گالری رشیدی در قلب نخستین آرت هتل ایران/ صحنه باشکوه آرت توریسم در هتل رشیدیه تهران
برای رسیدن به گالری رشیدی باید از معماری باشکوه و اصیل هتل گران میراث رشیدیه تهران عبور کنید، یکی از درخشانترین نمونههای احیای هنر معماری ایرانی که بیننده را به شکوه کاخهای قاجاری و ظرافت نگارگریهای صفوی میبرد؛ و وقتی به گالری پای می گذارید آثار آتنا رشیدی، ساتین غفاری، امین توکل، تینا پاکزاد، بابک حقی شما را به هنر معاصر و خوانش امروزین و پیشرو هنری دعوت می کند.
ایران آرت: بدون تردید گالری رشیدی ، متفاوت ترین گالری امروز تهران و بلکه ایران است.
دو بلک باکس مینیمال و شیک در دو طبقه در قلب معماری درخشان هتل رشیدیه که لبریز از رنگ و نقش های دلفریب و زیباست؛ نشانهای مهم از پیوند هنر معاصر با فضای معماری و هویت ریشه دار ایرانی.
_ابتکار عمل محمد رشیدی طرقی
خوشا به ابتکار عمل و دور اندیشی بنیانگذار هتل، زنده یاد "محمد رشیدی طرقی" که در طراحی نخستین این هتل به تاسیس گالری اندیشیده بود. اگر هتل رشیدیه با سویه موزه_هتل ، گالری هنری نمی داشت به یقین یک آیکون مهم کم می داشت.
محل برگزاری نمایشگاه، خود بخشی از تجربهی نمایش به شمار میآید: هتل گران میراث رشیدیه با معماری الهامگرفته از هنر و معماری سنتی ایرانی، فضایی فراهم کرده که گالری رشیدی در آن جای گرفته است.


نورپردازی، قوسها، ستونها، لوسترها، درب های کهن، نقاشی های دیواری، کاشیکاری و گچبری در سراسر هتل تأثیرگذار است. وقتی مخاطب وارد این فضا میشود، تنها با آثار هنری روبهرو نیست؛ بلکه با تجربهای از فضایی که هنر و معماری با هم سخن میگویند مواجه میشود.
این نقطه مهمی است: ارتقای تجربه دیداری از «دیدن تابلو» به «زندگی در فضای هنری». به عبارتی، دیوارها، سقفها، ستونها – همه بخشی از روایت نمایشگاهاند.
_ترکیب سنت، مدرنیست،معاصریت
نخستین نمایشگاه گالری رشیدی هتل رشیدیه تهران با انتخاب هوشمندانه هنرمندان، چند نشانی را در همین آغاز راه به مخاطبان داد: در سالن یک شماری از مستر پیس های برجسته ترین چهره های هنر ایران چیدمان شده بود و در سالن دو آثار جوانان تثبیت شده و نام های تازه صف کشیده بودند.
این چینش یعنی گالری رشیدی قرار است طیف متنوع و گسترده از هنر را ارائه کند و درهای آن به روی ارائه میراث هنری تا خوانش های بسیار آوانگارد هنر باز است.
به عبارت دیگر گالری رشیدی هتل گران میراث رشیدیه صرفاً به گذشته نگاه نمیکند، بلکه تلاش میکند پیوندی میان گذشته، حال و آینده برقرار کند.

این نمایشگاه که با همکاری بابک حقی برگزار شده، آثاری از ۲۴ هنرمند برجسته و نسل جوان را به معرض دید گذاشته است:
نمایشگاه با سری معروف "الله" سید محمد احصایی آغاز شده است؛ یک الله زرد خورشید گونه درخشان، حتمن بیننده نمایشگاه از نمونه های درخشانی از ایران درودى، رضا مافی، بهجت صدر، بهمن محصص، پروانه اعتمادى حسینعلی ذابحی، منوچهر نیازی، ، عکس ها قاسم حاجى زاده، بهرام دبیرى، شهریار احمدى و نسترن صفایی ارائه شده بود.
_آتنا رشیدی با یک مجسمه اینستالیشن کانسپچوال آرت
طبقه یک و دو گالری رشیدی هتل رشیدیه تهران با یک دالان عمودی به هم ارتباط دارند، و جالب اینکه " آتنا رشیدی"، هنرمند تصویری که پیش از این بیشتر در پاریس فعالیت هنری خود را انجام داده، با ارائه یک مجسمه_اینستالیشن با سویه کانسپچوال آرت، کنجکاوی مخاطبان را برانگیخت.

این اثر خاص آتنا رشیدی، متشکل از یک موتور سیکلت [ بالا] و یک فرغون [ پایین] هر دو آینهکاری شده به صورت عمودی و به شکل معلق در فضا در این دالان نصب شده است، که پلی مفهومی و بصری میان دو طبقه گالری رشیدی ایجاد میکند.

در نگاه نخستین تحلیل نمادین اثر معلق بودن موتور سیکلت و فرغون، فضا را از حالت معمول خارج کرده و حس تعلیق، گذر و جابهجایی را منتقل میکند. استفاده از آینهکاری، علاوه بر ارجاع به سنتهای هنری ایرانی، امر بازتاب را صورتبندی کرده و مخاطب را با تصویر خود و محیط درگیر میکند، و وجهی از مشارکت و تعامل را به اثر اضافه مینماید.
چرخ های موتور سیکلت گل آلود است و خاک اندود بودن آن توجه بیننده را جلب می کند؛ آینه کاری بودن این دو وسیله نقلیه حکایت از گرامی داشت آنهاست و مخاطب کنجکاو دلیل این عزیز داشت را جستجو می کند و درمیابد

این دو وسیله در ساخت هتل گران میراث رشیدیه به کار رفته بودند و اکنون در فرمتی هنری، به عنوان عناصر انتقالدهنده معنا و خاطره بازتعریف شدهاند.
ارتباط با معماری و خاطره جمعی این دو شیء روزمره (موتور و فرغون) یادآور مرحله ساخت، تلاش، و فرآیند دگرگونی کالبدی یک بنای میراثی هستند و نقش انسان و ابزار را در شکلگیری فضا و تاریخ بازنمایی میکنند.
آتنا رشیدی با نصب خلاقانه و معلق این دو وسیله میان طبقه بالا و پایین، اتصال نمادین گذشته [عملیات ساخت] و اکنون [بازسازی هویت گالری] را تداعی میکند و "پل ارتباطی" میان سطوح فیزیکی و معنوی بناست.بعد زیباییشناسی و تعاملی نورپردازی متمرکز و انعکاسهای متعدد آینهها، تجربه دیداری ویژهای برای مخاطب میآفریند و او را ترغیب میکند از زوایای مختلف به اثر نزدیک شود. زوایای قرارگیری، مخاطب را به حرکت میان طبقات دعوت کرده و تجربه فضایی گالری را ارتقاء میدهد؛ این امر خود مفهومی از "حرکت" و "تغییر" را تأکید میکند.

این اینستالیشن، فراتر از چیدمان اشیاء، به واسطه انتخاب عناصر، شیوه نصب، و تداخل سنت آینهکاری، اثری مفهومی با محوریت خاطره، معماری و ارتباط انسانی خلق کرده است که هم نشانهای از میراث و هم دعوتی به بازاندیشی نقش شیء و فضا در هویتبخشی معاصر محسوب میشود.
اما در سالن دو آثاری از ساتین غفارى، بنفشه احمدزاده، راضیه ایرانپور، فریدون امیدى، تانیا پاکزاد، امین توکل، بابک حقى، مهرداد ختایى،الهام فاطمى، کیارش مسیبى و علیرضا معماریانى در سالن دو به تماشاست.
_ساتین غفاری و کنشی نو در هایپررئالیسم
ساتین غفاری که به واسطه قدرت منحصر به فرد طراحی و تسلطش در سبک هایپررئالیسم بسیار مورد توجه است با چهار تابلوی نقاشی در این نمایشگاه حضور دارد، آثاری که در کارنامه کاری او تکنیک و کنش نقاشانه تازه ای محسوب می شود؛
خانم نقاش که پالت رنگ هایش در ۲۰ سال کار هنری را نگهداری کرده بود اکنون با برش و کلاژ آنها روی بوم، فضای رئالیستی آثارش را با معانی تازه ای روبرو کرده است.
نقاشی ساتین از غلامرضا تختی، [ نام اثر اسطوره پهلوانی ایران تختی] و محمدرضا شجریان، موزیسین شناخته شده [ نام اثر استاد شجریان] در مرکز نمایشگاه مخاطبان بسیاری را به ایستادن و تماشای با دقت واداشت؛

آنچه سبب می شد مخاطبان پیش روی این دو اثر دقایق بیشتری بایستند آشنا بودن سوژه ها و شهرت عکس هایی بود که نقاش از روی آنها این آثار را ساخت؛ توانایی خانم نقاش در خلق صورت این پرتره ها تحسین تماشا کنندگان را برانگیخت؛ اما ساتین آگاهانه خواسته پا از هایپررئالیسم فراتر گذارد و با تکنیک تازه اش کنشی مشابه روی این دو اثر داشته؛ او با کلاژ تکه های کوچک و بزرگ پالت ها، لایه ای افزون تر به آثارش بخشیده تا نقاشی موزاییکگونه پدید آید.
پیکره ها با تکهگذاریهای لایهلایه و بافتدار ساخته شده اند و به تصویر حالی از پویایی و زنده داشت اهدا می کنند،

پسزمینهی سرشار از خطوط و لکههای رنگی متلاطم، بهگونهای بیانگر انرژی، هیجان و شاید خاستگاه فرهنگی اثر است و تضادی درخشان با سادگیِ پیکره ایجاد میکند.
در اثر تختی فیگور با ایستاییِ قهرمانانه و نگاهی متمرکز، از نوعی ارجاع به قدرت، هویت فردی یا حافظه جمعی سخن میگوید؛ اما در اثر شجریان نوعی آرامش و عرفان از تابلو می طراود که با شخصیت آن استاد آواز ایرانی همخوانی دارد.
این دو اثر با ترکیب فرم واقعگرا و بافت انتزاعی، تجربهای چندلایه از جسمانیت، خاطره و نمادسازی بصری را پیش روی مخاطب قرار میدهد.
اما برای ورود به سالن شماره دو باید از پیش روی اثر دیگری از ساتین غفاری عبور کنی که ترکیبی از واقعگرایی نمادین و بیانگری معاصر است؛ نقاشی از مجموعه "علامت ها" که در دو لایه بصریِ کاملاً متمایز شکل گرفته است. در بخش بالایی، طیفهای خاکستری با ضربهقلمهای محو، فضایی مهآلود و رازآلود میسازند؛ فضایی که همچون پسزمینهای آیینی، بار معنایی اثر را تقویت میکند. فرمهای فلزی و نشانهمند در مرکز ترکیببندی ـ شبیه به علمهای عاشورایی یا سازههای مذهبی تزئینشده ـ جایگاه محوری دارند و حس شکوه، یادبود و آیین را برجسته میسازند.

در بخش پایینی، هنرمند با استفاده از تکههای رنگی و ناهمگون که حالتی کلاژگونه و برجسته دارند، ریتمی زنده و ضربآهنگی احساسی ایجاد میکند. تضاد میان خاکستریهای سرد بالایی و رنگهای گرم و درخشان پایین، تنشی معنایی را شکل میدهد؛ گویی میان سوگ و زندگی، میان اندوه و نیروی حیات، گفتوگویی بصری در جریان است. چیدمان عمودی عناصر، بیننده را از فضای سنگین و آسمانی بالا به قلمرو زمینی و عاطفی پایین هدایت میکند.
تلفیق بافتهای متکثر، بازتابی از تجربههای جمعی، خاطرات آیینی و احساسات شخصی است و در عین حال لایهمندی فرهنگی اثر را آشکار میسازد. حضور نورهای نقطهای و انعکاسی در اشکال فلزی، جنبهای قدسی و تشریفاتی به اثر میبخشد. بهطور کلی، این اثر با ترکیب بیانگری رنگ، نمادپردازی مذهبی و ساختار چندلایه، روایتی بصری از هویت، آیین و حافظه جمعی ارائه میدهد که مخاطب را به تأمل در معنای تداوم و رستگاری دعوت میکند.
اثر چهارم از سری " طهران " اما کاملن ثابت می کند ساتین غفاری قصد داشته در این سری آگاهانه با هایپررئالیسم وارد گفتگوی کلاژ گونه شود؛ او در بخش پایینی تابلو، منظره شهری شبانه را با طراحی و ساخت و سازی مثال زدنی خلق کرده که بازتابهای نور در قابهای پنجره اش زندگی استشمام می شود، شهر نامنظم ، از منظر شهر سازی آشفته به نظر می رسد اما نور گرم و طلایی انرژی مثبتی القا می کند؛

اما کنش تازه نقاشانه ساتین غفاری در آسمان است با حاشیههای رنگی و قطعاتی که به صورت روشن-مبهمی در آمده، گویا گرههای نور از سطح شهر بالا میآیند و به سوی آسمان میپرند. استفاده از مواد یا روشهای قطعهقطعه و تکههای رنگی روی کادر، حس پویایی و گسستگی منظر را تقویت کرده و از واقعگرایی فاصله میگیرد تا به یک استعاره شهری بدل شود. نقاشی به خوبی بین واقعیت فیزیکی شهر و واقعیت حسی نور و فریب تصویری تعادلی برقرار میکند و مخاطب را به تفکر درباره ارتباط بین محیط شهری، هویت و خاطرهها دعوت میکند.
_ تانیا پاکزاد امید و نوستالژی حتی روی در بسته
تانیا پاکزاد که حضورش در آرت فر لندن و نمایش های موفق در پاریس و تهران نقاشی هایش را با اقبال روبرو کرده ، با یک اثر نقاشی زیبای مینیمال در گالری رشیدی حضور دارد؛ اثر او ساختاری شبیه یک درِ بسته [ و چه بسا پنجره] است که بافتهای ضخیم رنگ و سطوح خنثی، حالوهوایی خام و صریح به آن میبخشد.

حضور رنگ سبز در میان سطوح روشن، نشانهای از امید یا روزنهای به جهان بیرون است. قفل قرمز در بخش چپ، بر ایدهی ممنوعیت، حفظ حریم یا رازآلودگی تأکید میکند. قابهای عمودی و افقی اثر، هندسهای منظم پدید آورده که سردی و سکون را با لطافت لایههای رنگ متعادل میسازد. نقاش با گنجاندن یک لامپ قرمز که برای ایرانیان یادآور ریسه هایی ست که در جشن ها به کار می روند، لایهای از نوستالژی و داستان سرایی را در ذهن بیننده کلید می زند.
_نسترن صفایی و خودزایی
نسترن صفایی با یک مجسمه عجیب یک پا و غایت مینیمال از مجموعه "خودزایی مداوم" توجهات را به خود جلب کرد؛ هنرمند درباره این سری نوشته است: " هر بار که پا در مسیر جدیدی میگذاریم و زندگی میکنیم، بخشهایی از وجودمان از ما جدا میشوند و گم میشوند. در این حالت سردرگمی، برای زنده ماندن و ادامه سفرمان، باید قطعات باقیمانده را جمعآوری کنیم و دوباره به هم بچسبانیم. محصول این فرآیند، خود جدیدی است که ممکن است خودمان آن را بیگانه بیابیم. ما مسیر را در این شکل جدید ادامه میدهیم تا سفر دیگری آغاز شود."

_ امین توکل، هایده و فرخزاد
آثار امین توکل ، در سال های اخیر با توجه بسیار روبرو شده است؛ به نظر می رسد اما با آفرینش آیکون هایی از جامعه، در تلاش است بازخوانی تاریخ از طریق خاطرات جمعی را پیش بکشد.

_ تلاقی گالری هنری و هتل موزه یعنی آرت توریسم
شهرهای ونیز ایتالیا و کن فرانسه نمونه های شاخص گردشگری هنری در دنیا هستند که به لطف بنیال ها و فستیوال های هنری به کعبه توریست های هنری بدل شده اند؛ اکنون می توان امیدوار بود تلاقی گالری هنری و یک هتل موزه با امکانات مدرن و پیشرفته "آرت توریسم" را در پایتخت ایران نیز کلید بزند.

نمایشگاه نخست گالری رشیدی تا شانزدهم آبان در هتل رشیدیه به نشانی پونک ، بلوار همیلا ( فلاحزاده ) پلاک ۳۵ همه روزه غیر از شنبه ها، ساعت ۱۱ تا ۲۰ میزبان هنرمندان و هنر دوستان است.