کد خبر: 8440 A

سامان احتشامی از "همایون های همایون" گفت/ برای مانایی ترانه اول موسیقی ساخته شود یا شعر؟

سامان احتشامی از "همایون های همایون" گفت/ برای مانایی ترانه اول موسیقی ساخته شود یا شعر؟

احتشامی گفت: به ‌نظر من نمی‌شود طرفدار موسیقی ایرانی باشید اما از ملودی‌های همایون خرم بهره شنیداری نبرده باشد و خاطراه‌ای لذت‌بخش از آن نداشته باشید.

ایران آرت:  «سامان احتشامی» هنرمند و نوازنده پیانو در این گفت و گو درباره استاد همایون خرم است. نوازنده‌ای که مطابق گفته‌های خودش با واسطه با آثار همایون خرم آشنا شده است: «من به این دلیل که ساز تخصصی‌ام پیانوست، شاگرد مرحوم استاد جواد معروفی بودم و با همین واسطه و آشنایی با یکی از شاگردان استاد خرم یعنی بابک شهرکی، با کارهای او آشنا شدم». او به شهروند گفته: «به ‌نظر من نمی‌شود طرفدار موسیقی ایرانی باشید اما از ملودی‌های همایون خرم  بهره شنیداری نبرده باشد و خاطراه‌ای لذت‌بخش از آن نداشته باشید».

 شما قبلا بارها از علاقه‌تان به همایون خرم گفته‌اید اما سوال اینجاست که آشنایی‌تان با زنده‌یاد همایون خرم چطور شکل گرفت که بعد از مدتی توانستید با او همکاری کنید؟

من در سن ١٤سالگی یک آلبوم موسیقی با نام «باغ‌به‌باغ» جمع‌آوری کردم که برخی از قطعات آن باز اجرای آثار استاد فرامز پایور و آقای همایون خرم با پیانو و تنبک بود. برای کسب مجوز از آقای خرم، به منزل ایشان رفتم و اجازه‌ نواختن قطعه «طاقتم ده» را از ایشان أخذ کردم. همان زمان باب آشنایی من با آقای خرم ایجاد شد و من افتخار آشنایی با ایشان را پیدا کردم. من شاگرد استاد جواد معروفی بودم که ایشان همراه همیشگی استاد خرم در نوازندگی بود و قطعات ماندگار استاد همچون قطعه «تو‌ای پری کجایی؟» را تنظیم کرد. در‌ سال ٧٢ که استاد معروفی فوت کردند، آقای خرم برای اجراهایشان به دنبال یک نوازنده پیانو بودند که طبق خاطراتی که از من داشتند، با من تماس گرفتند و من در سن ١٧سالگی، همراه استاد خرم شدم. این درحالی بود که آقای خرم حدودا ٥٠‌سال از من بزرگتر بودند. ما با هم یک‌سری اجراها انجام دادیم و من تمام آن مدت خوشحال بودم که در کنار آقای خرم نفس می‌کشم و مطالبی را از ایشان یاد می‌گیرم که فی‌الواقع آن مطالب را در هیچ دانشگاهی نمی‌شود آموخت.

 مثلا چه مطالبی؟

یکی از این درس‌ها رابطه بسیار خوب آقای خرم با خانواده‌شان بود. آقای خرم تا آخر عمر زندگی خانوادگی خودش را نگه داشت. ایشان جزو معدود هنرمندانی است که قبل از انقلاب هم کار کرده بود و زندگی سالمی داشت. آقای خرم اهل هیچ چیزی نبود. سیگار نمی‌کشید و نمازش هم ترک نمی‌شد. آهنگسازی آقای خرم در تاریخ موسیقی ایران نمونه نداشته و نخواهد داشت. گرچه بهتر است مردم شیوه زندگی‌کردن آقای خرم را یاد بگیرند تا شیوه آهنگسازی ایشان را. من به جرأت می‌توانم بگویم که آهنگ‌های آقای خرم را حتی خودش هم به اندازه من بلد نبود. ایشان بارها و بارها هم گفت که بعد از یک‌سری موزیسین‌های قدیمی، الان تنها کسی که می‌تواند موسیقی ایرانی را برای ارکستر تنظیم کند، سامان احتشامی است. این جمله را دارم از زبان خود آقای خرم می‌گویم. ایشان گفته بود که در آینده اتفاق بزرگی در زندگی من خواهد افتاد. من بابت وجود چنین نعمتی در تاریخ موسیقی ایرانی بسیار خوشحالم و همراهی با ایشان برگ سبزی از افتخارات من محسوب می‌شود.

 چگونه شد که تصمیم گرفتید یک روایت پیانویی تحت ‌عنوان «همایون‌های همایون» از آثار آقای همایون خرم به بازار موسیقی عرضه کنید؟

من یک روز با آقای بابک چمن‌آرا که از فرزندان نسلی است که نشریه بتهوون را به وجود آورده، در دفتر خودم مشغول خوردن غذا بودم که آقای چمن‌آرا تصویری از زنده‌یاد خرم را روی دیوار دفترم دید و گفت، عاشق همایون خرم است. بعد از من پرسید که می‌شود آهنگ‌های آقای خرم را نواخت؟ این سوال یک جرقه‌ای در ذهن من ایجاد کرد و باعث شد که من به این موضوع فکر کنم. این ماجرا پیش از نوروز ٩٦ اتفاق افتاد و من پس از نوروز، قطعات استاد خرم در دستگاه همایون را به صورت پیوسته اجرا کردم و یک آلبوم ٤٤دقیقه‌ای را تحت ‌عنوان «همایون‌های همایون» به مناسبت تولید این استاد موسیقی و با همت موسسه بتهوون منتشر کردم.

 زنده‌یاد همایون خرم آثار ماندگاری را با صدای خواننده‌های مختلف ضبط کرده که خیلی از این آثار در سنوات اخیر هم توسط بعضی از خوانندگان علاقه‌مند به موسیقی ایرانی بازخوانی شده‌اند. رمز ماندگاری آثار آقای خرم چیست و به نظرتان چه ویژگی‌ای‌ باعث تمایز آهنگسازی آقای خرم از سایر آهنگسازها می‌شود؟

تفاوت اصلی موسیقی آقای خرم با بقیه موسیقی‌ها این است که آقای خرم اول موسیقی را می‌ساخت و بعد شعر روی آن گذاشته می‌شد. در واقع یک ترانه‌سرا روی نغمات همایون خرم شعر می‌گفت. دلیل اصلی ماندگاری آن آثار هم همین است. الان یک شعری را برمی‌دارند و روی آن شعر آهنگ می‌سازند و درنهایت اسمش را هم می‌گذارند ترانه! این شیوه اشتباه تولید موسیقی است و به آن سروده هم نمی‌شود گفت ترانه. آن سروده‌ای را می‌توان ترانه نامید که روی ملودی گفته و سوار شود؛ نه سروده‌ای که بدون موسیقی گفته می‌شود و بعد روی آن موسیقی می‌گذارند. ترانه اسمش رویش است و بیش از این نیازی به توضیح نیست.

 

همایون خرم سامان احتشامی باغ در باغ جواد معروفی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین