی دارند، چه بسا که فیلم مسیح زاده بر نگاه و نگرش فرهادی در زمان نوشتن فیلمنامه قهرمان هم تاثیر گذاشته باشد اما به عنوان یک ماده تحقیقی و پژوهشی.

جدای از بحث کیفیت فیلم‌ها و ... باید گفت دیدگاهی که مسیح زاده نسب به اتفاق دارد کاملا فرق دارد با نگاهی که فرهادی اتخاذ کرده است. در فیلم «دو سر برد، دو سر باخت» در نهایت حتی اصل قضیه پول پیدا کردن و پس دادن به زیر سوال می‌رود که شاید از اساس همه این اتفاق ساخته و پرداخته ذهن زندانی باشد و در آخر زندانی دوباره به جرم بدهی مالی دوباره به زندان رفته است، اما در فیلم فرهادی این قضیه وجود دارد (رحیم سلطانی کیف پیدا شده را پس داده است) و حال رویکرد افراد و نهادهای مختلف نسبت به ان مورد تحلیل قرار می‌گیرد. در نهایت زندانی تکلیفش با خودش روشن می‌شود و تصمیم درست برای زندگی خودش می‌گیرد، فارغ از نظر و حرف اطرافیان و ... به زندان بر‌می‌گردد.

با رعایت انصاف و دیدن هر دو فیلم می‌توان دید که تا چه اندازه این دو فیلم با همدیگر تفاوت دارند. حال بعد از این مسائل مطرح شده، شکایت ها و ... طبیعتا برای فرهادی و مسیح زاده این اتفاقات نه خوشایند است و نه دست آوردی خواهد داشت، مهمترین قضیه این است که فرهادی بعد از این اتفاقات فیلم بعدیش را می‌سازد و امیدوارم که آزاده مسیح زاده هم همین کار را انجام دهد.

بدترین قضیه این است که احساس می‌شود یک تصمیمی گرفته شده تا اصغر فرهادی را  به زمین زد و بر آتش این اتفاقات هم از طرف دست‌های ناپیدای خارج از صحنه هر روز بیشتر بنزین ریخته می‌شود

 

 

اصغر فرهادی فیلم قهرمان آزاده مسیح زاده
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین