کد خبر: 64457 A

آذر شیوا روی جلد روزنامه صدا و سیما !/ جام جم می پرسد: چرا زنان معترض به خشونت جنسی به طور رسمی از کسی شکایت نمی کنند؟

آذر شیوا روی جلد روزنامه صدا و سیما !/ جام جم می پرسد: چرا زنان معترض به خشونت جنسی به طور رسمی از کسی شکایت نمی کنند؟

احتمالن شما هم از دیدن نام آذر شیوا روی جلد روزنامه جام جم تعجب کرده باشید؛ اما اگر هدف نقد تند زنان سینماگر معترض به خشونت جنسی در سینمای ایران باشد، لابد چنین اسامی ممنوع الکاری می توانند صفحه اول هم بنشینند. آذر شیوا که اکنون مقیم پاریس است در سال ۱۳۴۰ در فیلم آهنگ دهکده ساخته مجید محسنی برای اولین بار مقابل دوربین قرار گرفت. او را دوازدهمین بازیگر زن تاریخ سینمای ایران (مشترکاً با فخری خوروش و فروزان) می دانند. خانم شیوا در یک دهه در ۲۱ فیلم ایرانی بازی کرد که از میان آن‌ها سلطان قلب‌ها و روسپی شهرت بسیار دارد. او برای ایفای نقش در فیلم روسپی، دو جایزه مهم گرفت: بهترین بازیگر نقش اول زن از دومین دورهٔ جشنواره سپاس (۱۳۴۹) و برندهٔ پلاک طلای بهترین بازیگر زن از جشنوارهٔ فیلم‌های سینمای ایران (۱۳۴۸). او در طول فعالیت سینمایی خود با بازیگرانی چون محمدعلی فردین، ناصر ملک‌مطیعی، رضا بیک ایمانوردی و بهروز وثوقی همبازی بوده‌است. آذر شیوا در سال ۱۳۵۰ و در اوج شهرت به دلیل اعتراض به وضع سینمای آن روز ایران، با هنرپیشگی خداحافظی کرد و برای اعتراض به در سایه قرار گرفتنش، مدتی مقابل دانشگاه تهران به فروختن آدامس پرداخت. برخی دلیل اعتراض وی را فساد و ابتذال حاکم در سینمای آن دوران می‌دانند

ایران آرت: جام جم زیر تیتر آذر شیوا ،زنان سینماگر معترض به خشونت جنسی را به باد انتقاد گرفته است و با پشت هم قرار دادن چهره هایی که این روزها بیانیه مذکور را نامناسب دانسته اند خیلی مفصل به این ماجرا پرداخته است.

آذر شیوا

جام جم نوشت:

شکستن سکوت چند سینماگر زن درباره رفتارهای خشن و تعرض برخی سینماگران مرد در این چند وقت اخیر به حاشیه و بحران تازه سینمای ایران تبدیل شد و به‌شدت آن را تحت‌الشعاع قرار داد. این جریان که با نگاهی به Me Too Movement در جهان جرأت و جسارت یافت، مدتی قبل با بیانیه برخی سینماگران زن قوت پیدا کرد. با وجود این جریان که قطعا نیاز به تامل و بررسی و رسیدگی دقیق و موشکافانه و در صورت وقوع تخلفات و جرایم اخلاقی، نیاز به برخورد جدی و قانونی دارد، اما تقریبا همزمان با شدت‌گرفتن آن، برخی اظهارات هم در نقیض آن مطرح شده است. در چنین شرایطی حتی ملاحظات خانه سینما که به بیانیه‌ای محتاط و اما و اگری در این زمینه بسنده کرده و ورود نکردن واضح و صریح وزارت ارشاد و سازمان سینمایی هم قابل بررسی است و نشان می‌دهد با جریانی روبه‌رو هستیم که با صراحت و قاطعیت و یکسویه نمی‌توان درباره آن صحبت کرد.
احمد میراحسان، نویسنده و منتقد سینما آخرین چهره است که در یادداشتی جامع و تفصیلی، موضعی مقابل بیانیه جمعی از سینماگران زن دارد. او باوجود این‌که نوشته‌اش را با این جملات شروع می‌کند: «کدام آدم با اندک شرافتی است که از حرکت مشتی بانوی شریف در دفاع از جسم و روح و پاک‌جانی خود در برابر تجاوز سر تعظیم و همدلی فرود نیاورد و به زنان هموطنش که چنین پاکیزه‌خو و درست‌کردار و دلیر و پرآزرم می‌زیند فخر نفروشد.»

اما در ادامه نقدهایی جدی و تحلیلی به این بیانیه وارد می‌کند و با دلیل و منطق آن روی سکه ماجرا را نشان می‌دهد. او با کاوش نشانه‌های تردیدانگیز و فضای سوداگرانه هیاهوی رسانه‌ای این بیانیه، نشانه‌های موید  ناسالم بودن این حرکت بازیگران را مطرح کرد.
میراحسان با لحنی تند و در نقدی بسیار صریح، به مسیر متفاوت این بازیگران در همه سال‌های انقلاب اشاره کرد و از آنها پرسید: «آیا با این پیشینه (همان مسیر و نگاه مقابل نظام و انقلاب) عاقلانه نیست از خانم‌های بازیگر بپرسیم شما در این جهاد کجا بودید؟ چرا ۴۰ سال در جوانی خاموش نشستید و اکنون به کمک اربابان فساد، به یادتان افتاد از همین لذت گناه از سر گذرانده می‌توان سود جست تا ضربه بدتر به سینمای جمهوری اسلامی وارد کرد.»
میراحسان شاهد مثالی از تعهد و دغدغه زنده‌یاد فرج‌ا...‌سلحشور آورد  که چند سال قبل، به فساد در سینمای ایران اشاره کرده بود اما با موجی از مخالف‌خوانی‌ها از سوی برخی بازیگران روبه‌رو شد. میراحسان در همین ارتباط نوشته است: «نمی‌شد با همان سلحشورها که برای پاکی سینما دل می‌سوزانند همراه شد اگر هدف واقعا پاکی بود؟ اما شما کارگردانان پاک سینما را بایکوت کردید، در فیلم ده‌نمکی بازی نکردید و تمام بدن‌تان را در اختیار همان‌ها قرار دادید که امروز متهم به باجگیری جنسی‌شان می‌کنید آن‌هم گویی اعتراض‌تان بیشتر صیغه است و نوع آزادش که هیچ اعتراض‌تان را برنمی‌انگیزد.»

 

این منتقد در بخشی دیگر از نوشته‌اش مطرح کرد: «شما یک جو از شرافت آذر شیوا، هنرپیشه معترض به فحشای سینما در دهه ۵۰ را نداشتید و اصلا با نمایش دروغین پاکی بر این فساد پرده ساتر افکندید، زیرا آن زمان هنوز فرمان از اربابان نرسیده و پروژه‌شان با واسطه بی‌بی‌سی کلید نخورده بود. از نوشته چیستا یثربی شرم نکردید؟ فرق‌تان با او هم‌سنخی شما با مردان شهوت‌ران بوده و بیمار روانی شدن او از تجاوز و باجگیری جنسی.»
اشاره‌های آتشین میراحسان به دو مورد آذر شیوا و چیستا یثربی است؛ یکی مربوط به سال‌های قبل از انقلاب که ستاره سینمای آن زمان در اعتراض به وضعیت نامناسب اخلاقی در فیلمفارسی، جلوی دانشگاه تهران بساط آدامس‌فروشی علم کرد. یثربی هم به عنوان نویسنده تئاتر و سینما و کارگردان، اخیرا در واکنشی به بیانیه سینماگران زن، از آزار و تعرضی در سال‌ها پیش گفت که هنگام کمک و دادخواهی، از سوی یکی از سینماگران زن در نطفه خاموش شد.  
این نویسنده، کل این بیانیه و جریان را پارادوکس رندانه‌ای دانست که فارغ از درنظرگرفتن جرایم سنگین از سوی قوه قضاییه برای برخورد با متخلفان و مجرمان در این زمینه، نیازمند کار پژوهشی/ اجتهادی بزرگی است.
به‌جز واکنش کارشناسانه میراحسان، پولاد کیمیایی هم به‌تازگی با انتشار ویدئویی ضمن اعلام این نکته که با جنبش «می‌تو» مخالفتی ندارد، آن را ناخالص دانست و گفت: «به ‌بعضی‌ها تجاوز نشده، خودشان خواسته‌اند و اتفاق افتاده و حالا ناگهان نقش دختر مظلوم را بازی می‌کنند.»
چند روز قبل هم محمدحسین فرحبخش، تهیه‌کننده سینما در گفت‌وگویی منکر وجود جریان آزار در سینما شد. او در بخشی از صحبت‌هایش گفت: «با دادن این بیانیه موافق نیستم و به نظرم این‌گونه مسائل اگر اتفاق افتاد باید در زمان وقوع خودش واکنش نشان داد نه این‌که ۱۰ سال از اتفاقی گذشته باشد و حرفی را به دروغ به کسی نسبت دهیم که فرد ثابت‌شده‌ای است و اهل این حواشی نیست.»
او ضمن اشاره به این نکته که سینما هم مثل جامعه از وجود آدم ناباب مستثنا نیست، گفت: «در این فهرست امضاکنندگان بیانیه برخی افراد با مقاصد سیاسی فعالیت دارند و حیثیت سینما را نشانه گرفته‌اند و نیم‌نگاهی هم به جشنواره کن دارند.»
  پیشتر هم هنگامه حمیدزاده، یکی از بازیگران با انتشار پستی در صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام با طرح نکته‌ای تازه نسبت به بیانیه برخی سینماگران زن واکنش نشان داده و نوشته بود: «بین اسامی افرادی که بیانیه می‌دهند نام کسانی دیده می‌شود که خودشان در پروژه‌های سینمایی از بدترین آزارگران روحی برای همجنس خودشان هستند، فقط جنس‌شان مؤنث است. آزارگران روحی چه مرد چه زن هیچ فرقی با هم ندارند.»
دانش اقباشاوی، از کارگردان‌های سینمای ایران و رئیس هیأت مدیره انجمن برنامه‌ریزان و دستیاران کارگردان هم چند روز قبل در یک گفت‌وگوی رادیویی، دریچه دیگری به این جریان گشود و تاکید کرد خشونت در سینما فقط محدود به زنان نیست. او گفت: « همه عوامل سینما باید در نهایت امنیت روانی و جانی و شخصیتی کار کنند. رسانه‌ها نباید به موضوع جنسیتی خشونت ضریب و اهمیت بیشتری قائل شوند در حالی که حفظ کرامت انسانی برای زنان و مردان و ایجاد استانداردهای حرفه‌ای مهم‌تر است.»
فارغ از بحث اقباشاوی که فارغ از جریان جنسیتی به وجود خشونت در سینما اذعان دارد، این شبهات و اما و اگرها نسبت به بیانیه سینماگران زن بر پیچیدگی ابعاد این جریان می‌افزاید. این‌که چرا هنوز این حرکت در حد بیانیه‌ در فضای مجازی متوقف مانده و شکایتی رسمی علیه متهمان آزار جنسی صورت نگرفته، سوالی است که همین خانم‌های قربانی و امضاکنندگان این بیانیه باید به آن پاسخ دهند. سخنگوی دستگاه قضا هم روز گذشته گفت: «هرگونه تعقیب و تحقیق در اعمال منافی عفت از طریق دستگاه قضا ممنوع است، مگراین‌که جرم در آشکار و منظر عام صورت گرفته باشد یا شاکی خصوصی داشته باشد. تاکنون چون شکایتی درباره خشونت علیه بازیگران زن واصل نشده، دستگاه قضایی وارد نشده است.»
محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی هم به‌تازگی اعلام کرد هنوز هیچ خانم سینماگری در این مورد به سازمان سینمایی مراجعه نکرده است.


مدتی قبل انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور از زنان هنرمند در عرصه سینما برای طرح مشکلات در این زمینه دعوت کرد. او در آخرین توییت خود از برگزاری این نشست خبر داد و نوشت: «نشستی صمیمی با برخی هنرمندان سینماگری داشتیم که بیانیه را امضا کرده بودند. این عزیزان برای پشتیبانی از آسیب دیدگان معدود اتفاقات ناگوار این عرصه به میدان آمده بودند. البته این حساسیت بسیار خوب است حتی اگر چنین آزاری فقط نسبت به یک نفر باشد.»

ترانه علیدوستی
اما ترانه علیدوستی به عنوان یکی از پنج نفر هیأت رسیدگی به اعتراضات زنان سینماگر درباره آزار و خشونت، دیدار زنان سینماگر با خزعلی را تکذیب کرد و نوشت: « تا جایی که هیأت در جریان است، زنان امضاکننده به دیدار کسی نرفته‌اند.» طبق شنیده‌های موثق اساسا این هیأت که شامل ترانه علیدوستی، هانیه توسلی، سمیه میرشمسی، غزاله معتمد و مارال جیرانی است، چندان هم به این دیدار و گفت وگوهای رسمی و راهگشا به این شکل تمایلی ندارند و حتی افرادی دیگر زنان سینماگر از جمله امضاکنندگان بیانیه را با اعمال فشارهایی از دیدار با خزعلی منع هم کرده‌اند.

از سوی دیگر شنیده می‌شود که سمیه‌ میرشمسی به عنوان یکی از اعضای این کمیته پنج نفره و آغازکننده این جریان از مدتی قبل در ایران زندگی نمی‌کند و قصد مهاجرت دارد.

کلیت فضا هم در این زمینه که تاکنون منجر به شکایتی رسمی نشده و فقط در حد هیاهوی رسانه‌ای در فضای مجازی باقی مانده تا حدود زیادی می‌تواند کل ماجرا را لوث کند و اهداف و انگیزه‌های سیاسی و تبلیغاتی پشت قضیه را پررنگ‌تر جلوه دهد. بنابراین باز نیازمند ورود جدی خانه سینما و سازمان سینمایی در این زمینه هستیم که چند و چون ماجرا و این جریان را با دقت و موشکافانه بررسی کند و ضمن برخورد جدی با تأدیب و مجازات معدود متخلفان که سینمای ایران را بدنام می‌کنند، با هرگونه جریان و جنبشی که این سینما را به گونه‌ای جدی‌تر مورد حمله قرار می‌دهند و اهدافی سیاسی را دنبال می‌کنند هم قاطعانه برخورد کند.

پایان مطلب روزنامه جام جم که در ص ۱۱ منتشر شده است.

ترانه علیدوستی هنگامه حمیدزاده بیانیه زنان سینماگر خشونت جنسی در سینمای ایران سمیه میرشمسی آذر شیوا
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین