چرا مازیار لرستانی نمیتواند بچهدار شود؟

«مردی که عاشقش بودم، سیزده سال از من بزرگتر بود، شاید هم به خاطر اوست که قهرمانهای ذهن من همیشه میانسالها هستند. قهرمان فیلمنامههایم همیشه میانسالها هستند. عاشق بچهها هستم، اما پزشکان گفتند به خاطر وسعت بیماریام هرگز نمیتوانم بچهدار بشوم.»
ایران آرت: مصاحبهای از مازیار لرستانی که مربوط به سال ۱۳۹۰ است منتشر شده که این بازیگر آن زمان از ماجرای عاشقانه خود و مشکلی که باعث شد نتواند بچهدار شود صحبت کرده است.
مازیار که پیش از تطبیق جنسیت نامش شهره لرستانی بود، در این مصاحبه میگوید: همیشه دغدغه میانسالی و پیری را داشتم. از زمان خانه پیشکسوتان همیشه قهرمانهای ذهن من پیرها بوده اند. از کودکی هرگاه مادربزرگم به منزلمان میآمد، احساس میکردم دیگر خانه امن است و همهچیز درست میشود. با این که کاری از دستش بر نمیآمد.
در بخش دیگری از مصاحبه که توسط رکنا منتشر شده، لرستانی میگوید: مردی که عاشقش بودم، سیزده سال از من بزرگتر بود، شاید هم به خاطر اوست که قهرمانهای ذهن من همیشه میانسالها هستند. قهرمان فیلمنامههایم همیشه میانسالها هستند. عاشق بچهها هستم، اما پزشکان گفتند به خاطر وسعت بیماریام هرگز نمیتوانم بچهدار بشوم.
او میگوید: الان تعدادی بچه گربه دارم که سرم را با آنها گرم میکنم. با خودم فکر میکنم هیچ فرقی بین بچه من و آن بچهای که در زاهدان یا در بلوچستان است، نیست و اگر بتوانم یک کار ماندگار به وجود بیاورم، ممکن است به درد آن بچه هم بخورد و همهچیز را منوط به این کردم که چیزی برای آدمها به وجود بیاورم که برایشان ماندگار باشد. به ازدواج فکر نمیکنم، مگر اینکه واقعا یک موقعیت خاصی یکدفعه پیش بیاید.
لرستانی میافزاید: البته واقعا نمیخواهم، چون عشق با آدم کاری شبیه به حبس ابد میکند. من لر هستم و ما لرها ازدواج را بسیار مقدس میدانیم، یعنی به این راحتی نیست که اگر نشد طلاق میگیرم. ما یا ازدواج نمیکنیم یا اگر ازدواج کردیم، دیگر ول نمی کنیم. ما از آنهایی نیستیم که به راحتی یک زندگی را رها کنیم و به هر شکلی شده سر آن زندگی میایستیم. من الان به یک نسل عاشق شدهام، به جوانانهایمان، به بچههایمان و دلم میخواهد برای آنها کاری بکنم، دلم میخواهد به گونهای برای نسل جدید تاثیرگذار باشم.