حمیدرضا شفیعی | رنگ وستا
حمیدرضا شفیعی و نقاشی هویتی فردخت کیایی مهر

نقاشی "بیرون و درون " با رویکرد مینیمالیستی جذابش ، ترکیب فرمهای نیمهانتزاعی و بافتهای ضخیم رنگ یک روایت احساسی و روانشناختی از هویت و انسان معاصر ارائه میدهد؛ شاید بحران های فردی که این روزها دامان بشری را گرفته است.
ایران آرت : فردخت کیایی مهر، هنرمند نقاش جوان که هنر را توامان آکادمیک و تجربه گرایانه دنبال می کند و آثار خلاقه زیبایی می آفریند، به تازگی در پروژه مشترک وستا و گالری مژده، یک اثر با محصولات متنوع رنگ وستا خلق و به وستا تقدیم کرده است.
این اثر خانم کیایی مهر از سری تازه او، سری" تکاپو"، است که "بیرون و درون" نام دارد و در ابعاد ۱۰۰در ۸۰ با محصولات وستا از جمله جسو، رنگ روغن، تکسچر پاییز ۱۴۰۳ خلق شده است.
مهندس حمیدرضا شفیعی، مدیر رنگ وستا با ابراز خشنودی از اینکه این اثر زیبا و چشم نواز با رنگ وستا خلق شده و با سپاس از هنرمند فرهیخته فردخت کیایی مهر برای شرکت در این پروژه گفت: " از نگاه من نقاشی "بیرون و درون " با رویکرد مینیمالیستی جذابش حائز تأثیرگذاری چند لایه است که با ترکیب فرمهای نیمهانتزاعی و بافتهای ضخیم رنگ یک روایت احساسی و روانشناختی از هویت و انسان معاصر ارائه میدهد. خوانش های متعددی از این کار میتوان داشت: از خود بیگانگی و ناپایداری وجود تا بحران های فردی که این روزها دامان بشری را گرفته است."
او می افزاید: " این اثر یک نقاشی معاصر آبستره فیگوراتیو است، استفاده از لایههای ضخیم رنگ، بهخصوص در قسمتهای سفید، حس جسمیت و بافت را در نقاشی تقویت کرده که سبب شده کار حالتی ارگانیک بیاید و بیش از پیش تداعیکننده فرسایش، محوشدگی و تغییرپذیری چهرهها شود. حرکت قلممو روی سطح اثر به وضوح دیده میشود و به ایجاد نوعی پویایی در ترکیببندی کمک کرده است.
حمیدرضا شفیعی تاکید می کند: "اثر شامل چند چهره انسانی است که با تکنیکی نیمهانتزاعی اجرا شدهاند. برخی از چهرهها دارای جزئیات بیشتری هستند و برخی دیگر در لابهلای بافت سفید محو شدهاند. این عدم وضوح در مرزهای فیگورها، حس ابهام و ناپایداری هویت را تشدید میکند."
مدیر رنگ وستا می گوید:" چشمها، که با رنگهای قوی و کنتراست زیاد اجرا شدهاند، مرکزیت احساسی اثر را شکل میدهند. رنگهای متنوع و زنده مانند قرمز، آبی، زرد، سبز و بنفش با تونالیته های مختلف بهکار رفتهاند که باعث ایجاد تضاد و پویایی در تصویر شدهاند.
رنگ سفید بهعنوان عنصر محوکننده پوشش و مانعی بین فیگورها و پسزمینه عمل میکند، که مفهوم از بین رفتن هویت یا فاصلهگیری از واقعیت را تقویت میکند. کنتراست بین رنگهای زنده و بخشهای محوشده، حس ناپایداری و بیثباتی را به مخاطب القا میکند."
حمیدرضا شفیعی در پایان گفت:" از منظر مفهومی چهرههای ناقص و محوشده، حس گمشدگی، هویت نامشخص یا بحران فردی را بیان میکنند.امکان دارد این اثر نگاهی به وضعیت انسان مدرن، بحرانهای وجودی، فشارهای اجتماعی و ازخودبیگانگی داشته باشد."