کد خبر: 9599 A

سوژه حرفم کیمیایی نبود/ کیمیایی برای فوت پدرم یک زنگ نزد

سوژه حرفم کیمیایی نبود/ کیمیایی برای فوت پدرم یک زنگ نزد

حامد بهداد در جدیدترین اظهاراتش مقابل فریدون جیرانی از حواشی اظهاراتش درباره‌ی مسعود کیمیایی سخن گفت و به سوالات مختلفی پاسخ داد.

ایران آرت: ابتدای برنامه زنده اینترنتی «سی و پنج»، حامد بهداد در پاسخ به سوال جیرانی که چرا در یک برنامه از کیمیایی انتقاد کرده است؟ گفت: «من هرگز به آقای کیمیایی بی‌احترامی نکردم. هیچ وقت قدم اول را برای بی‌احترامی برنمی‌دارم. در بازیگری نماینده طبقه فرودست و کارگر هستم که به آن مردم می‌گویند. اما شما شاهد بودید که من قدم برای بی‌احترامی جلو نگذاشتم، سوژه حرفم آقای کیمیایی نبود. حرف به اشتباه به آن سمت کشیده شد اگر چه درست گفتم، اما اصلا دلم نمی‌خواست درباره ایشان حرف بزنم. حرفم به سمت دیگری رفت. من نمی‌توانستم آن جایزه را قبول کنم دل مردم از این اهانت شکسته بود. شما به این مردم نازنین خس و خاشاک می‌گویید چطور دلتان می‌آید؟ ای کاش آن جایزه را نمی‌گرفتم، آن جایزه گرفتن نداشت. همین الان مانند یک نوجوان ناپخته و نابالغ به خاطر اهانتی که به من و ما شده بغض و غم دارم.»

او ادامه داد: «تصور کنید کسی که مثل من به صورت خالصانه فردی را دوست داشته باشد و هر سال به دیدارش برود و با او حرف بزند، پس از مدتی به خاطر مسائل بچه‌گانه‌ای که مشخص نیست، طرد شود. در مهر ورزیدن و مودب بودن به خودم ایمان دارم. اگر کسی نمی‌تواند دیگران را دوست داشته باشد، مشکل از اوست، این بی‌احترامی نیست. من اگر بازیگر نمی‌شدم البته الان هم هستم، منتقد می‌شدم. من همه را دوست دارم»

بهداد دوباره با اشاره به مسعود کیمیایی گفت: «همین استاد که احترامش واجب است و دم از رفاقت و مردانگی می‌زنند، وقتی پدرم درگذشت حتی تلفن بابت تسلیت نزدند. در حالی که استاد مهرجویی از کرج برای تسلیت گفتن به خانه من آمدند و من اصلا باورم نمی‌شد که استاد مهرجویی در خانه ما هستند»

او گفت: «گمان می‌کنم اگر دو سه فیلم برای آقای کیمیایی بازی کردم، دو سه تا هم برای آقای مهرجویی بازی کردم. وقتی پدرم فوت شد فقط دو بار گریه کردم و فکر کردم همین کافی است، اما وقتی آقای کیارستمی فوت شدند و از دست ما دریغ شدند، بسیار گریه کردم و ثانیه‌ای بدون فکر درباره این فاجعه زندگی نکردم. زیرا که در این خشکسالی فرهنگی وجود چنین فردی یک غنیمت بود. وقتی استاد کیارستمی رفت فکر کردم فرهنگ ایران چه عظمتی را از دست داد.»

او درباره نقشش در فیلم «سد معبر» گفت: «یک مامور سد معبر سر صحنه این فیلم به من گفت آقای بهداد این لباس مقدس است نقش را درست بازی کن، در حالی که من سیلی زدن مامور سدمعبر به صورت یک زن دستفروش در شمال را دیده بودم،‌ هر جا لباسی وجود دارد قدرتی پشت آن است تا خود را مقدس بنامد و هر کاری می‌خواهد بکند. فقط ما هنری‌ها هستیم که نه دکان داریم، نه لباس داریم و نه احترام داریم. دوربین‌مان را هر جا می‌بریم به ما اهانت می‌شود، مصونیت نداریم و صدمه پذیریم. من مامور سد معبر را در نظر نگرفتم. بلکه منظورم مفهوم کلی فساد بود.»

او با بیان تفاوت سینما و تئاتر گفت: «در تئاتر آزادی بیان بیشتر است و در سینما سانسور بیشتری می‌بینیم. اهالی تئاتر کتاب‌خوان‌تر هستند و معدل سواد بالاتری نسبت به سینما دارند. تماشگر تئاتر خاص‌تر و کم‌تر است.»

حامد بهداد در ادامه گفت: «الان شاهد ابتذال و فیلم‌های سخیفی هستیم. مثل همان فیلم‌های فارسی که در شان ما نبود. قرار سینما در جمهوری اسلامی ایران این نبود، قرار نبود چنین فیلم‌هایی ساخته شود، قرار شد جلوی این جور فیلم‌ها را بگیرند. قرار بود فیلم‌هایی که ساخته می‌شود شکل دیگری داشته باشد. تیغ ممیزی روی روشنفکران و با سوادان تیز است، اما برای ابتذال کند کند است. ما سطح سلیقه مردم را پایین کشیدیم. این مردم همان کسانی بودند که گاو داریوش مهرجویی را می‌دیدند.»

حامد بهداد همچنین درباره شهرش مشهد گفت: «متاسفم که در مشهد نمی‌گذارند کنسرت برگزار شود، اینکه کنسرت آقای ناظری را به هم زدند کار خوبی نبوده است و به نظرم تحت هر شرایطی موسیقی باید به خراسان راه پیدا کند، چون خراسان سرزمین موسیقی است.»

حامد بهداد مسعود کیمیایی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین