فیگو بیرجندیان و جنجال سرخ و سیاه در پانوراما زرد
در این نقاشی فیگو با وجود ماهیت کاملاً انتزاعی، لایهبندی رنگها و همپوشانی ضربهها عمقی بصری ایجاد کرده است. گاه مشکی در پسزمینه خاکستری فرو میرود و گاه با شدت به پیشزمینه میآید، بازیای که حس بعد و حرکت را تقویت میکند.
ایران آرت: از فیگو بیرجندیان اثر پانورامای متفاوتی را بررسی می کنیم که در ابعاد ۱۵۰×۴۰۰ سانتی متر با تکنیک اکریلیک روی بوم در سال ۲۰۱۹ خلق شده است.
پیداست نقاشی اکریلیک فیگو بیرجندیان، یک کنش نقاشانه پرهیجان و گونه ای بیانیه پرانرژی است؛ اثری که با ضربهها، پاششها و جریان آزاد رنگ، حس فوران و بیقراری را به اوج میرساند.
بوم مستطیلی کشیده، همچون یک صحنه پانورامای پرتنش، نگاه بیننده را از یک سو به سوی دیگر میکشاند و مجال سکون نمیدهد.

ترکیببندی آزاد و غیرقرینه، با خطوط مورب و پاششهای درهمتنیده، ساختاری ارگانیک و بیقاعده ایجاد کرده است. ریتم اثر سریع، ناپیوسته و پر از تغییر مسیر است؛ مانند قطعهای موسیقی شتابزده که بیوقفه ضربآهنگ خود را تغییر میدهد. این حرکت پیوسته، چشم را وادار به گردش ممتد در سراسر بوم میکند.
بافت اثر ترکیبی از لایههای صاف پسزمینه و ضخامتهای متراکم رنگ در خطوط و لکههاست. خطوط مشکی و قرمز، هم نقش اسکلت بصری اثر را بر عهده دارند و هم مسیر حرکت را هدایت میکنند. این حضور فیزیکی رنگ، حس لمسپذیری و انرژی زنده را به بیننده منتقل میکند.
با وجود ماهیت کاملاً انتزاعی، لایهبندی رنگها و همپوشانی ضربهها عمقی بصری ایجاد کرده است. گاه مشکی در پسزمینه خاکستری فرو میرود و گاه با شدت به پیشزمینه میآید، بازیای که حس بعد و حرکت را تقویت میکند.
_ خوانشی بر رنگ ها
اینکه نقاش بر چه اساسی این پالت رنگی را برای بومش در نظر گرفته بر ما پوشیده است؛ اما از منظر تحلیل هنری می توان بر این پالت رنگی تفسیری نوشت:
خاکستری (پسزمینه): بستری خنثی و آرام که به انفجار رنگهای اصلی مجال دیدهشدن میدهد. سکوتی که با فریاد رنگها شکسته میشود.
زرد (حاشیه): قاب نوری و پرانرژی که اثر را محصور و نگاه را به مرکز هدایت میکند. زرد در اینجا بیشتر بار هشدار و تنش دارد تا آرامش.
قرمز (پاششها و ضربهها): قلب تپنده اثر؛ نماد شور، احساسات و کنش گری تند و فوران. قرمز با مشکی ترکیب شده تا بار دراماتیک و تنش را دوچندان کند.
مشکی (خطوط و لکهها): ساختاردهنده و تاکیدگر مسیر حرکت؛ نماد عمق، قدرت و ناشناختگی.
لکههای زرد کوچک: جرقههای کوتاه نور و امید در میانه آشوب.

نکته جالب توجه اینجاست که با وجود این تعابیر از رنگ ها، این اثر نه روایت عینی دارد و نه فرمهای قابلشناسایی، اما شدت رنگ و حرکت، بیانی صریح از هیجان، تنش و انرژی مهارناپذیر است.
بیننده ممکن است میان دو حس متناقض گرفتار شود: هیجان و شور، در برابر آشفتگی و اضطراب. این تضاد، همان جایی است که نقاشی قدرت خود را نشان میدهد.
بیرجندیان با بهرهگیری از تکنیکهای پاشش و حرکت آزاد قلممو، به سنت «اکشن پینتینگ» و اکسپرسیونیسم انتزاعی متصل میشود؛ مسیری که پیشتر توسط هنرمندانی چون جکسون پولاک و سام فرانسیس هموار شده، اما در این اثر با امضای شخصی و ترکیب رنگی ویژه هنرمند بازخوانی شده است.
نقاشی فیگو بیرجندیان، یک میدان نبرد رنگ و حرکت است؛ گفتوگویی بین سکون و انفجار، بین نور و تیرگی، بین شور و سکوت. اثری که نهتنها چشم، بلکه ضربان قلب مخاطب را نیز با ریتم خود همسو میکند.

فیگو بیرجندیان، نخستین نمایشگاه نقاشی خود شامل گزیده سه سری از آثارش را بهمن ۱۴۰۳ در گالری آریانا تهران برپا کرد.
در این نمایشگاه همه آثار او به فروش رسید.
فیگو بیرجندیان متولد ۱۳۶۸ تهران، نقاش خود آموخته است که نقاشی را در بستر خانواده هنر دوست و تحت تاثیر محیط فراگرفته است.
فیگو پس از تحصیل در دانشگاه کانادایی دبی، نقاشی را حرفه ای دنبال میکند و روایت جذابش در ابعاد بسیار بزرگ توجهات نهادهای هنری را به خود جلب کرده است.