کد خبر: 44502 A

روایت نویسنده معروف از ۲۵ سال تبعید/ مجاز به انتخاب کشور نبودم!

روایت نویسنده معروف از ۲۵ سال تبعید/ مجاز به انتخاب کشور نبودم!

اوگرشیچ، نویسنده سرشناس متولد کرواسی پس از سال‌ها تعبید هنوز می‌گوید که کشوری ندارد.

ایران آرت: مساله تبعید و مهاجرت در بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله چک، لهستان، رومانی و یوگسلاوی پدیده‌ای است که سال‌ها است بر روند کار نویسنده‌های بسیاری تاثیر گذاشته است. یکی از نویسنده‌هایی که از سال 1996 در تبعید در هلند زندگی می‌کند دوبراوکا اوگرشیچ (1949-کوتینا، کرواسی) نویسنده یوگسلاو است.

اوگرشیچ پس از سال‌ها تعبید هنوز می‌گوید که کشوری ندارد. او در گفت‌و‌گوی پیش رو نیز از مهاجرت، تبعید، ادبیات در تبعید و مسائل پیرامون آن حرف می‌زند. اوگرشیچ امروزه یکی از برجسته‌ترین نویسنده‌های اروپا به شمار می‌آید که برای آثارش جوایز بسیاری از کشورهای آلمان، ایتالیا، هلند، آمریکا، اتریش و بریتانیا دریافت کرده است. او در سال 2009 نیز نامزد نهایی جایزه بوکر بین‌المللی شده بود.

آثاری که از اوگرشیچ به فارسی ترجمه شده عبارت است از: "البته که عصبانی هستم" (ترجمه خاطره کردکریمی، نشر اطراف)، "بابا یاگا تخم گذاشت" (ترجمه طهورا آیتی، نشر پاگرد) و "وزارت درد" (ترجمه نسرین طباطبایی، نشر نو).

​به گزارش آرمان ملی، آنچه می‌خوانید برگزیده گفت‌وگوهای دوبراوکا اوگرشیچ است.

مصاحبه‌ ما باید ابتدا و انتهای مشخصی داشته باشد. ابتدا اجازه دهید اینطور شروع کنیم. به‌نظرتان بهتر نیست بنویسیم "نویسنده دوران پسایوگسلاوی"؟ کدامیک از این برچسب‌ها دقیقا شما را به‌عنوان نویسنده معرفی می‌کند؟

بهتر است از این برچسب‌ها پرهیز کنید، اگرچه پسایوگسلاوی بی‌معنا نیست اما برچسب‌زدن قومی نه‌تنها درست نیست، بلکه امور را کاملا ساده می‌کند. من تقریبا بیست سال در هلند زندگی کردم و دارای گذرنامه هلندی و شدیدا وفادار به این جامعه هستم که مرا در صلح غوطه‌ورکرد تا نوشتن را بهتر انجام دهم. هویت فرهنگی من هیچ ‌ارتباطی با کرواسی ندارد. اما اگر هویت قومی من، موضوع مورد علاقه شما باشد محدودکردن آن نیز دشوار است: به‌عنوان مثال، مادر من بلغارستانی است و زمانی که کوچک بودم صحبت‌کردن به زبان بلغاری را یاد گرفتم و فهمیدم چیزهای دیگری در جهان غیر از کرواسی و کروات‌ها وجود دارد. پسایوگسلاوی، پساملی، فراملی - همه اینها ممکن است برچسب‌های مناسب من باشد.

چه اتفاقی رخ داد که ناخواسته نویسنده کروات شدید؟

من مجاز به انتخاب کشوری نبودم. بیشتر نویسندگان همکار من برچسب‌زدن قومی را امری غیرقابل انکار و طبیعی می‌دانستند، اما برای من این نوعی خشونت فرهنگی است. من اجازه نداشتم کشوری را انتخاب کنم که با آن خود را به‌عنوان نویسنده معرفی کنم یا اینکه آیا اصلا می‌توانستم به کسی تعلق خاطر داشته باشم. هنگامی که من نسبت به این موضوع تردید کردم، مورد حمله جامعه فرهنگی‌ام قرار گرفتم و از آنجا تبعید شدم.

شما نوشته‌اید که موسیقی عامه‌پسند را که در دوره یوگسلاوی ابزاری برای اتحاد بود دوست ندارید. آیا موسیقی یوگو نوستالژیک پتانسیل سیاسی دارد یا به‌عنوان یک افیون عمل می‌کند؟

موسیقی در جوامع توسعه‌نیافته، ساده‌ترین راه برای ایجاد استمرار است. نوعی جعبه حافظه تلقی می‌شود. کسانی که در مصدر قدرت هستند، به‌ویژه در کرواسی‌، دائما سعی می‌کنند حافظه یوگسلاوی را پاک کنند. آنها همیشه می‌خواهند کرواسی معاصر را با کرواسی ایالت بازیچه دست نازی‌ها که در جنگ جهانی دوم وجود داشت مرتبط کنند. بسیاری از کتاب‌ها، فیلم‌ها، هنرهای تجسمی و نویسندگان دوره یوگسلاوی امروز فراموش شده‌اند، اما موسیقی عامه‌پسند زنده است، چون به‌راحتی قابل بازیابی است. فرهنگ‌های بزرگ درنتیجه تداوم معنا می‌یابند. هیچ‌چیز فراموش نشده است. فرهنگ‌های کوچک طبق قوانینی که توسط ساختارهای سیاسی قدرتمند وضع شده عمل می‌کنند. در چنین فرهنگ‌هایی تداوم وجود ندارد، همه‌چیز تصادفی به‌نظر می‌رسد.

شما از سال 1993 در تبعید زندگی می‌کنید. این چه تاثیری در هویت شما داشته است؟ آیا ملیت و زبان اصلا در "جامعه مهاجرت" ما نقش دارند؟ در اثرِ خانه، هیچ‌کس در مورد هویت پرولتاریا صحبت نمی‌کند؟

جهان مکانی سیال است. همه‌ما در همان آب‌ها شنا می‌کنیم. امروزه با دنیایی از "محموله‌های انسانی" و ایده‌ها و تاثیرات آنها روبه‌رو هستیم که به‌طور پیوسته انسان را به مهاجرت وادار می‌کند. تمام قصه همین است. ظاهرا جهان می‌خواهد مکانی واقعا سیال باشد که همه ما در آب‌هایش شناور باشیم.

نویسنده زن نویسنده نویسنده مشهور دوبراوکا اوگرشیچ
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین