محمدرضا ابراهیمی: جشنواره عودنوازی قشم فراتر از یک رویداد موسیقی ست

عود نه تنها یک ساز موسیقی، بلکه یک زبان زنده از فرهنگ و احساس ایرانی ست؛ سازی که گذشته، حال و آینده موسیقی ایران را به هم پیوند می دهد.
ایران آرت: محمدرضا ابراهیمی ، موزیسین شناخته شده یکی از داوران دومین جشنواره عودنوازی قشم است؛ ابراهیمی متولد 1350، فارغ التحصیل موسیقی از دانشگاه هنر، نوازنده پیشرو و مدرس تار و عود است؛ از او آلبوم های ثنا (نشر ماهور)، ذکر (نروژ)، آواز نگاه (سوئیس )، ترنم بودن( نشر نو نوا)، ابوعطا (نشر هنر موسیقی) و فیروزه (نشر هنر موسیقی) در دسترس است.
محمدرضا ابراهیمی دو کتاب موسیقی نیز تالیف کرده است: کتاب دیرگاه ،22 قطعه برای عود ، جلد اول( نشر هنر موسیقی) کتاب زمزمه ، 22 قطعه برای عود ، جلد دوم (نشر هنرموسیقی).
با او دربارهٔ جشنواره عودنوازی قشم گپی زده ایم:
_ از دومین جشنواره عودنوازی قشم برای مان بگویید
ابراهیمی: جزیره قشم، بهدلیل موقعیت جغرافیاییاش، یکی از مراکز مهم تبادل فرهنگی میان ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است؛ عود، بهعنوان سازی که هم در فرهنگ موسیقی ایرانی و هم در کشورهای عربی ریشه داره، در جنوب ایران، بهویژه در بوشهر، هرمزگان و قشم، حضوری پررنگ دارد.
برگزاری جشنواره عود در قشم به معنای احترام و احیای یک میراث زنده موسیقایی ست که نسلها از دل مردم این منطقه برخاسته است.
عود ساز مشترکی میان ملتهای مختلف: ایرانی، عرب، ترک، کرد، و حتی کشورهای شمال آفریقا ست. جشنواره عود در قشم میتواند بستری برای گفتوگوی بینفرهنگی باشد.
خوشبختانه امسال داوران مهمی از کشورهای عربی و ترکیه در کنار داوران ایرانی حضور دارند و این تبادل فرهنگی را تقویت می کند.
_ لطفن مختصری از اهمیت ساز عود در موسیقی ایران بفرمایید
ابراهیمی: عود با صدای پرحجم و رنگآمیز خود، جایگاه مهمی در ترکیب گروههای موسیقی ایرانی دارد و در گروهنوازیهای معاصر، عود معمولاً نقش پل میان سازهای ملودیک و سازهای ضربی را ایفا میکند . توانایی عود در اجرای آکوردها و فواصل هارمونیک، باعث میشود که فضای موسیقایی گروه غنیتر جلوه کند.
یکی از ویژگیهای برجسته موسیقی ایرانی، بداههنوازی ست، عود با انعطافپذیری بالا و قابلیت اجرای جزئیترین تزیینات موسیقایی (نغمهها، تحریرها، کششها و…) یکی از سازهای ایدهآل برای بداههپردازی در فضای دستگاهی ست.
اما از منظر کلان تر، عود صرفاً یک ساز موسیقی نیست، بلکه عنصری از فرهنگ و تمدن ایران محسوب می شود. تصویر این ساز در آثار نگارگری ایرانی، داستانها، متون ادبی و حتی نقاشیهای دوران صفوی و تیموری دیده می شود. این ساز در کنار دیگر عناصر فرهنگی، یکی از حاملان حافظه تاریخی ملت ایران است.
اگر بخواهم جمعبندی کنم، عود نه تنها یک ساز موسیقی، بلکه یک زبان زنده از فرهنگ و احساس ایرانی ست؛ سازی که گذشته، حال و آینده موسیقی ایران را به هم پیوند می دهد.
_اهمیت جشنواره ملی عود نوازی قشم چیست؟
ابراهیمی: جشنواره ملی عود در قشم، رویدادی فرهنگی-هنری با اهمیتی ویژه است که میتواند تأثیرات گستردهای در حوزه موسیقی، فرهنگ، گردشگری و بازیابی و تقویت هویت ملی و محلی داشته باشد.
این جشنواره نه فقط یک برنامه هنری، بلکه نماد پاسداشت یک میراث فرهنگی زنده است.
احیای جایگاه عود در موسیقی ایران، تقویت هویت موسیقایی جنوب ایران، ارتقای گردشگری فرهنگی جزیره قشم، ایجاد بستری برای گفتوگو و تبادل فرهنگی و فرصتی برای شکوفایی استعدادهای جوان از دیگر دستاوردهای این رویداد خواهد بود.
فکر می کنم جشنواره ملی عود در قشم رویدادی فراتر از یک اجرای موسیقی ست. این جشنواره پلیست میان گذشته و آینده، سنت و نوآوری، محلی و ملی، بومی . برگزاری این جشنواره، گامی مهم در راستای زندهنگهداشتن میراث موسیقی ایران و نشان دادن جایگاه ویژه جنوب کشور در این گنجینه فرهنگی ست.
_آیا رویکرد جشنواره عود، موسیقی دستگاهی ست یا به دیگر گونه های موسیقی نیز نگاهی دارد؟
ابراهیمی: جشنواره عود در جزیره قشم در دو دورهی خود با رویکردی جامع و چندبعدی، هم به موسیقی دستگاهی ایران و هم به موسیقی نواحی و دیگر گونههای موسیقی شرقی پرداخته و در عین حال این دو حوزه را به یکدیگر پیوند داده است. چنین رویکردی میتواند باعث تنوع بیشتر، عمق هنری و جذب مخاطبان مختلف شود.
موسیقی دستگاهی یکی از ارکان مهم و اصیل موسیقی ایرانی ست و عود به دلیل ساختار و ویژگیهای صدایی خود، بهطور خاص در این حوزه جایگاه ویژهای دارد.
در کنار موسیقی دستگاهی، موسیقی نواحی ایران به ویژه موسیقی جنوبی و موسیقی مرتبط با جزیره قشم و خلیج فارس، و نیز موسیقی کردستان نیز نقش پررنگی در جشنواره ایفا میکند.
از این رو معتقدم جشنواره عود در جزیره قشم با رویکردی جامع که هم به موسیقی دستگاهی، هم موسیقی نواحی و هم موسیقی تلفیقی دارد ، فضای متنوع و جذابی برای هنرمندان و مخاطبان خلق می کند. این جشنواره میتواند بهعنوان یک پل فرهنگی و هنری عمل کند که موسیقی ایران را در قالبهای مختلف معرفی کرده و در عین حال زمینههای جدیدی از همکاریهای بینالمللی را فراهم آورد.
_اینکه چنین رویدادی در قشم برگزار می شود نظرتان چیست؟
ابراهیمی: برگزاری جشنواره ملی عود در جنوب ایران و به طور خاص جزیره قشم اهمیتی فراتر از یک انتخاب صرفاً مکانی دارد. این تصمیم ریشه در زمینههای تاریخی، فرهنگی، جغرافیایی و اجتماعی دارد.
عود، در میان سازهای موسیقی جنوب ایران، حضوری عمیق و ریشهدار است، بهویژه در استان هرمزگان و بندرعباس و جزیره قشم که به دلیل موقعیت بندریاش، دروازهای برای تبادل فرهنگی با دنیای عرب و شرق آفریقا بوده و هست.
در موسیقی محلی قشم و بنادر جنوبی ایران ، عود یکی از اصلیترین سازهاست و در آیینها، مراسم شادی و حتی موسیقیهای عرفانی و آیینی حضوری همیشگی دارد.
فرهنگ شنیداری مردم منطقه با صدای عود پیوند خورده، و این سبب می شود برگزاری جشنواره در این منطقه، پیامی از بازگشت به ریشهها ست.
در قشم و مناطق اطراف، عود نه تنها در موسیقی رسمی بلکه در زندگی روزمره مردم نقش دارد، بسیاری از نوازندگان بومی این ساز را، از طریق سنتهای شفاهی آموخته اند.
برگزاری جشنواره در این منطقه، قدردانی از نقش مردم محلی به عنوان حافظان بیادعای میراث موسیقایی هم می تواند تفسیر شود.
_به عنوان استاد شناخته شده در امر نوازندگی، موقعیت نوازندگی سازهای کهن در عصر معاصر را چگونه می بینید؟ جوانان ایران بیشتر به فراگیری سازهای غربی گرایش دارند و یا سازهای ایرانی ؟
ابراهیمی: سؤال بسیار مهمی ست، و به عنوان کسی که در جایگاه یک نوازنده و مدرس که سالیانی تجربه در حوزه موسیقی ایران فعالیت داشتهام، باید بگویم که موقعیت سازهای کهن ایرانی در عصر معاصر در یک نقطهی چالش و فرصت قرار دارد.
سازهایی مانند عود، هرچند پیشینهای بسیار غنی دارند ،اما در بخشهایی از تاریخ معاصر ایران، به حاشیه رانده شدند؛ نفوذ گسترده موسیقی غربی و یا فاصله گرفتن آموزش رسمی موسیقی از بستر سنتی را می توان از جمله دلایل این غفلت تاریخی دانست.
اما خوشبختانه در یکی دو دههی اخیر، شاهد بازگشت تدریجی علاقه به این ساز هستیم، بهویژه از سوی هنرمندان جوانی که در پی هویت، اصالت و نوگرایی ریشهدار هستند.
نقش ما، به عنوان نوازندگان و مدرسین، در این میان بسیار حیاتی ست. اگر بتونیم: سازهای کهن را نه فقط از منظر تاریخی، بلکه در بافت زندهی موسیقی امروز معرفی کنیم، آثار خلاقانهای با این سازها خلق کنیم که برای نسل امروز شنیدنی و الهامبخش باشد.
و صد البته شرایطی برای آموزش صحیح، مستندنگاری و معرفی این سازها فراهم کنیم.
اگر این سوگیری های فرهنگی رعایت شود یقین دارم این سازها نه تنها فراموش نخواهند شد، بلکه میتوانند به عناصر زندهی موسیقی معاصر ایران جایگاه نو یابند و چه بسا در گستره منطقه ای و بین المللی بسیار شنیده شوند .
معتقدم آیندهی سازهای کهن ایرانی، نه در انزوا بلکه در گفتوگو با زمانه رقم میخورد ، سازهایی چون عود میتوانند در بسترهای نوین بدرخشند، بهشرطی که با زبان امروز بازتعریف شوند ، نه اینکه از ریشههایشان بریده شوند.
جوان ایرانی امروز به دنبال معنا، هویت هست ،اگر این ویژگیها را در ساز ایرانی بیابد بیشک بهسوی آن خواهد رفت.