کد خبر: 54413 A

ناصر پورکرم؛ ستاره نوظهور موسیقی پاپ در گفت و گو با ایران آرت:

برخی خواننده‌ها روی استیج، نه‌تنها فالش، بلکه یک پرده پایین‌تر می‌خوانند

برخی خواننده‌ها روی استیج، نه‌تنها فالش، بلکه یک پرده پایین‌تر می‌خوانند

خواننده جوان و در عین حال باتجربه جنوبی از دلایل ضعف خوانندگان پاپ در اجرای زنده و کاهش چشمگیر آثار ماندگار در دهه‌های اخیر می‌گوید.

ایران آرت: می‌گویند روی استیج معلوم می‌شود خواننده واقعاً خواننده است یا فقط در فضای بسته استودیو می‌تواند صدایش را به رخ بکشد. کم نبوده‌اند خوانندگانی که اجرای زنده‌شان، زمین تا آسمان تفاوت داشته با آنچه مخاطبان در قالب تک‌آهنگ و آلبوم شنیده‌اند و البته هستند خوانندگانی که با وجود شهرت فراوان، تن به رویارویی با مردم در کنسرت نداده‌اند تا مبادا تصویر خوشی که در طول سال‌ها ساخته‌اند، در عرض چند ساعت فرو بپاشد. انگشت اتهام ضعف و حتی ناتوانی در اجرای قدرتمند روی صحنه، بیش از هر ژانری، به سوی پاپ نشانه رفته است. هرچند خوانندگان توانمندی به ویژه در میان نسل‌های پیشین؛ چه این سو و چه آن سوی آب‌ها صحنه را تسخیر کرده‌اند و فرقی میان صدای‌شان روی استیج و در استودیو نیست، اما ناصر پورکرم، خواننده جوان و در عین حال باتجربه جنوبی، نقد منتقدان را وارد می‌داند. او در گفت‌وگو با ما از دلایل ضعف خوانندگان پاپ در اجرای زنده و البته کاهش چشمگیر آثار ماندگار در دهه‌های اخیر می‌گوید:

* بسیاری از منتقدان موسیقی معتقدند اکثر موزیسین‌های پاپ، توانایی اجرای زنده روی صحنه را ندارند و صرفاً استودیویی هستند. چنین نقدی را می‌پذیرید؟

نقد منتقدان چندان بی‌ربط نیست. بسیاری از خوانندگان در استودیو بسیار خوب می‌خوانند، چون با سیستم‌های جدید، وُکال را «اتو تیون» و «ملوداین» می‌کنند. البته ممکن است یک‌سری از خوانندگان در اجراهای اول، دوم و حتی سوم روی استیج دچار استرس شوند و اضطراب اجازه ندهد نت‌ها را درست ادا کنند. از طرفی امکان دارد خواننده هنوز به پختگی کامل نرسیده باشد. البته خوانندگان پاپ زیادی هستند که واقعاً خوب و کوک می‌خوانند و اصلاً فالشی ندارند، اما برخی خوانندگان اینگونه نیستند و آنچه در کنسرت می‌شنوید تفاوت بسیار زیادی با صدای استودیویی آنها دارد، پس انتقادی که وارد می‌شود کاملاً درست است، حتی در موسیقی سنتی نیز دیده‌ام در اجراهای لایو، خوانندگان دچار اشکالاتی هستند.

خوانندگان قدیمی پاپ بسیار خوب بودند؛ زمانی که سیستم «اتو تیون» و «ملوداین» وجود نداشت، خواننده باید تمام قطعه را به صورت لایو و کوک می‌خواند و خبری از ضبط پلان به پلان نبود. اکنون تکنولوژی به قدری پیشرفت کرده که وقتی موزیک تولید و منتشر می‌شود، تمام فالشی‌ها را گرفته و برطرف کرده‌اند. البته همان‌طور که گفتم روی استیج نیز ناخودآگاه استرس و صدای جیغ و داد حضار، بر خواننده اثر منفی می‌گذارد. متأسفانه در کنسرت‌هایی از نزدیک دیده‌ام خواننده نیم‌پرده یا حتی یک پرده پایین‌تر خوانده و به طور مثال گام دو مینور را تغییر داده و سی بمل خوانده است. از خود می‌پرسم چرا خواننده باید یک پرده پایین‌تر بخواند؟ یک پرده یا یک و نیم پرده پایین خواندن، اتفاق بسیار عجیب و غریبی است. با گوش خود شنیده‌ام و به همین دلیل انتقاد منتقدان را به‌جا می‌دانم.

* گاهی می‌شنویم خواننده‌ای می‌گوید: «کاری را دلی انجام داده‌ام.» اما شاید یک سال زمان می‌گذارد و آرام آرام کار را پیش می‌برد. ممکن است شاه‌بیت اثر، دلی باشد، اما بسط و گسترش کار در طول زمان صورت می‌گیرد.

متأسفانه در حال حاضر تولید یک قطعه؛ از روز آغاز تا زمان انتشار، شاید 20 روز یا در نهایت یک ماه طول بکشد! البته اگر سرِ تنظیم‌کننده شلوغ نباشد، ممکن است زودتر هم منتشر شود! ترانه‌ها و ملودی‌هایی که امروز ساخته می‌شوند، حس ماندگاری ندارند و خیلی زود از دل مردم، دور می‌شوند، چون زمان و تفکر زیادی پشت اثر نیست. شاید باورش سخت باشد، اما خیلی از آهنگسازان امروز حتی بلد نیستند ساز بزنند! ملودی‌هایی که به ذهن‌شان می‌رسد را با دهان می‌زنند و حتی ملودی‌ساز، خودش ترانه می‌گوید. امروز اکثر خوانندگان نیز اینگونه هستند. خواننده اصلاً بلد نیست ساز بزند. در ذهن خود ملودی می‌سازد، تکستی نیز روی ملودی می‌گذارد و شاید 20 دقیقه تا نهایتاً 2 ساعت زمان صرف می‌کند! ترانه و ملودی را می‌نویسند و خودش تنظیم می‌کند یا تنظیم‌کننده دیگری دو، سه روز وقت می‌گذارد و قطعه منتشر می‌شود!

ناصر پورکرم

* در این میان بحث دیگری مطرح می‌شود؛ خواننده درست می‌خواند، ولی حس را انتقال نمی‌دهد. به نظر شما چه اتفاقی باید رخ دهد تا هم خواننده درست بخواند و هم حس به خوبی منتقل شود؟

به دلایلی که ذکر کردم، اتفاقی که باید رخ دهد، نمی‌افتد، چون تفکر «دلی» وجود ندارد. بحث نوع خواندن در استودیو و چگونگی ضبط نیز بستگی به حال و احوال خواننده دارد. خواننده باید بداند چه زمانی بخواند و چه وقتی می‌تواند حس و حال کار را به مردم انتقال دهد. اکنون خوانندگان و حتی تنظیم‌کننده‌ها نسبت به گذشته، وقت زیادی نمی‌گذارند. یکی، دو نفر می‌نشینند و تصمیم می‌گیرند که ملودی و ترانه مناسب هستند. فقط می‌خواهند ترانه بر سر زبان‌ها بیفتد و قطعه به اصطلاح «بگیرد»، دیگر به فکر محتوا، شخصیت و استایل ترانه نیستند و به ماندگاری اثر نمی‌اندیشند. صرفاً می‌خواهند ترانه‌ای منتشر شود که اگر کودکی نیز خواست با خودش زمزمه کند، همان لحظه یاد بگیرد و بخواند! من با سادگی بسیار موافقم و آثار ماندگار؛ از گذشته تا کنون، عمدتاً ساده، روان و دلنشین بوده‌اند و مردم هم بیشتر دوست داشته‌اند. من با سادگی هیچ مشکلی ندارم، اما در همان سادگی می‌توان محتوای زیبا و جذاب برای مخاطب داشت، اما این روزها چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد.

* اوضاع موسیقی پاپ را در حال حاضر چگونه می‌بینید؟

به هر حال ما دهه‌هایی طلایی در تاریخ موسیقی پاپ ایران داشته‌ایم و همین موضوع، انتظارات را همیشه از موسیقی پاپ بالا نگه می‌دارد. به طور مثال دهه های 50، 70 و حتی 80 نقاط عطفی در تاریخ موسیقی پاپ ایران محسوب می‌شوند، اما در یک دهه گذشته کمتر شاهد ظهور ستاره‌ای درخشان و تولید قطعاتی ماندگار بوده‌ایم. نظرسنجی‌های مختلفی که توسط رسانه‌ها و شبکه‌های معتبر انجام شده، نشان می دهد مردم همچنان آثار قدیمی را ترجیح می‌دهند. فارغ از بحث نوستالژیک ماجرا باید بپذیریم کمتر قطعه‌ای در سال‌های اخیر توانسته جای خود را در قلب مردم برای مدتی طولانی باز کند.

* چه دلایلی سبب افول موسیقی پاپ در دهه اخیر شده‌اند؟

وقتی تعداد موزیسین‌ها و به تبع آن تعداد قطعات موسیقایی، افزایش چشمگیری می‌یابد قطعاً کاهش کیفیت آثار نیز نمود بیشتری خواهد داشت. در حال حاضر کیفیت دستگاه‌ها و نرم‌افزارها بسیار بالا رفته، اما در عین حال سبب ورود آسان علاقه‌مندان به جهان موسیقی، فارغ از استعداد، توانایی و مهارت شده است. در گذشته فردی به صرف علاقه، امکان ورود به دنیای موسیقی را نداشت، بلکه باید از فیلترهای بسیاری عبور می‌کرد و سرانجام در استودیو به ضبط قطعه می‌پرداخت، اما حالا شما با در اختیار داشتن فقط یک کامپیوتر در منزل می‌توانید قطعه‌ای را ضبط و منتشر کنید تا میلیون‌ها نفر بشنوند. آهنگسازان و خواننده‌های قدیمی مرارت‌های زیادی کشیدند و تلاش و تمرین آنها در قطعات‌شان نمایان بوده و هست. ما ترکیب‌هایی تکرار نشدنی در تاریخ موسیقی ایران داشته‌ایم که آهنگسازان و خواننده‌های امروز هنوز هم به استفاده از صداها و ملودی‌ها و حتی تقلید از آنها می‌پردازند.

ناصر پورکرم

* شما حدود 20 سال پیش وارد دنیای موسیقی شدید و طبیعتاً جهان‌بینی مختص به خود و البته آرزوهایی داشتید. دهه 90 در وادی حرفه‌ای قدم گذاشتید و قطعاتی را به صورت رسمی منتشر کردید. مروری بر آثار شما نشان می‌دهد سیر تکاملی پیدا کرده‌اید و تغییر را می‌توان احساس کرد. این تغییر، برآمده از انتخاب شما بوده یا بر اساس ذائقه بازار شکل گرفته یا تکاملی درونی و شخصی است؟

قطعاً من در حال تکامل هستم و روز به روز تغییر می‌کنم. مردم باید کارنامه حرفه‌ای مرا قضاوت کنند، اما از سال 1386 که با معین راهبر شروع به کار کردم، مدام در حال آموختن هستم و سعی می‌کنم هر روز نسبت به روز قبل پیشرفت کنم. بیش از 20 قطعه بندری خواندم که از صدا و سیمای بندرعباس نیز پخش شده است. هر چه جلوتر آمدم، در ذهنم با خودم تکرار می‌کردم که باید بهتر شوم. هر تغییری لازم بود، صورت می‌دادم. هر قطعه‌ای را منتشر می‌کردیم، با خودم می‌گفتم قطعه بعدی باید 10 پله بالاتر باشد.

* فکر می‌کنید 50 سال بعد، مردم شما را به یاد می‌آورند؟

طبیعتاً آرزو دارم ۵۰ سال بعد، مردم با شنیدن نام من لبخند بزنند و قطعاتم را در خلوت تنهایی و جمع‌های دوستانه و عاشقانه گوش کنند و لذت ببرند. من زحمت زیادی کشیدم و سال‌ها تلاش کردم تا به نقطه امروز برسم. خوشحالم در مسیر درستی قرار دارم و بازخوردها و پیام‌های محبت‌آمیز مردم، مرا به ادامه راه دلگرم می‌کند.

 

 

موسیقی پاپ خواننده آهنگساز خواننده پاپ ناصر پورکرم
نظرات خوانندگان
  • حمید
    پاسخ

    آهنگای خود ایشونو رفتم گوش کردم. دقیقا همین مشخصاتی که راجب دیگران گفت خودش داشت. ای بابا

ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین