|
تم کافه ، کافه موزه هنرهای معاصر تهران با مدیریت عرفان عبداله زاده و رویکرد کافه هنر افتتاح شد. کافه موزه هنرهای معاصر تهران در کنار باغ مجسمه زیبا و منحصر به فرد این موزه است که برآورد آثارش بیش از چند صد میلیون دلار است. چشم انداز کافه موزه هنرهای معاصر تهران مجسمه های رنه ماگریت ، هنری مور، مکس ارنست، الکساندر کالدر، آرلوندو پومودورو ، تونی کرگ، کارل اشلامینگر، مارینو مارینی، ادوارد چیلیدا، پرویز تناولی، بیژن بصیری و ... است که آن را متفاوت تر از همه کافه هنرها می کند. عرفان عبداله زاده ، مدیر کافه موزه هنرهای معاصر تهران می گوید برنامه های متنوعی برای این محیط در نظر دارد که فصل مشترک آن، دورهمی و هم اندیشی هنردوستان و هنرمندان و خلق اتفاقاتی متفاوت در این نهاد بین المللی ست. در این برنامه واحدی ،مدیرعامل موسسه توسعه هنرهای تجسمی، شاهین فاطمى مدیرعامل برند درسا ، بهمنى برند اورز ، کاظمیان برند ام کى، جهانى برند جهانى استایل، میرزمانى برند هوکانى و هوگرو ، تیمورى برند رییس استون ، بهرامى برند بوگیشیلز ، خوانسارى برند چوب خوان ، استارتاپ آقا اجازه ، استارتاپ اکسلنز و مدیر عامل ایران پنکس حضور داشتند. این برنامه با حمایت گروه سیگما ، لارنس هوم ، باریستا ٢٤ و پیانو باربد برگزار شد.
به مناسبت روز جهانی گل و گیاه، برای نخستین بار آلبوم باغ مجسمه موزه هنرهای معاصر تهران منتشر و هم زمان کافه موزه پس از سال ها بازگشایی شد.
بازگشت مجسمه ماهی الکساندر کالدر به فراز رمپ موزه پس از پنج سال و بازگشایی کافه موزه پس از شش سال دو خبر تازه از موزه هنرهای معاصر تهران است که گویا ظرف چند روز آینده میزبان نمایشگاه تازه می شود.
جالب اینکه پرویز کلانتری، نقاش خاک و کویر، در این فیلم و شش سال پیش از ترک دیار خاکی از آخرین دغدغه زندگی اش گفته است: صور اسرافیل!
تئوریسین های هنر معتقدند عنصر نخست بازاریابی هنری، رسانه و تولید محتوای رسانه ای هدفمند است، کافی ست در گوگل سرچ کنیم و ببینیم از هنرمندان و هنر ایران در روز چه میزان تولید محتوای فارسی و انگلیسی خلق می شود. پاسخش را همه می دانیم بسیار فقیریم !
در بازار هنر ، امضا خرید و فروش می رود ،هنرمند و اثر هنری معروف تر ، امضا معتبرتر، کالای سرمایه گذاری تبیت شده تر. پر بیراه نیست تجارت هنر را زاییده دنیای اطلاعات و رسانه می خوانند؛ زیرا آن امضا و آن هویت مرهون رسانه و تبلیغات غیرمستقیم و مستقیم اما هدفمند است.
دولت های ما باور ندارند هنر از چاه نفت برتر است، هر روز از بنیه و ذخیره چاه نفت ما کم می شود و طلای سیاه هر ثانیه از دست می رود و ما سرانجام به تاریخ تمام شدن نفت خواهیم رسید، اما چاه نفت واقعی را نمی بینم.