کد خبر: 53207 A

شجریان: گروه‌های سیاسی می‌خواستند من را به دام خود بکشانند/ مانند یک سیاستمدار عمل کردم/ هنر من سیاسی است

شجریان: گروه‌های سیاسی می‌خواستند من را به دام خود بکشانند/ مانند یک سیاستمدار عمل کردم/ هنر من سیاسی است

خسرو آواز ایران می‌گوید: من نگذاشتم کار من در قالب گروه‌های سیاسی قرار گیرد. یعنی موسیقی حزبی ارائه نکردم اما هنر من سیاسی است، به این معنا که برای حقیقت، زیبایی و انسانیت کار می‌کنم و با ضد ‌آن مخالفم.

ایران آرت: همشهری نوشت کتاب "راز مانا؛ زندگی و دیدگاه‌های استاد محمدرضا شجریان" تنها کتابی درباره استاد شجریان است که ایشان مطالب مندرج در آن را تأیید کرده‌اند.

در طول سالیان، این کتاب را ناشران مختلفی منتشر کرده‌اند و آخرین ناشر آن، نشر گمان است که اخیرا آن را با تصویر جدید منتشر کرده است.

با اینکه گفت‌وگوهای این کتاب در سال 1375انجام شده، اما برخی دیدگاه‌ها و صحبت‌های استاد شجریان، هم‌اکنون و در یک بازخوانی مجدد، معنایی عمیق‌تر می‌یابد. در ادامه گزیده‌ای از صحبت‌های ایشان را که می‌تواند توضیح‌دهنده نگاه ایشان به هنر باشد آورده‌ایم.

تأثیر صداقت هنرمند 

هر انسانی عطر درونی اثر هنری را حس می‌کند برای اینکه دارای معنویت و صداقت است. هنرمندی که دارای معنویت و صداقت است، در اثرش عطری را ایجاد می‌کند که همه از آن لذت می‌برند. اگر نهاد انسانی پاک و اصیل باشد، بلافاصله عطر درونی اثر هنری را دریافت می‌کند اگر هنرمندی نهادش آلوده و دروغین باشد، ‌اثرش نمی‌تواند روح یک جامعه را به‌خود جلب کند. یک هنرمندی که می‌دانیم مرتب دروغ گفته و ریا کرده، اغلب کسانی که صدایش را می‌شنوند با آن ارتباط برقرار نمی‌کنند، مگر افرادی که مثل خود او اهل ریا و دروغند. ولی کسی که صدایش نشان‌دهنده صداقت است، مخاطبش را جلب می‌کند. فرستنده و گیرنده باید مثل هم باشند. روح هنرمند در اثرش متجلی است. در صدای سازش و در تابلوی نقاشی‌اش حضور دارد. کسی که با آن اثر هنری مواجه می‌شود با روح هنرمند مواجه می‌شود. اینها وقتی همدیگر را می‌یابند که مثل هم باشند.

مسئولیت در قبال جامعه

هر چه توجه جامعه به‌کار من بیشتر شود موقعیت مرا حساس‌تر و مسئولیتم را سنگین‌تر می‌کند. بارها با خود فکر کرده‌ام که لااقل بار را درست به منزل برسانم. آنچه مردم توقع دارند برآورده کنم و کیفیت کار را بالا ببرم. هنرمند شدن ساده است ولی هنرمند باقی ماندن خیلی سخت است. توقعات گوناگونی از هنر وجود دارد. هنرمند از یکسو باید به تاریخ نظر داشته باشد یعنی به آنها که در آینده می‌آیند و یک نگاه هم باید به گروه‌های مختلف جامعه خود داشته باشد. محدودیت‌های امروز ما زندگی روزمره و مسئولیت‌های سنگین، هنرمند باقی ماندن را سخت می‌کند؛ بسیار سخت!

به کمال مطلوب رساندن انسان با هنر

من با سروش‌های نهاد مردم پاک‌طینت و راست و درست زندگی می‌کنم، لذا موسیقی من آن پیامی را دارد که مردم پاک‌سرشت می‌خواهند. من با همین موقعیت زندگی می‌کنم. دیگر مسئله شکل ظاهر موسیقی نیست. هدف من از کار هنری، چیز دیگری است. باید هنر را به موقع و درست به‌کار برد. باید از طریق هنر، انسان را به کمال مطلوب خود رساند، انسانیت را در او زنده کرد و با هنر به انسان‌ها یادآوری کرد که انسان، به کسی آزاری نمی‌رساند، لحظات زندگی را حس می‌کند و لذت می‌برد. شاید زمانی روح جامعه نخواهد این نکات به او یادآور شود اما هنر همه اینها را بیان می‌کند.

دلیل استقبال مردم 

من با ثباتی که در دیدگاه اجتماعی خود داشتم، پیش رفتم. من معتقد بودم باید موسیقی، روح زمانه را بشناسد. حس می‌کردم نیازی در جامعه وجود دارد که باید به آن پاسخ داد. قبل از انقلاب، این نیاز را حس می‌کردم. بعد از انقلاب، این نیاز بیشتر خود را نشان داد. من همان سیاست هنری را بعد از انقلاب ادامه دادم و فکر می‌کنم این باعث توجه مردم به‌کار من شد. در شرایطی که توفان‌ها و سیل‌ها، انسان را دائم به این سو و آن سو می‌کشاند، و از مسیر منحرف می‌کرد، من سعی کردم در همان نقطه خاص قرار بگیرم و از مسیر منحرف نشوم. این 20سال، از سال‌های مؤثر در موقعیت هنری من بود. سعی کردم هنر را برای حقیقت انسانیت و زیبایی حفظ کنم و آن را در چارچوب حسابگری، اجتماعی و مادی قرار ندهم و در جهات دیدگاه‌های سیاسی مد روز نکشانم. گروه‌های سیاسی مختلف با گرایش‌های گوناگون از چپ‌چپ تا راست‌راست، وجود داشتند و می‌خواستند مرا به دام خود بکشانند. من نگذاشتم هنرم به دام گروه‌های سیاسی بیفتد. برای من هنر مثل خورشیدی است که باید بر همه بتابد. هنری که در چارچوب اهداف یک گروه سیاسی قرار گیرد، فقط به عده‌ای خاص محدود می‌شود و این با سرشت هنر، تعارض دارد، ولی دیدیم عده‌ای تحت‌تأثیر قرار گرفتند و به این مسیر کشانده شدند و کارشان افت کرد، با افت و خیز سیاست، هنرشان هم افت و خیز کرد!

مثل یک سیاستمدار

من در کار هنری‌ام مثل یک سیاستمدار عمل می‌کنم! من نگفتم که هنر، سیاسی نیست بلکه گفتم من نگذاشتم کار من در قالب گروه‌های سیاسی قرار گیرد. یعنی موسیقی حزبی ارائه نکردم اما هنر من سیاسی است، به این معنا که برای حقیقت، زیبایی و انسانیت کار می‌کنم و با ضد ‌آن مخالفم.

 

محمدرضا شجریان
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین