کد خبر: 8249 A

روایت یک مستشار انگلیسی از ایران/ سفر به شیراز از نگاه یک خارجی

روایت یک مستشار انگلیسی از ایران/ سفر به شیراز از نگاه یک خارجی

وقتی زمانش فرارسید به ما بگویند بزنیم به چاک، این را به انگلیسی سلیس و روان می‌گویند

ایران آرت: داستان «مرد شوخ» روایتی خیالی- واقعی از جوانی ماجراجو است که در اواخر دهه سی خورشیدی به ایران و به شهر شیراز می‌آید تا در دانشگاه معروف و پررونق شهر در آن سال‌ها، به تدریس زبان انگلیسی بپردازد. برخلاف ادعای راوی داستان یا همان آرچی بلیکر به آماتوربودنش در حرفه‌ تدریس که فرصت طنزپردازی‌های بی‌شماری را در سراسر داستان به‌وجود آورده است، به‌نظر نمی‌رسد او با داشتن مدرک کالج، توانسته باشد در شهرهای مختلف اروپائی به تدریس بپردازد حتی آن‌طورکه خود می‌گوید به‌دلیل «هجوم توجیه‌ناپذیر اروپائی‌ها برای یادگیری زبان انگلیسی».

داستان در دو بخش شرح‌حال راوی را بازگو می‌کند. بخش نخست به دوران زندگی فلاکت‌بار و محنت‌زده قهرمان داستان در لندن می‌پردازد، شهری که او چنان مجذوبش شده است که به‌هیچ‌روی حاضر به ترک‌‌کردنش نیست. در این‌جا شخصیت‌های کلیدی داستان عبارتند از بانوی سالخورده‌ ترش‌رویی که صاحب‌خانه‌ اوست، رئیس موسسه‌ زبانی که با سوءاستفاده از بی‌پولیش، عملاً آرچی را به بردگی گرفته است و گروهی از دانشجوهای سومالیائی که به سفارش اداره‌ امور مستعمرات بریتانیا به یادگیری زبان انگلیسی مشغولند تا در دوران استعمارزدائی بتوانند مستقل شوند و به‌قول رئیس مؤسسه: «وقتی زمانش فرارسید به ما بگویند بزنیم به چاک، این را به انگلیسی سلیس و روان بگویند.»

جذایبت داستان در برخورد فرهنگ‌ها است. نه‌فقط میان شاگردان سومالیائی با استاد زبان خود که نگاهی کاملاً از پایین به بالا به او دارند، بلکه هم‌چنین بین انگلیسی‌ها و شخصیت آمریکائی داستان که راوی باشد. توجه به این نکته بدون‌شک می‌تواند نگاه خواننده‌ ایرانی را نسبت به افق دید یا سویِ نگاه غربی‌ها نسبت به خودشان تغییر دهد تا بتواند با قدرت تفکیک‌کنند‌گی بیش‌تری به جوامع غربی به‌عنوان کلی واحد نگاه کند. پاسخ به این پرسش بزرگ که آیا واقعاً آن‌طورکه ما عادت کرده‌ایم ببینیم، همه‌ غربی‌ها به‌مثابه کلی واحد در یک جبهه‌اند نیازمند تجمیع نظرات خبرگان دانش علوم اجتماعی است.

آرچی به‌خاطر درگیری در ماجرایی عجیب که به‌نظر می‌رسد بخشی خیالی از داستان باشد، مجبور به ترک انگلستان می‌شود. شرایط پیش‌آمده چنان وخیم است که او برای فرار از گزینه بازگشت به آمریکا و گیرافتادن در «امپراتوری عظیم مطبوعاتی» پدرش، به‌ناچار و ندیده‌ونشناخته تدریس در «کشوری کوچک در حاشیه‌ خلیج‌فارس به‌نام Kojast» را برمی‌گزیند، ناکجاآبادی که او ترجیح می‌دهد با نامی پرسش‌انگیز خواننده را به جست‌وجویش دعوت کند.

بخش دوم و اصلی داستان در شیراز در سال‌های پایانی دهه‌ سی اتفاق می‌افتد و همچنان تفاوت‌های فرهنگی دست‌مایه‌ خلق موقعیت‌هایی استثنائی‌اند که در زندگی روزمره‌ افراد کم‌تر پیش می‌آید. در این‌جا برخورد فرهنگ انسان غربی با فرهنگی کهن که قرار است جزیی از گنجینه‌ی فرهنگی دنیا به‌شمار بیاید، بسیار چالش‌انگیز می‌شود. شخصیت‌های کلیدی این بخش عبارتند از: دکتر مروستی، وزیر آموزش دولت خیالی کجاست (احتمالاً نام مستعاری برای دکتر لطف‌علی صورتگر، رئیس وقت دانشگاه شیراز)، پروین فرزند دکتر مروستی، خدمت‌کار راوی، علی و دکتر نیل وارنی، پزشک انگلیسی و عضو هیأت علمی دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه شیراز که به‌همراه جمعی از اعضای هیأت‌های علمی دانشگاه که برای انجام تغییرات در نظام دانشگاه پا پیش گذاشته است و در طول داستان صمیمیت خاصی بین او و راوی به‌وجود می‌آید.

وارنی خود را متفاوت از دیگر مستشاران می‌داند: «دو دلیل برای آمدن آدم‌‌‌های حرفه‌ئی مثل من و شما به چنین جایی وجود دارد. یکی این‌‌‌که مانند پسربچه‌یی دنبال حس ماجراجوئی هستیم و دیگر این‌‌‌که شاید به ‌اندازه‌ی‌کافی برای موفقیت در خانه، خوب نبوده‌‌‌ایم. به خودم می‌‌‌بالم که به‌دلیل اول به این‌‌‌جا آمدم. و البته دلیل دیگری هم بود. اوایل واقعاً می‌‌‌خواستم کمک کنم.»

دکتر مروستی شخصیتی خاص است که خواننده‌ ایرانی به‌محض ورودش به داستان او را بازمی‌شناسد و از این شناسائی لذت می‌برد. فریب‌کاری که مانند بندبازی ماهر میان رشته‌هایی از افکار و ایده‌های به‌ظاهر درست و قانع‌کننده، در تکاپوست و لحظه‌یی دست از تظاهر برنمی‌دارد، گویی نادرستی و بی‌صداقتی از ابتدا در وجود او به ودیعه گذاشته شده است. اما این شخصیت، هم‌چنان و تا انتهای داستان مرموز و دست‌نایافتنی باقی می‌ماند. پروین، دختر او نمونه‌یی از جوان غربزده‌ی دیروز و امروز ایرانی است. گویی نیم‌قرن پس از این داستان، جوان ایرانی همانی است که بود. چنان شیفته‌ی غرب که از هیچ تلاشی برای پرتاب‌کردن خود به خارج، دست برنمی‌دارد و چنان ناامید از وطن و هم‌وطن خود که مرعوب و مستأصل شده است.

وضعیت اسف‌بار زندگی مستشارانی که در دوران پهلوی برای کمک به مدرنیزاسیون ایران استخدام شدند، به‌خوبی در این داستان بازگو می‌شود. طرفه آن‌که از آن دوران تابه‌حال، تنعم و زندگی بی‌دردورنج غربی‌هایی که برای کار به ایران می‌آمدند، ورد زبان مردم ما بوده است، به‌عنوان نشانی از استعمار جدید از طریق سرقت منابع کشور و به خرج دولت. خانه‌های شیک و زندگی تجملی آن‌ها مصداق بی‌عدالتی اجتماعی در ایرانِ پیش از انقلاب قلمداد می‌شود.

راوی با درگیرشدن در این فساد و تباهی به درون این خانه‌ها نظر می‌افکند و نشان می‌دهد که بسیاری از این مستشاران بخت‌‌برگشته آدم‌هایی معمولی بودند که برای درآمدی بیش‌تر و از بخت نامساعد، گذرشان به ایران افتاده بود و بسیاری از آن‌ها آسیب‌دیده از عوارض متعدد مهاجرت در انتظار بازگشت به وطن خود روز‌شماری می‌کردند. باز به‌نقل از نیل وارنی: «تبعیدی‌‌‌هایی بوده‌‌‌اند که همه‌ زمان فراغت خود در شش‌ماهه‌ی پایانی قراردادشان را به نشستن بیرون فرودگاه و چشم‌دوختن به آسمان تلف کرده‌‌‌اند.»

یکی دیگر از شخصیت‌های قابل‌توجه کتاب علی، خدمت‌کار راوی است. نماینده‌یی از کف جامعه و روستائیِ ساده‌یی که قرار است وفادارانه همه‌ هم‌وغم‌اش خدمت صادقانه به اربابش باشد. اما او، و امثال او، روستائی‌های موتوریزه‌شده‌ حسابگری از آب درمی‌آیند که با وجود آن‌که چند صباحی است از حاشیه به متن یا به شهر آمده‌اند، چنان راوی را به حیرت می‌اندازند که پیامبرگونه پیش‌بینی می‌کند: «حالا که شرق به‌اندازه‌‌کافی غرب را برانداز کرده است، خیلی زود، به استثنای پروین‌‌‌هایش، تبدیل به منتقدی جدی خواهد شد و مصالحه‌ بین آن دو، ضروری.»

کتاب مرد شوخ به نویسندگی کنت هری لندن و با ترجمه امیرحسین حاج قنبری توسط نشر کلاغ منتشر شده است.

 

الف. ح. توکلیان این یادداشت را در روزنامه شرق نوشته است.

 

 

شیراز رمان مرد شوخ
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین