حذف هنرمندان تجسمی از رزیدنسی سیته پاریس/ چهار سوئیت ایران پس از ۶۴ سال پرید
رسانه ها می پرسند مقصر حذف ایران از مجتمع هنری سیته فرانسه کیست؟ ایران با خرید چهار آتلیه اختصاصی در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی، به یکی از کشورهای اصلی و اثرگذار این مجمع جهانی تبدیل شد که حالا در سکوت خبری پنج ماه است این چهار سوئیت را از دست داده است.
ایران آرت : در حالی که ایران صاحب چهار سوئیت حدودن ۴۰ متری در شهرک هنری سیته پاریس بود، رسانه ها خبر می دهند ، فرانسه به دلیل ناتوانی ایران در اداره این سوئیت ها ، مالکیت آنها را از ما سلب کرده است.
این در حالی ست که به خصوص در دهه های ۷۰ و ۸۰ بسیاری از هنرمندان تجسمی از امکان رزیدنسی در سیته پاریس بهره مند شده بودند و در دستکم پنج سال اخیر هیچ هنرمندی از ایران
خبرگزاری فارس خبر داده است :مجتمع هنری سیته فرانسه، یکی معتبرترین رزیدنسیهای هنری جهان و مجمعی عمومی برای هنرمندان بود؛ محلی ایران تنها برای عدم پرداخت ۲۰۰ هزار یورو و البته عدم مدیریت درست آن را از دست داد.
خبرگزاری فارس نوشته است: پس از نزدیک به شش دهه حضور مستمر در یکی از معتبرترین رزیدنسیهای هنری جهان، نام ایران بهطور رسمی از فهرست اعضای شهرک بینالمللی هنر پاریس حذف شد. اتفاقی که شاید در ظاهر، یک مسأله اداری یا حقوقی بهنظر برسد، اما در حقیقت، یک ضربه حیثیتی و استراتژیک به دیپلماسی فرهنگی ایران در سطح بینالملل است.حذف ایران از سیته، نه بر اثر فشارهای بیرونی یا محدودیتهای اقتصادی، بلکه با مجموعهای از بیتوجهیهای مستمر، بیعملی مدیریتی و فقدان درک اهمیت نهادهای فرهنگی جهانی از سوی مسئولان رخ داد؛ سقوطی که سالها زمان برد و در نهایت، بدون کوچکترین واکنش رسمی، محقق شد.
چطور فرصت را با دست خود از بین بردیم؟
فارس می نویسد: در سال ۲۰۱۶، مدیریت سیته به ایران هشدار رسمی داد که آتلیههای تحت تملک جمهوری اسلامی ایران نیاز به بازسازی و بهروز رسانی دارند و در صورت عدم اقدام، براساس آییننامه داخلی سیته، این فضاها سلب مالکیت خواهند شد.
این هشدارها طی چند سال بعد تکرار شدند، اما معاونتهای هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به جای واکنش عملی، صرفاً به نامهنگاریهای بیاثر و جلسات غیررسمی اکتفا کردند.
حتی در سال ۱۳۹۸ که بندیکت آلیوت، مدیر سیته، به ایران سفر کرد و به مقامات فرهنگی کشور تاکید کرد که هنرمندان ایرانی در سیته در میان ۶۰ کشور به رتبه ششم رسیدهاند و برای نگه داشتن این جایگاه باید اعزام هنرمندان تداوم داشته باشد، باز هم هیچ فراخوان یا اقدامی برای حفظ این موقعیت انجام نشد.
به نوشته فارس، معاون هنری دولت سیزدهم طی چند مصاحبه از عزم دولت برای بازپس گیری سیته خبر داد، اما توقف پیگیریها از سال گذشته باعث از دست رفتن فرصت ایران در این مجمع شد.
حضور در این مجمع، برای کشورها یک امکان ویژه بود تا با اعزام هنرمندان به این رزیدنسی، بهصورت مداوم در تعاملات فرهنگی جهانی سهم داشته باشند. ایران نیز با خرید چهار آتلیه اختصاصی در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی، به یکی از کشورهای اصلی و اثرگذار این مجمع تبدیل شد.
اما این حضور، نه فقط به معنای داشتن چهار اتاق کار هنری در پاریس، بلکه به منزله یک صندلی در مجمع عمومی هنر جهانی بود. صندلیای که با آن، فرهنگ و هنر ایران در ویترین اصلی هنر معاصر دنیا دیده میشد و هنرمندان ایرانی در یک اکوسیستم زنده و بینالمللی فعالیت میکردند.
در این مدت، نه تنها اقدامی برای بازسازی صورت نگرفت، بلکه حتی به مکاتبات رسمی سیته نیز پاسخی درخور داده نشد. مطابق با اطلاعات خبرگزاری فارس هزینه بازسازی سیته و تلاش تداوم فعالیتها نزدیک به 200 هزار یورو بوده است، عددی که بخشی از بودجه جشنوارههای پر بریز و بپاش معاونت هنری بوده است.
سیته؛ فقط یک رزیدنسی نبود، یک مجمع عمومی بود
شهرک بینالمللی هنر پاریس که در سال 1965 میلادی تأسیس شد، صرفاً یک مجموعه اقامتی برای هنرمندان نبود. این شهرک بهعنوان یک مجمع بینالمللی فرهنگی شکل گرفت که در آن، بیش از 60 کشور جهان دارای فضاهای اختصاصی هستند و هر کشور، با حضور رسمی و فعال، در فرآیندهای تصمیمگیری و برنامهریزیهای هنری مشارکت میکند.
ساز و کار قانونی که ایران آن را جدی نگرفت
آییننامه سیته تصریح میکند که اگر کشوری طی پنج سال هیچ فعالیتی در فضای اختصاصی خود نداشته باشد (اعم از اعزام هنرمند، بازسازی یا تعامل رسمی)، مدیریت سیته میتواند با رأی هیئتمدیره، مالکیت آن کشور را سلب و فضا را به دیگر متقاضیان واگذار کند.
ایران با بیعملی پنج سالهاش، عملاً مصداق کامل این بند شد و اکنون پنج ماه است که حضور رسمیاش در سیته به پایان رسیده؛ بدون آنکه حتی یک بیانیه رسمی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده باشد.
این فقط یک آتلیه نبود
بسیاری از کشورها با صرف بودجههای سنگین و مذاکرات چندساله، تلاش میکنند به عضویت این مجمع برسند یا فضاهایی هرچند کوچک در سیته داشته باشند. اما ایران، یکی از قدیمیترین و معتبرترین اعضای این نهاد را با بیتدبیری و سهلانگاری از دست داد.
جواد صادقی، مسئول پیگیری این پرونده، در گفتوگو با فارس تأکید کرد: «سیته فقط یک ساختمان نبود؛ ویترینی جهانی برای فرهنگ و هنر ایران بود. محلی برای دیده شدن هنرمندان جوان و فرصتی برای گفتوگو با هنرمندان دیگر کشورها. این بلندگو را با بیتوجهی خاموش کردیم.»
معاونت هنری؛ غایب در میدان دیپلماسی فرهنگی
در تمام این سالها، معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در بهترین حالت، فقط در صورتجلسات حضور داشت. هیچ اقدام عملی و مؤثری برای حفظ این جایگاه انجام نشد. حتی پس از علنی شدن تهدید حذف ایران از سیته، باز هم واکنشی درخور و متناسب با اهمیت این مسأله مشاهده نشد.از دست رفتن سیته برای ایران، فقط پایان یک رزیدنسی نیست؛ بلکه نشانهای از عقبنشینی تدریجی جایگاه فرهنگی ایران در عرصه جهانی است. اگر مدیریت فرهنگی کشور همچنان درگیر نمایشهای شعاری بماند و از فرصتهای واقعی دیپلماسی فرهنگی غفلت کند، این آخرین حلقه نخواهد بود که از دست میرود.