سلیمه معتمدی و پنجرهای به روشنی
زیباییشناسی این اثر سلیمه معتمدی بر پایهی تضاد استوار است:این تضاد، بازتاب دوگانهای از جهان زنانه است: حساس و آسیبپذیر، اما در عین حال مقاوم و پرانرژی.
ایران آرت : سلیمه معتمدی (متولد ۱۳۴۱، اصفهان) که آثارش در مرز میان معنویت، عرفان و دغدغههای معاصر اجتماعی شکل گرفتهاند ، هنگامی که از سوی مارتکس و گروه هنری بات در آرت فیر فرانکفورت ۲۰۲۴، گالری بیانکی میلان ۲۰۲۵ Rachel Bianchi Archive و گالری ایتاک پاریس ۲۰۲۵ ITHAQUE ارائه شد، با اقبال منقدین، تئوریسین های هنری و البته هنردوستان روبرو شد.
از این بانوی هنرمند اثر انتزاعی بیانگرایی از مجموعهی «بدون عنوان» که با تکنیک اکریلیک روی بوم در ابعاد ۵۰×۷۰ سانتیمتر خلق شده است را بررسی می کنیم.

سری "بدون عنوان"، یکی از متأخرترین و اجتماعیترین مجموعههای سلیمه معتمدی است؛ مجموعهای که در آن نقاش، فریاد خاموش زنان و دردهای جمعی را در زبانی رنگین و پرشور ترجمه کرده است.
در این آثار، همانگونه که هنرمند میگوید: «ترکیبی از خاکستریها روی رنگهای قرمز، سفید و سبز، بازتاب دردها و محدودیتهای اجتماعیاند؛ من با این رنگ و نقش بر بوم اعتراض میکنم و خواهان بهبود وضعیت هستم. پنجره سفید، همان امید به فرداست.»
در این تابلو، خانم سلیمه معتمدی ساختار عمودی و ترکیببندی دوپاره به چشم میخورد: در سمت چپ، زمینهای قهوهای و قرمز که چهرهای محو در خود دارد و در سمت راست، گسترهای سبز و زنده با خطوط سیاه و آزاد.
میان این دو فضا، شکلی سفید و برجسته قرار گرفته که یادآور «پنجره» است؛ عنصری که همانطور که نقاش اشاره میکند، استعارهای از «نور» و «امید» است. این محور سفید با بافتی ضخیم و اکسپرسیو، همچون دریچهای میان دو جهان عمل میکند: جهان محدودیت و جهان رهایی.
رنگ در این اثر نقش بیانی و مفهومی بنیادین دارد:
قرمز بهعنوان رنگ فریاد، اعتراض و حیات؛
سفید نشانهی آگاهی و روشنایی؛
سبز بهمثابه نماد زندگی، امید و پایداری؛
و قهوهای که واقعیت زمینی، سنگینی جامعه و خاک بستر زندگی را تداعی میکند.
پالت رنگی اثر از زمین تا سرخی و از سرخی تا نور حرکت میکند؛ گویی روایت بصریِ چرخهی درد، ایستادگی و امید است.

از نظر تکنیکی، معتمدی با بهرهگیری از اکریلیکهای لایهلایه و بافتهای زبر، به زبان کنشی و پرانرژی خود وفادار مانده است.
حرکت سریع قلمموها، پاششهای کنترلنشده و لکههای رنگ، در برابر خطوط ظریف و لرزان چهره، تضادی از خشونت و لطافت میسازند. این تضاد، بازتاب دوگانهای از جهان زنانه است: حساس و آسیبپذیر، اما در عین حال مقاوم و پرانرژی.
در بخش راست بوم، خطوط سیاه آزاد و رها چون ردّ حرکت یا رقصی در هواست؛ حضوری زنانه که نه اسیر قالب، بلکه جاری در فضاست. در مقابل، چهرهی محو در بخش چپ، همچون یادآور زنانیست که در هیاهوی اجتماع گم شدهاند اما هنوز نگاهشان پابرجاست.
از منظر معناشناسی، این نقاشی در امتداد رویکرد اجتماعی هنرمند قرار دارد. «پنجره سفید» در مرکز اثر، تجسم بصریِ امید است؛ جایی که نور به درون تاریکی نفوذ میکند. قرمز و سبز در دو سوی آن، نبرد میان درد و زندگی را نشان میدهند؛ و در این میان، حضور چهرهی زن، تداوم روایت مقاومت را شکل میدهد.
زیباییشناسی اثر بر پایهی تضاد استوار است: تضاد میان آشوب و نظم، میان ماده و روح، میان فریاد و سکوت. با وجود پویایی خشمگین رنگها، در نهایت نگاه مخاطب در پنجرهی سفید آرام میگیرد؛ همانگونه که امید در میان اعتراض میروید.
نقاشی سلیمه معتمدی در این مجموعه، صرفاً تصویر نیست؛ بیانیهای بصری است. او با رنگ به زبان میآورد آنچه نمیتوان گفت، و هر ضرب قلم او یادآور زنی است که در سکوت، فریاد میزند.

قیمت آثار سلیمه معتمدی در بازار هنر
قیمت آثار سلیمه معتمدی در یک دهه اخیر رشد قابل توجهی داشته است. آثار او در آرتفیر فرانکفورت ۲۰۲۴ با قیمت ۴۰۰۰ دلار عرضه شد و در نمایشگاههای میلان و پاریس به ترتیب ۴۰۰۰ و ۵۰۰۰ دلار قیمتگذاری گردید.
این رونق بازار، همزمان با حضور پررنگ او در رویدادهای بینالمللی است؛ از اکسپو چین (۲۰۰۶) و نمایشگاه «صلح جهانی» تهران (۲۰۰۷) گرفته تا گالری فارل پاریس (۲۰۱۷)، آرتم لسآنجلس (۲۰۲۴) و موزهها و گالریهای معتبر تهران.
نخستین نمایشگاه انفرادی او نیز در سال ۲۰۰۵ با مجموعه «دورها آوایی است که مرا میخواند» در گالری بنفشه و دو سال بعد در گالری گلستان برگزار شد؛ تجربههایی که مسیر او را در عرصۀ حرفهای هنر تثبیت کردند.