کد خبر: 37551 A

سلبریتی‌‌ها از جان ما چه می‌خواهند؟/ سحر قریشی را به اتاق تحلیل ایران‌آرت آورده‌ایم تا پاسخ این سوال را بیابیم

سلبریتی‌‌ها از جان ما چه می‌خواهند؟/ سحر قریشی را به اتاق تحلیل ایران‌آرت آورده‌ایم تا پاسخ این سوال را بیابیم

ما در ایران‌آرت، عادت نداریم به نوع پوشش بازیگران و چهره‌ها نگاهی از سر ملاحظات معمول بیندازیم پس در این گزارش تحلیلی، نکات دیگری خواهید خواند...

sdv

ایران‌آرت، صابر محمدی: رابطه سلبریتی‌‌ها با رسانه‌ها هر روز قابل پیش‌بینی‌تر و در عین حال مستهلک‌تر از پیش می‌شود؛ آن‌ها پیش از این‌که یاد بگیرند طی مناسباتی حرفه‌ای و معمول، مغناطیس میادین رسانه‌ای را به نفع خود مصادره کنند، رسانه‌ها را در استقبال از خود می‌بینند. مثلا خیلی‌های‌شان حالا دیگر بلدند چه‌طور با یک روز فعالیت در دو سه حوزه به صدر اخبار بیایند و چند روزی آن‌جا جا خوش کنند. اما رسانه‌ها پیش از این‌که آن‌ها خود چنین مناسباتی را دریابند، دست به کار می‌شوند و امکان چنین استقراری را در اختیارشان قرار می‌دهند. مثلا به یاد بیاورید سحر قریشی را وقتی روبه‌روی رضا رشیدپور نشست و شد ملیجک آن گفت‌وگوی فاجعه‌بار که چند روزی او را بر صدر اخبار نشاند. یا به یاد بیاورید موضع همین بازیگر را نسبت به پرونده قتلی که حمید صفتِ رپ‌خوان در آن درگیر بود. همان موقع، درباره این موضع خطرناک او یادداشتی در ایران‌آرت منتشر کردیم با این تیتر: «درباره انحطاط آن‌چه کمپین اجتماعی می‌گوییم/ بازگشت قیصر در لباس سحر قریشی!» و نوشتیم که: «چه می‌توان گفت؟ احضار مسعود کیمیایی دهه چهل با همه یال و کوپال قیصر در شمایل دخترِ امروزی سینما با همه مشخصه‌‌های جنسی ــ تهییجی‌اش، خطرناک نیست؟ مو به تن‌تان راست نمی‌شود وقتی صورت تراشیده و موهای بلوند و گونه‌های برجسته این خانم را لحظه‌ای با آن هیبت بهروز وثوقی در قالب قیصر دیزالو کنید؟» ماجرا از این قرار بود که او از حمید صفت که قاتل همسر مادرش بود با این توضیح که مادرش را اذیت می‌کرده با عباراتی چون «جوششِ مردانه در ساختار شکننده جامعه» و «خروش پر از غیرت» حمایت کرده بود.

بگذریم و از بحث خودمان دور نشویم.

عجالتا حالا که برای مقدمه‌مان از سحر قریشی مثال زدیم، بگذارید روی همین نمونه مطالعه‌مان را ادامه بدهیم.

 

جلوس چندروزه بر صدر اخبار

حتی اگر نامش را در این چند روز اخیر سرچ نکرده باشید و حتی اگر پی‌گیر اخبار مربوط به سینما و تلویزیون نیستید، به احتمال بسیار زیاد، عکس‌ها و حرف‌های تازه‌اش را دیده‌ و شنیده‌اید. چرا؟ چون سحر قریشی تصمیم گرفته بود با پوششی که برای یک مراسم اکران عجیب می‌نمود، توی چشم باشد. چون تصمیم گرفته بود علاوه بر این‌که با آن لباس کارکرد بصری ــ رسانه‌ایِ حضورش را دوچندان کند، حرف‌هایی هم بزند که صدرنشینی‌اش بر اخبار را تقویت کند و روزهای جلوسش بر آن‌جا را تداوم بخشد. اما ابتدا مرور کنیم که او چه پوشید و چه گفت.

 

زردها در پیچ و تاب لباس سندباد

لابد می‌دانید که ما در ایران‌آرت، عادت نداریم به نوع پوشش بازیگران و چهره‌ها نگاهی از سر ملاحظات معمول بیندازیم. مثلا هیچ وقت کاری نداریم که چرا فلان بازیگر این‌طوری لباس پوشید و این لباس در شأن او و گل‌درشت‌تر از آن در شأن سینمای ایران بود یا نه. هر گاه هم پوشش چهره‌ای را در گروه مد ایران‌آرت از نظر گذرانده‌ایم سعی کرده‌ایم بررسی‌مان ناظر بر ملاحظات تخصصی مد و استایل باشد و نه نکته‌گیری‌های معمول در رسانه‌های زرد. ممکن است نقل‌کننده حواشی شکل‌گرفته حول پوشش یک چهره بوده باشیم اما خودمان موضعی در رابطه با منع چهره‌ها در انتخاب لباس‌های نامتعارف اتخاذ نکرده‌ایم. این‌جا اما لباس سندبادی سحر قریشی در مراسم اکران افتتاحیه فیلم «ایکس‌لارج» را از این منظر نگاه نمی‌کنیم. اساسا ماجرای ما در این تحلیل، تحلیلی است مبتنی بر مناسبات رسانه‌ای و نه مد و فشن. قریشی طبعا می‌دانست با انتخاب این پوشش، چند روزی خوراک رسانه‌های پرطرفدار زرد خواهد شد. انتخاب آگاهانه او مسأله‌ای است که باید در ارتباط رسانه‌های و پرداخت‌‌های زردشان پیرامون سلبریتی‌ها به بررسی نشست. او خوب می‌دانست که تصویرش با آن لباس، بارها و دست‌به‌دست خواهد شد و حتی زمینه شوخی‌های فراوانی را برای کاربران شبکه‌های اجتماعی مختلف فراهم خواهد کرد.

رسانه‌ها ظاهرا از یاد برده‌اند که به‌راحتی نباید در توری که سلبریتی‌ها بدون صرف هزینه برای‌شان پهن کرده‌اند بیفتند. اصلا آن‌ها از زندگی ما چه می‌خواهند؟ تا حالا به این فکر کرده‌اید آن‌ها چه‌قدر وقت ما را صرف شوون جزئی زندگی خصوصی خودشان کرده‌اند و تازه تا تقی به توقی می‌خورد متوقعانه هم می‌گویند که مردم در زندگی شخصی ما چرا سرک می‌کشند؟ آیا جز این است که اغلب آن‌ها از بدیهی‌ترین کارکردهای شبکه‌های اجتماعی چیزی سرشان نمی‌شود؟

 

حرفه‌ای‌ها در دام سلبریتی

اما این تنها مانور رسانه‌ای سحر قریشی به عنوان یکی از سلبریتی‌های سینمای ایران در چند روز گذشته نبود. او علاوه بر این‌که با آن لباس سندبادی‌اش، صدرنشینی‌ در رسانه‌های زرد را برای چند روز تضمین کرد، با یک ادعا در رابطه با تهیه‌کننده یکی از پروژه‌هایی که در آن حضور داشته، سعی کرد حضورش بر تارک رسانه‌های زرد را به میدان رسانه‌های حرفه‌ای هم بکشاند. موفق هم شد. چرا؟ چون ادعایی که او مطرح کرده بود با کلیدواژه‌هایی همراه بود که این روزها خریدار بسیار دارد؛ پول‌های مشکوک، پول کثیف و از این قبیل اصطلاحاتی که مدتی است رسانه‌ها به صورت شتابزده و هیجانی در حال تکرار آن‌ها در گزارش‌های‌شان هستند چون می‌دانند که حساسیت‌ها در این رابطه بالاست. مثلا صداوسیما را ببینید که در مجموعه‌های تلویزیونی‌اش چه‌قدر علاقه‌مند به حرف‌زدن درباره آقازاده‌ها و رانت‌خواری و این‌ها شده.

سحر قریشی می‌دانست که با مطرح‌کردن ماجراهای مالی یک پروژه، چه خوراکی برای رسانه‌ها خواهد پخت. او می‌دانست آن‌ها این ادعا را تا مدت‌ها سوژه‌ گزارش‌های هیجانی‌شان درباره پول‌های مشکوک خواهند کرد.

 

تیر آخر؛ در معرضِ استهزا

سحر قریشی به این دو کنش اکتفا نکرد. او گفت می‌خواهد در نیمه دوم سال، نخستین فیلمش را کارگردانی کند. آیا او نمی‌دانست با این ادعا به باد تمسخر گرفته خواهد شد؟ مگر می‌شود ملت فراموش کرده باشند که او در همان گفت‌وگوی جنجالی با رضا رشیدپور از شناسایی تصویر فرانسیس فورد کاپولا به عنوان یکی از مطرح‌ترین کارگردانان تاریخ سینما عاجز مانده بود. مگر می‌شود که قریشی نتواند حدس بزند که ملت این دو را کنار هم خواهند گذاشت و کلی بگو بخند راه خواهند انداخت؟ بله! او حتی یاد گرفته از این میدان رسانه‌ای نوظهور هم برای صدرنشینی بر اخبار و صدرنشینی در شبکه‌های اجتماعی بهره ببرد، حتی شده با صرف این هزینه که سوژه سرگرمی باشد.

در شبکه‌های اجتماعی همه مظاهر زندگی به مصرفی‌ترین شکل ممکن در حال تباه‌شدن هستند و البته که هیچ‌کس با شوخی و خنده مخالفتی ندارد. ما کارکردهای رسانه را به مردم یاد نداده‌ایم، به سلبریتی‌ها هم که نتوانستیم یاد بدهیم، اما آیا خودمان هم این کارکردها را از یاد برده‌ایم؟

 

 

 

رسانه شبکه های اجتماعی سحر قریشی صابر محمدی سلبریتی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین