کد خبر: 74548 A

ژازه تباتبایی و سفالینه های شوش و غزال نگارگری در کلکسیون رها گالری

ژازه تباتبایی و سفالینه های شوش و غزال نگارگری در کلکسیون رها گالری

ژازه دلباخته فرهنگ ایرانی است، ردپای بزهای سفالینه‌های منقوش شوش تا غزال‌های گریزپای اشعار فارسی و نگارگری‌های ایرانی در این نقاشی که قدمتی بیش از نیم قرن دارد دلبری می کند؛ ترکیب «حیوان اسطوره‌ای» با «انتزاع هندسی» بیانگر نوعی جست‌وجوی هویت است؛ هویتی که در عین ایرانی بودن، با هنر مدرن بین‌المللی نیز هم‌افق است.

ایران آرتآزاده جعفریان :  کلکسیون رها گالری خاورمیانه   که توسط مهندس محمدرضا قائم مقامی  بنیانگذاری شده و مدیریت می شود بیش از دو دهه است با تمرکز بر ارتقای هنر منطقه فعالیت فرهنگی مستمر دارد، شاهکارهای مدرنیستی و معاصر متنوعی از هنرمندان ایرانی و عرب را نگاهداری می کند.

یکی از این آثار، اثری بدون عنوان بسیار زیبا از "ژازه تباتبایی" ست که با تکنیک رنگ روغن روی بوم، در ابعاد ۷۰×۹۰ سانتی حدود دهه ۱۳۵۰خلق شده است.

ژازه تباتبایی کلکسیون رها گالری

ژازه تباتبایی [ اول فروردین ۱۳۰۵ تهران – ۲۰ بهمن ۱۳۸۶ تهران] نقاش،  مجسمه‌ساز، شاعر و  نمایش‌نامه‌نویس  ایرانی  بود.

آثار نقاشی و مجسمه ژازه در موزه‌ها و کلکسیونهای شخصی مانند موزه لوور در پاریس، موزه متروپولیتن نیویورک، موزه هنرهای معاصر تهران، پریوات کلکسیون در آلمان و مجموعه شخصی جیمی کارتر نگهداری می شود.

آثار ژازه در کشورهایی مختلفی از جمله بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، یونان، آلمان، ترکیه، هند، چین و آمریکا به نمایش درآمده و ۱۰ جایزه بین‌المللی را از آن او کرده‌ بود.

در این نقاشی ژازه تباتبایی که عمرش بیش از نیم قرن قدمت دارد و در کلکسیون رها گالری خاورمیانه نگهداری می شود ، ترکیبی از رئالیسم نمادین و انتزاع هندسی است.

ژازه با ساده‌سازی پیکره‌ها به حداقل خطوط و سطوح، آن‌ها را از طبیعت به سمت انتزاع سوق داده است.

نگاه‌ها و چشم‌های درشت و کشیده‌ی غزال‌ها یادآور مینیاتور ایرانی و نمادهای شرقی است. چشم‌های درشت این زوج نوعی آگاهی و هوشیاری به پیکره‌ها می‌دهد و آن‌ها را از حالت حیوانی صرف خارج می‌کند و به شخصیت‌های اسطوره‌ای یا انسان‌وار بدل می‌سازد.

ژازه شبکه‌ای از خطوط عمودی، افقی و مورب (نوعی مشبک انتزاعی) در پس‌زمینه خلق کرده که با ریتم و ضرباهنگ خاصی فضا را پر کرده است. این خطوط از خشونت و انضباط هندسی برخوردارند، در حالی که پیکره‌ها با منحنی‌های نرم شکل گرفته‌اند.

در عین حال شبکه‌ی پس‌زمینه می‌تواند استعاره‌ای از قفس، محدودیت، یا ساختارهای اجتماعی باشد که این موجودات زیبا در آن گرفتار شده‌اند.در مقابل، بدن پیکره‌ها ساده و صیقلی است که تضادی معنایی و بصری به وجود می‌آورد.

ژازه تباتبایی

غزال/آهو در فرهنگ ایرانی همواره نماد لطافت، معصومیت، آزادی و زیبایی است. حضور جفت غزال شاید اشاره به دوگانگی، یگانگی عاشقانه، یا همزیستی دارد.

طیف آبی–فیروزه‌ای، سفید، خاکستری و قهوه‌ای روشن غالب است. این رنگ‌ها هم آرامش (آبی و سفید) و هم نوعی جدیت و ایستادگی (قهوه‌ای و خاکستری) را القا می‌کنند.

کنتراست میان بدن روشن و تیره‌ی دو غزال، و همچنین میان پس‌زمینه‌ی آبی روشن با خطوط تیره، باعث برجستگی بیشتر سوژه‌ها می‌شود.

گل چهارپر روی بدن یکی از غزال‌ها نشانه‌ای نمادین است؛ شاید به باروری، زندگی، یا حتی امضای شخصی هنرمند در متن کار اشاره داشته باشد

 نگاه فرمالیستی به فرم و هندسه در کنار نگاه شاعرانه به موضوع (غزال‌ها) ویژگی بارز کار ژازه تباتبایی است.

این کار نماینده‌ی تلاش نقاشان ایرانی در دهه‌های میانی قرن بیستم برای یافتن زبان تصویری بومی در عین هم‌سویی با مدرنیسم جهانی است.

ترکیب «حیوان اسطوره‌ای» با «انتزاع هندسی» بیانگر نوعی جست‌وجوی هویت است؛ هویتی که در عین ایرانی بودن، با هنر مدرن بین‌المللی نیز هم‌افق باشد.

این نقاشی بیش از آنکه یک تصویر طبیعی از آهو باشد، بیانی شاعرانه و نمادین از آزادی، معصومیت و همزیستی در بستر محدودیت‌هاست. غزال‌ها به مثابه‌ی دو موجود والا و اسطوره‌ای، در فضایی محصور اما شفاف ایستاده‌اند؛ گویی ژازه هم زیبایی طبیعت و فرهنگ ایران را به یاد می‌آورد و هم بندهای مدرن جامعه و تاریخ را به تصویر می‌کشد.

این اثر ژازه تباتبایی تیر ۱۳۹۶ در هفتمین حراج تهران ارائه شد؛ کاتالوگ حراج تهران درباره این اثر متنی زیر را منتشر کرده است:

ژازه تباتبایی کلکسیون رها گالری

نقاشی‌های منحصربه‌فرد ژازه تباتبایی به اندازه مجسمه‌های او زیبا، ارزشمند، ناب و برآمده از نگاه ژرف هنرمند است. دغدغه اصلی ژازه در تمامی عرصه‌های هنری اعم از نقاشی، مجسمه‌سازی، شاعری و نویسندگی «بازگویی وطن» است.

ژازه تباتبایی هنرمندی دلباخته و سرسپرده فرهنگ ایرانی است، به طوری که جست‌وجو در ریشه‌های هنر سرزمین مادری، فضاهای تغزلی و بهره‌گیری از آداب و سنت، مهمترین محور آثار تباتبایی را شکل می‌دهند. در اثر پیش‌رو نیز می‌توان ردپای بزهای سفالینه‌های منقوش شوش تا غزال‌های گریزپای اشعار فارسی و نگارگری‌های ایرانی را پی گرفت. هنرمند در ترکیب‌بندی استوار و کمینه‌گرایی رنگی تلاش کرده پیکره حیوان را همانند نقشمایه‌های کهن خلاصه کرده تا جنبه نمادین پیدا کند. فرم ساده شده بدن‌ها، پرهیز از حجم‌نمایی و استفاده از سطوح تخت رنگی برآن هستند که نمادهای کهن را در قالبی نو بازآفرینی کنند. در حقیقت ژازه تباتبایی را می‌توان استاد نو شدن هنر دیروز دانست. اکسیر تخیل او بر پیکر تجربه‌های بومی و ملی روزگار کهن می‌نشیند و روحی تازه و مسیحایی بر آن می‌دمد. نوستالژی‌های ایرانی برآمده از نگارگری، سفالگری، کاشیکاری و معماری همچون ماده اولیه در دستان هنرمند او هستند که با نبوغی ذاتی به هم می‌آمیزند و با بهره‌گیری از فرم‌گرایی برآمده از مدرنیته، بازآفرینی می‌شوند.اغراق‌نمایی در بدن دو حیوان اعم از ساده‌سازی‌های اندام، بلندی شاخ‌ها و یا پرداخت‌های جزئی در چشمان حیوان، فضایی تغزلی را شکل می‌دهد که در رنگمایه‌های ملایم آبی فیروزه‌ای، اُکر، کِرِم و سفید تشدید می‌شوند. خطوط افقی و عمودی در پیش‌زمینه در عین حال که گویای تأثیرات هنر مدرن غربی است، یادآور حصیربافی‌ها و دست‌بافته‌های ایرانی نیز می‌باشد. دو شاخ حیوان سمت راست با شاخه‌ها و بدنه درخت‌مانند پلان عقب به نحوی استادانه تلفیق می‌شود و حیوان را چیزی از جنس گیاه می‌نماید. درختی اریب، از پس بدن‌های شفاف حیوان‌ها نمایان شده و چشم را از تمرکز بر روی دو سوژه به سوی حرکت در فضای تابلو ترغیب می‌کند. از سویی نقش گُل بر بدن یکی از حیوانات، وام گرفته از خیال‌پردازی‌ها و تزیین‌گرایی‌های سنت شرقی است.

ژازه تباتبایی

این اثر به کلکسیون رها گالری خاورمیانه تعلق دارد.

 

آزاده جعفریان ژازه تباتبایی کلکسیون رها گالری محمدرضا قائم مقامی ژازه تباتبایی کلکسیون رها گالری
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین