کد خبر: 73719 A

محمدرضا ابراهیمی و دومین جشنواره عودنوازی قشم : موسیقی جنوب ایران در قامت یک برند ملی/ تولد دوباره عود

محمدرضا ابراهیمی و دومین جشنواره عودنوازی قشم : موسیقی جنوب ایران در قامت یک برند ملی/ تولد دوباره عود

عود در ایران، زنده است و در حال تولد دوباره. جشنواره قشم نه‌تنها به صحنه آمدن این صدا را ممکن کرد، بلکه نشان داد که اگر ساختار حمایتی مناسبی شکل بگیرد، این ساز می‌تواند از دل خاک جنوب، تا آسمان موسیقی ملی و بین‌المللی ایران بال بگشاید.

ایران آرتمحمدرضا ابراهیمی ، موزیسین شناخته شده یکی از داوران دومین جشنواره عودنوازی قشم بود؛ ابراهیمی متولد 1350، فارغ التحصیل موسیقی از دانشگاه هنر، نوازنده پیشرو و مدرس تار و عود است؛ از او آلبوم های ثنا (نشر ماهور)، ذکر (نروژ)، آواز نگاه (سوئیس )، ترنم بودن( نشر نو نوا)، ابوعطا (نشر هنر موسیقی) و فیروزه (نشر هنر موسیقی) در دسترس است.

محمدرضا ابراهیمی دو کتاب موسیقی نیز تالیف کرده است: کتاب دیرگاه ،22 قطعه برای عود ، جلد اول( نشر هنر موسیقی) کتاب زمزمه ، 22 قطعه برای عود ، جلد دوم (نشر هنرموسیقی).

با او دربارهٔ جشنواره عودنوازی قشم که به تازگی در ابتدای سال ۱۴۰۴ به پایان رسید گپی زده ایم:

محمدرضا ابراهیمی

_ارزیابی‌تان از دومین جشنواره عودنوازی قشم چیست؟

محمدرضا ابراهیمی: دومین دوره جشنواره عودنوازی قشم، با اجرای بیش از ۱۴۰ اثر ارسالی از سراسر کشور و برگزاری اجراهای صحنه‌ای و خیابانی، بار دیگر نشان داد که موسیقی جنوب ایران نه‌ تنها زنده است، بلکه توانایی تبدیل شدن به یک برند فرهنگی ملی را دارد.

این جشنواره، که در فروردین ۱۴۰۴ در جزیره قشم برگزار شد، با حذف نظام رتبه‌بندی و تمرکز بر انتخاب آثار برگزیده برای اجرا، مسیر تازه‌ای را در ارزش‌گذاری موسیقی طی کرد. داورانی از کشورهای عربی در کنار داوران ایرانی، نشانه‌ای از نگاه منطقه‌ای جشنواره بود و موجب افزایش اعتبار آن در سطح بین‌المللی شد.

یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های این دوره، برگزاری اجراها در کافه‌ها، بازارها و روستاهای جزیره بود؛ حرکتی که باعث شد موسیقی از سالن‌های رسمی خارج و به دل مردم و محله‌ها برسد. مشارکت اجتماعی، ارتباط میان نسل‌ها، و پیوند موسیقی با زندگی روزمره، مهم‌ترین دستاوردهای فرهنگی این جشنواره بود.

با این حال، هنوز راه طولانی تا تبدیل شدن این جشنواره به یک رویداد پایدار ملی در پیش است. نبود حمایت مالی جدی، ضعف در پوشش رسانه‌ای گسترده، و نبود ساختار اجرایی قدرتمند، از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی آن هستند.

با تمام این اوصاف، جشنواره عودنوازی قشم در مسیر درستی قرار گرفته است؛ مسیری که اگر با سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی هوشمندانه همراه شود، می‌تواند قشم را به پایتخت موسیقی عود منطقه تبدیل کند.

_ به نظرتان زیباترین و جذاب ترین صحنه های دومین جشنواره عودنوازی قشم چه بود؟

محمدرضا ابراهیمی: لحظات زیبای زیادی در این روزهای جشنواره دیدم که در قالب روایتی داستانی و احساسی ارائه می دهم: 

شب آرام بود. نه از آن شب‌هایی که سکوتش خواب‌آور باشد، نه… سکوتش منتظر بود.

باد ملایمی از سمت دریا می‌وزید و چراغ‌های کوچک ساحل سوزا، پُر از انعکاس آرامِ موج‌ها شده بودند.

مردم روی صندلی‌های پلاستیکی نشسته بودند یا با پای برهنه روی شن‌ها ایستاده بودند؛ بی‌تشریفات، بی‌فاصله.

ناگهان صدای اولین زخمه روی عود فضا را برید. انگار کسی پرده‌ای را کنار زده باشد از روی خاطره‌ای قدیمی.

نوازنده‌ی بومی، آرام نشسته بود. رد آفتاب بر صورتش هنوز مانده بود. چشم‌هایش را بسته بود، و با هر نغمه، گویی قصه‌ای می‌گفت — قصه‌ای از قشم، از بندر، از سفر.

مردم ساکت بودند؛ حتا کودکی که توپش را از دست داده بود، بازی را فراموش کرده بود.

موج‌ها عقب می‌رفتند و برمی‌گشتند، دقیقاً با همان ضرب‌آهنگی که ساز می‌زد.

در آن لحظه، هیچ‌کس نفهمید که ساز با موج‌ها هماهنگ شده، یا موج‌ها با ساز.

کسی در ردیف اول اشک می‌ریخت. نه از غم — از نوعی دلتنگی شیرین که فقط موسیقی می‌تواند آن را بیرون بکشد.

و وقتی قطعه تمام شد، کسی کف نزد. کسی حرف نزد. فقط صدای دریا باقی ماند…

و لبخند نوازنده، که انگار خودش هم فهمیده بود امشب، اینجا، اتفاقی افتاده که تکرار نمی‌شود.

محمدرضا ابراهیمی دومین جشنواره عودنوازی قشم

_ اگر بخواهید نکاتی را ذکر کنید که این جشنواره به آنها توجه کند بهتر می‌شود ، چه مواردی مدنظرتان است؟

محمدرضا ابراهیمی: پرسش دقیق و مهمی ست، چون هر جشنواره‌ای—حتی باکیفیت‌ترینش—جای رشد دارد. درباره‌ی جشنواره عودنوازی قشم، اگر بخواهیم نگاه سازنده و آینده‌نگرانه داشته باشیم، این موارد می‌تواند کیفیت و اثرگذاری‌اش را به شکل قابل‌توجهی ارتقا دهد:

۱. تثبیت ساختار اجرایی و دبیرخانه دائمی

برای ماندگاری و ارتقای یک جشنواره، وجود یک تیم اجرایی حرفه‌ای و دائمی که تجربه، چشم‌انداز و ارتباطات گسترده داشته باشد ضروری است. تیم‌های مقطعی، معمولاً در تداوم و برنامه‌ریزی بلندمدت دچار چالش می‌شوند.

۲. تولید محتوا و مستندسازی حرفه‌ای

فیلم، عکس، گزارش، پادکست و حتی کتابچه‌های تحلیلی درباره جشنواره و هنرمندانش باید به‌صورت حرفه‌ای و با برند جشنواره منتشر شود. این محتوا هم برای آرشیو ارزش دارد هم برای معرفی رویداد در سطح ملی و بین‌المللی لازم است.

۳. ارتباط با جشنواره‌های مشابه در منطقه

جشنواره‌هایی مثل “عود الشرق” در مصر، جشنواره‌های عود در مراکش، ترکیه یا حتی عراق، می‌توانند شریک فرهنگی جشنواره قشم باشند. با دعوت از برندگان یا داوران بین‌المللی آنها، می‌شود به سمت یک شبکه‌ی منطقه‌ای پیش رفت.

۴. ایجاد بخش‌های جانبی مکمل

کارگاه‌ها و مسترکلاس‌های آموزشی (با اساتید داخلی و خارجی)

نشست‌های پژوهشی یا میزگردهای نقد موسیقی

نمایشگاه ساز و تولیدکنندگان محلی

برنامه‌های بین‌رشته‌ای مثل ترکیب موسیقی با شعر، نقاشی یا سینما

۵. تقویت پوشش رسانه‌ای و حضور در شبکه‌های اجتماعی

یک تیم رسانه‌ای قوی باید از قبل، حین و بعد از جشنواره فعالیت کند: از پخش زنده اجراها تا تولید محتوای کوتاه برای شبکه‌های اجتماعی، تعامل با رسانه‌های رسمی، و حتی ارتباط با خبرگزاری‌های بین‌المللی.

۶. حمایت از هنرمندان محلی و کشف استعدادها

برگزاری مرحله‌ای به‌نام «عودنوازان آینده» یا «جوانه‌های جنوب» می‌تواند بستری برای کشف، آموزش و معرفی نوجوانان مستعد قشم و استان‌های جنوبی فراهم کند.

۷. طراحی نشان و هویت بصری ثابت برای جشنواره

لوگو، رنگ، فونت، پوسترها، بنرها و تیزرهای ویدئویی باید هر سال با یک هویت واحد و حرفه‌ای منتشر شوند تا مردم به لحاظ بصری هم جشنواره رو به رسمیت بشناسند.

اگرچه جشنواره عودنوازی قشم با شور و سادگی دل‌نشین خود در حال تبدیل شدن به یکی از نقاط روشن تقویم موسیقایی کشور است، اما با نگاه راهبردی، توجه به زیرساخت‌ها و هم‌افزایی فرهنگی، می‌توان از آن رویدادی ساخت که نه‌تنها جنوب، بلکه کل ایران به آن افتخار کند.

محمدرضا ابراهیمی دومین جشنواره عودنوازی قشم

_ از منظر نوازندگی ، پس از تماشای این جشنواره ، روند عودنوازی را چگونه می‌بینید؟

محمدرضا ابراهیمی: دومین جشنواره ملی عودنوازی قشم فرصتی فراهم کرد تا از نزدیک به وضعیت امروز نوازندگی عود در ایران بنگریم؛ سازی که با ریشه‌ای کهن، اکنون در حال بازتعریف جایگاه خود در میان نسل جدید نوازندگان ایرانی است. دومین دوره جشنواره ملی عودنوازی در قشم، صحنه‌ای شد برای تلاقی تجربه و شور؛ جایی که صداهای کهنه‌ی جنوب، در کنار نغمه‌های تازه نسل جوان، نوید آینده‌ای متفاوت را برای این ساز می‌دادند.

نکته‌ی چشم‌گیر، تنوع سبکی نوازندگان بود: از اجراهای ریشه‌دار بومی گرفته تا تجربه‌های بداهه، تلفیق با موسیقی مدرن و گرایش به سبک‌های عربی، ترکی یا حتی معاصر. این نشان می‌دهد که عود، دیگر یک ساز حاشیه‌ای در موسیقی ایران نیست؛ بلکه ابزاری‌ست برای بیان فردی و خلق فضاهای تازه صوتی.

همزمان، حضور پررنگ نوجوانان و نوازندگان بومی، حاکی از بازگشت این ساز به بدنه‌ی مردمی فرهنگ موسیقی جنوب است. استعدادهایی که گرچه هنوز با ضعف‌هایی در حوزه تکنیک نوازندگی، کوک، دینامیک اجرایی و درک ساختار موسیقایی مواجه‌اند، اما بدون شک سرمایه‌هایی‌اند که باید دیده، شنیده و حمایت شوند.

در جمع بندی می‌توان گفت :

عود در ایران، زنده است و در حال تولد دوباره. جشنواره قشم نه‌تنها به صحنه آمدن این صدا را ممکن کرد، بلکه نشان داد که اگر ساختار حمایتی مناسبی شکل بگیرد، این ساز می‌تواند از دل خاک جنوب، تا آسمان موسیقی ملی و بین‌المللی ایران بال بگشاید

قشم ساز عود موسیقی جنوبی محمدرضا ابراهیمی دومین جشنواره عودنوازی قشم نوازندگی عود
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین