کد خبر: 54013 A

شجریان آخرین نقطه اتصالِ این مردمِ پاره پاره شده

شجریان آخرین نقطه اتصالِ این مردمِ پاره پاره شده

شاید بتوان هنوز یک نقطه وصل، یک فهمِ مشترک، یک وجه اشتراک پیدا کرد. چیزی که هنوز بتوان آن را متعلق به هر دو دانست. و فکر می‌کنید "جدایی نادر از سیمین" چه پیشنهادی به این پرسش می‌دهد؟

ایران آرت: شاهرخ دولکو در خبرآنلاین نوشت: شجریان، محمدرضا شجریان، آخرین نقطه اتصالِ این مردمِ پاره پاره شده است. تنها چیزی که دو جریانِ مخالفِ هم در این ملک به آن دل داده‌اند و حتی وقتی همه چیزشان را از هم جدا کرده‌اند، این شجریان است که مالِ هر دوی آن‌هاست.

متن این یادداشت را یک ماه پس از درگذشت خسروی آواز ایران بخوانید:

۱-"جدایی نادر از سیمین"، با هر متر و معیاری، فیلمِ بزرگ ِدوران ِماست. فیلمی که واقعیت و روح زمانه‌ اش را بی کم وکاست و به شیواترین شکلِ ممکن بیان می‌کند. ساده‌انگارانه‌ترین برداشت از این فیلم، محدود دانستنِ آن به فیلمی خانوادگی است. این، سطحی‌ترین و رویی‌ترین چیزی‌ست که از این معادله پیچیده و کلافِ سهمگین و درهم تنیده زندگیِ ایرانی در این فیلم می‌توان دید. در عمق- جایی که فیلم واقعا به آن تعلق دارد- "جدایی... " فیلمی درباره "ایران" است. ایرانی که عملا دوپاره شده. تاکید بر واژه "جدایی" (که هم در عنوان ِفارسی و هم در عنوان ِبین‌المللی آن مهم‌ترین واژه محسوب می‌شود) بیش از پیش بر این ویژگی ِآن اشاره می‌کند. "جدایی..." داستانِ جدایی و انشقاقِ یک ملت است. ملتی از دو طبقه و فرهنگ و دیدگاه که هر کدام نگاه خود را به زندگی دارند و این نگاهِ مستقل، از جمع شدن‌شان جلوگیری می‌کند. برای این دو جریان، زندگی در کنار هم، فهمیدنِ حرفِ هم، کنار آمدنِ با هم، امکان‌ناپذیر است و فیلم هم به درستی با همین کشمکش آغاز می‌شود تا بگوید این دو جریان، در حالی که ظاهرا در یک خانه و زیر ِ یک سقف زندگی می‌کنند، چقدر از هم دورند و چقدر نقطه اتصال‌شان سست و بی‌رمق شده است.

۲- این یک سمتِ قضیه است. اما فیلم، سمت دیگری هم دارد. این که در تاریک‌ترین لحظاتِ این زندگیِ از هم پاشیدهِ جدا شده، شاید بتوان هنوز یک نقطه وصل، یک فهمِ مشترک، یک وجه اشتراک پیدا کرد. چیزی که هنوز بتوان آن را متعلق به هر دو دانست. و فکر می‌کنید فیلم چه پیشنهادی به این پرسش می‌دهد؟

۳- در یکی از سکانس‌های مهم ِ فیلم، سیمین در حالِ جمع کردن وسایلش است. او دارد آخرین مایملکش را از این خانه می‌برد و آنجا را – شاید- برای همیشه ترک می‌کند. می‌رسیم به آخرین چیزی که برمی‌دارد و بردنِ آن را به زبان می‌آورد: "من این شجریانو بردم."

۴- شجریان، محمدرضا شجریان، آخرین نقطه اتصالِ این مردمِ پاره پاره شده است. تنها چیزی که دو جریانِ مخالفِ هم در این ملک به آن دل داده‌اند و حتی وقتی همه چیزشان را از هم جدا کرده‌اند، این شجریان است که مالِ هر دوی آن‌هاست. تنها چیزی که شاید هر دو لازم دارند تا نسخه‌ای از آن برای خودشان داشته باشند.

 

محمدرضا شجریان
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین