کد خبر: 69998 A

شاپور جورکش

شاپور جورکش یک متفکر مدرن متاخر/ شاعری که یاد تی اس الیوت را زنده می‌کند

شاپور جورکش یک متفکر مدرن متاخر/ شاعری که یاد تی اس الیوت را زنده می‌کند

حالا صلای رفتن شاعری چون شاپور جورکش را در صفحات مجازی درداده‌اند، شاعری که به دنبال جرعه‌ای هوا برای نفس کشیدن کارش به بیمارستان کشید و درنهایت شعرهایش را گذاشت و از اینجای جهان که نفس کشیدن دشوارترین کارهاست، رفت.

ایران آرت: علیرضا بهنام در اعتماد نوشت: شاعر رفته است، این را از کلمه‌هایی می‌شود فهمید که سوار بر نور بر صفحه‌های شخصی شاعران پخش می‌شوند. اینجا وقتی به یاد شاعر می‌افتند که مرده باشد. پیش از آن نادیده گرفتن و گذشتن انگار برای بیشتر اهل ادبیات کار منطقی‌تری است.

حالا صلای رفتن شاعری چون شاپور جورکش را در صفحات مجازی درداده‌اند، شاعری که به دنبال جرعه‌ای هوا برای نفس کشیدن کارش به بیمارستان کشید و درنهایت شعرهایش را گذاشت و از اینجای جهان که نفس کشیدن دشوارترین کارهاست، رفت. تا اینجای کار البته جبر زندگی است. همه ما در کار رفتنیم، چراکه هر آمدنی لاجرم روزی رفتنی در پی دارد. اما رفتن شاپور جورکش با همه آن رفتن‌ها یک فرق اساسی دارد. رفتن انسانی است در اوج شکوفایی، در غایت خرد و در جایی از زندگی که باید حاصل آن همه تجربه و خلاقیت را برداشت می‌کرد.

شاپور شعر ما به تعبیر گلشیری جوانمرگ شده است. در کشوری که برای خلاقیت داشتن، برای ایده‌پردازی، برای ساختن جهانواره‌ای نو در نظر و عمل باید از «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل» گذشت، شاپور جورکش شدن کار آسانی نیست. اینها را نمی‌گویم که در غیاب جورکش چهره‌ای اسطوره‌ای برایش بسازم، آنها که آثار ما هر دو را خوانده‌اند، می‌دانند که در مقام نظر، به خصوص درباره ادبیات فارسی متعلق به دو سنت متضاد فکری هستیم. اما آنچه می‌خواهم بگویم، این است که شاپور به حلقه کم تعدادی تعلق داشت که خود فکر می‌کنند و صاحب «نظر» هستند، این بعد از زندگی جورکش است که از جوانمرگی او در ادبیات ما یک تراژدی می‌سازد.

اگرچه اینجا و در یادنامه یک دوست مجال مناسبی برای بررسی آثار او نیست، اما حیفم می‌آید برای آنها که هنوز شاپور جورکش را نخوانده‌اند، نگویم که از نظر من او چه در شعر و چه در متون انتقادی‌اش جای خالی یک متفکر مدرن متاخر را در ادبیات ما پر می‌کند. خواندن جورکش از این نظر تجربه یگانه‌ای است.  برای اینکه بحث ملموس‌تر شود اجازه دهید از منظومه درخشان «نام دیگر دوزخ» که از نظر من یکی از شاهکارهای منظومه‌نویسی مدرن فارسی است مثالی بیاورم. در شعری که بر پشت جلد این کتاب نقش بسته است، می‌خوانیم: 

«پل، رفتن است و/ بازگشتن/ رفت‌آمد دو دم شمشیر/ و آن دویده‌ای/ که دیدی بر پل می‌رفت/ آیینه‌دار آیین برزخ است: / امیر کنز و کنیز میرا/ آه و دم راحل/ هبه بهشت و هیمه هاویه/ خراباباد نوم و یقظه برزخ/ و/ نام دیگر دوزخ/ در وصالی یکدمه با او بیامیز/ و/ از آوازش برحذر باش»

این زبان مدرن که در عین حال مدام به سنت و سنت‌های شعری فارسی و غیرفارسی ارجاع می‌دهد به نوعی یادآور منظومه‌های تی اس الیوت در زبان انگلیسی است و جای آن دارد که به عنوان نمونه‌ای از شعر روایی پیچیده و حماسی مورد بررسی قرار گیرد.  در واقع تاکید جورکش بر وجه روایی شعر نیما در متون نظری‌اش مانند بوطیقای شعر نو نیز باید در همین چارچوب مدرنیستی متاخر ارزیابی شود.  درنهایت اینکه شاپور جورکش در این فضای مسموم دیگر نتوانست نفس بکشد، اما صدها صفحه از آثارش هنوز زنده‌اند و می‌توانند با خوانده شدن و خوانا شدن به دستیاری نقد، تا سال‌ها نفس بکشند و به ریه‌های خسته ادبیات ما اکسیژن برسانند. همین است که در رفتن شاعر تسلای خاطر است وگرنه شاعر که می‌میرد گوشه‌ای از ساختمان ادراک بشری است که فرو می‌ریزد.

 

تی اس الیوت شاعر ایرانی شاپور جورکش
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین