کد خبر: 63331 A

سروش صحت و غزلی از حافظ که باید عکسش را گرفت و یواش یواش خواند

سروش صحت و غزلی از حافظ که باید عکسش را گرفت و یواش یواش خواند

فال حافظ یک راننده تاکسی به روایت سروش صحت

ایران آرت: سروش صحت در اعتماد نوشت:

راننده تاکسی گفت «پریشب که شب یلدا بود، حافظ را باز کردم. یه شعری اومد که دیوانه شدم»

پرسیدم: «چه شعری؟»

راننده دست کرد در جیبش و برگه‌ای را درآورد که روی آن با خودکار این غزل حافظ را نوشته بود:

«دلم رمیده شد و غافلم من درویش/ که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش/

چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم/ که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش/

خیال حوصله بحر می‌پزد هیهات/ چه‌هاست در سر این قطره محال‌اندیش/

بنازم آن مژه شوخ عافیت‌کش را/ که موج من زندش آب نوش بر سر نیش/

ز آستین طبیبان هزار خون چکد/ گرم به تجربه دستی نهد بر دل ریش/

به کوی میکده گریان و سرفکنده روم/ چرا که شرم همی آیدم ز حاصل خویش/

نه عمر خضر بماند، نه ملک اسکندر/ نزاع بر سر دنی دون مکن درویش/

بدان که نرسد دست هر گدا حافظ/ خزانه‌ای به‌کف آور ز گنج قارون بیش»

به راننده گفتم: «چه شعر خوبی.»

راننده گفت:« این شعر را باید یواش یواش خوند، روزی یه بیت»

از روی شعر عکس گرفتم که یواش یواش بخوانمش.

 

سروش صحت شب یلدا فال حافظ غزل حافظ
نظرات خوانندگان
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین