بیتا وکیلی و اثر خلیج فارس ۴۰ هزار دلاری در کریستیز دبی / هشدارهای محیط زیستی
این اثر بدون عنوان بیتا وکیلی موسوم به " خلیج فارس / شاهراه نفت" در حالی ۲۱ اکتبر ۲۰۱۴ در کریستیز دبی ۴۰ هزار دلار چکش خورد که بسیاری از تئوریسین های هنری ضمن ستایش وجه زیبایی شناسی و انتخاب قاب افقی وسیع اثر ، توجه دادن خانم نقاش به محیط زیست را ستودند.
ایران آرت: آزاده جعفریان: اثر بدون عنوان "بیتا وکیلی" [ ۱۳۵۲ تهران ] موسوم به " خلیج فارس/ شاهراه نفت" که با تکنیک میکس مدیا روی بوم در ابعاد خیره کننده ۳۰۰ × ۱۱۱ سانتی متر خلق شده است، ۲۱ اکتبر ۲۰۱۴ در حراج کریستیز دبی به قیمت ۴۰ هزار دلار چکش خورده است.
این اثر از دیدگاه زیباییشناختی با هرج و مرج پویای خود، بیننده را به سرعت تحت تأثیر قرار میدهد.
فرمهای چرخان، تضادهای شدید بین تُنهای تیره و روشن، و لایهبندی پیچیده، زیباییشناسیای را خلق میکنند که هم مسحورکننده و هم نگرانکننده است.

قاب افقی و منظرهمحور حس یک پراکندگی وسیع و فراگیر را تقویت میکند - تقریباً مانند یک نقشه هوایی، اما در چیزی بسیار احساسیتر و بیثباتتر، خلاصه شده است.
این ترکیببندی، چشم شما را در امتداد تودهی تاریک مرکزی میکشاند، گویی که یک رودخانه، نشت نفت یا بزرگراه را از میان یک منظرهی شهری ویرانشده دنبال میکند.
غنای بافت، زیبایی ملموسی به اثر میبخشد - متراکم، ملموس و تقریباً زمینشناختی به نظر میرسد.

دیدگاه فنی تکنیک بیتا وکیلی در اینجا فوقالعاده پیچیده و تعیین کننده است: ترکیب مواد و کلاژ هنرمند، سطح را با لایههایی از مواد، نه فقط رنگ، میسازد - این منجر به بافت واقعی و فیزیکی میشود. عناصر کلاژ مانند منگنه و ... به آن حس "تاریخ مونتاژ شده" میدهد.
انتزاع سیال را در کل کار باید جدی گرفت؛ فرم سیاه مرکزی برای تداعی ماهیت ارگانیک و غیرقابل کنترل روغن استفاده میکند.
بافتهای "شهری" اطراف تیز، مکانیکی و سازمانیافته هستند - که نشان دهنده کار دقیق و نقش مهم تکرار مکرر استاد نقاش در آفرینش وسواس گونه تک تک این سازه هاست - در حالی که خود فرم روغن آشفته و مخرب است و با روشهای آزادتر و غریزیتر به دست میآید. --

پالت رنگ بیتا وکیلی با دقت مفهومی و منحصر به فرد است؛ سیاههای غالب و آبیهای تیره چشم را می خورند؛ روغن با رنگهای سنگین و خفه کننده - سیاه، سرمهای، کمی سبز سمی و بنفش - که نماد آلودگی، تخریب و حرص و طمع است، ممکن است مخاطب را به سرفه اندازد.
مناطق اطراف به رنگ بژ غبارآلود و اُکر کمرنگ هستند که یادآور زمین خشک و فرسوده یا بیابان است.
فلزات و لهجههای پر جنب و جوش در مناطق شهری پیرامون کار با رنگهای قرمز، بنفش و درخششهای فلزی را ببینید؛ انگار شهر، شور و نشاطی مصنوعی و رو به تخریب محیط زیستی دارند؛ تنش بین مواد طبیعی (نشت مواد آلی) و مصنوعی (سازههای مهندسی شده) با این تضاد رنگی تقویت میشود.
از منظر معناگرایانه "خلیج فارس/ شاهراه نفت" بیتا سرشار از معانی چندلایه است: از نگاه زیستمحیطی این نقاشی به عنوان منظرهای خشک و در حال مرگ به نظر میرسد که نفت از آن عبور کرده و آن را فاسد میکند. این اثر به تخریب محیط زیست - به ویژه در مناطق وابسته به نفت - اشاره دارد.
گسترش شهری و مصرف گرایی دیگر سویه مشهود این کار است : این شهر متراکم، پرجمعیت و غیرقابل سکونت است - شاید تفسیری بر این باشد که چگونه ثروت حاصل از نفت منجر به شهرنشینی کنترل نشده، نابرابری و فاجعه زیستمحیطی میشود.
در عین حال، این اثر به مسائل عمیق اجتماعی نیز نیشتر می زند: جهانی شدن، گسترش سودمحور بدون توجه به سلامت انسان یا محیط زیست، ساختارهای شهری تودرتو، اضطراب، سردرگمی و انزوا را نشان میدهند - احساساتی که زندگی در کلانشهرهای پراکنده و بدون برنامهریزی در سراسر جهان را منعکس میکنند.
استفاده وکیلی از رسانههای ترکیبی، کلاژ و موضع انتقادی او، او را با شیوههای پست مدرن همسو میکند.

همین طور از نظر مفهومی، این اثر بیتا میتواند در سنت هنر آگاه به محیط زیست قرار گیرد - به هنرمندانی مانند اولافور الیاسون یا ادوارد برتینسکی فکر کنید، هرچند با لحنی بسیار احساسیتر و کمتر بالینی.
آثار رو به رشدی از هنرمندان خاورمیانه وجود دارد که به تقاطعهای نفت، جنگ، هویت و مدرنیته میپردازند - نقاشی وکیلی به طور قدرتمندی به این گفتمان کمک میکند.
"خلیج فارس/ شاهراه نفت" بیتا وکیلی فقط یک نقاشی نیست - بلکه یک کیفرخواست بصری، یک مرثیه فرهنگی و یک چشمانداز احساسی است.
بیتا وکیلی از طریق تکنیک استادانه، لایهبندی پیچیده مواد و آگاهی عمیق از تاریخهای شخصی و جمعی، اثری خلق کرده است که هم زیبا و هم عمیقاً نگرانکننده است.
گفتنی ست بیتا وکیلی که سال میلادی تازه را با نمایش آثارش در دو آرت فر فرانکفورت و مسکو آغاز کرده است ، در حراج کریستیز شش فروش جالب توجه دارد:
در ۱۸ آپریل ۲۰۱۲ اثر بیتا وکیلی با عنوان " رویای نیویورک " رکورد ۴۵ هزار دلاری برای او خلق کرد؛
در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۴ همین اثر بدون عنوان موسوم به "شاهراه نفت" او ۴۰ هزار دلار؛ اکتبر ۲۰۱۱ اثر بدون عنوان دیگری از بیتا ۳۵ هزار دلار، اکتبر ۲۰۱۰ اثری با عنوان " این من هستم" ۳۱ هزار دلار، آپریل ۲۰۱۱ تابلوی بدون عنوان ۲۶ هزار دلار و ۲۷ آپریل ۲۰۱۰ اثر بدون عنوان بیتا وکیلی ۲۵ هزار دلار چکش خورد.
نقاشی های بیتا وکیلی تاکنون در ده دوره حراج تهران حضور داشته و ضمن فروش صد در صدی همه آثار در همه دوره ها، آخرین رکورد فروشش با اثر سه لتی از مجموعه "باغ تاریخ" در بیستمین دوره این رویداد هنری در تیرماه ۱۴۰۳ به قیمت ۵۵۰ میلیون تومان چکش خورد

آثار بیتا وکیلی در گنجینه های مهمی مانند بانک پاسارگاد، بانک گردشگری، و معتبرترین مجموعه داران ایرانی مانند بنیاد فرجام دبی ، کلکسیون محمدرضا قائم مقامی [ کلکسیون رها گالری] ، کلکسیون زنده یاد پرفسور فیروز نادری ، مجموعه جلیل خسروشاهی و ... نگهداری می شود.