صادق تبریزی با عاشقانه های نقاشانه در آرت ابوظبی ۲۰۲۵
گالری سهراب با مجموعه ای از شاهکارهای صادق تبریزی در آرت ابوظبی ۲۰۲۵ حاضر است.
ایران آرت: گالری سهراب ۱۹ تا ۲۳ نوامبر با نمایش اختصاصی شاهکارهای صادق تبریزی در آرت ابوظبی ۲۰۲۵ حضور دارد.
مهرداد فلاح و شاهین ترکمن کیوریتوری این نمایش را به عهده دارند.
در این نوشتار نگاهی داریم به دو اثر زنده یاد صادق تبریزی از سری های بسیار مشهور و محبوبش ، عاشق ها و سوارکاران که در آرت ابوظبی ارائه می شود.
از این سری کارهای درخشانی در حراجی های کریستیز و بونامز رکوردهای جالب توجه ساخته است.

این سری از کارهای صادق تبریزی، هنرمند پیشگام مکتب سقاخانه، در آرت ابوظبی ۲۰۲۵ که از یکسو به سنتهای بصری ایران پیوند خورده و از سوی دیگر، زبانی معاصر و جهانی را پیش میکشند. این دو اثر، تبلور جهان تصویری تبریزی هستند؛ جهانی که در آن، روایتپردازی اسطورهای، تزیینگری آیینی و تجربه مدرن تجسمی، در بستری مشترک به گفتوگو مینشینند.
ترکیببندی این آثار از دو سوی چپ و راست با هدف رسیدن به نقطه توازن در مرکز سامان یافته است؛ جایی که سوارکاران مقابل هم قرار میگیرند و عنصر میانی، همچون نشانهای آیینی، نقش لنگر بصری و مفهومی را ایفا میکند. این تقارن پویا، برخلاف تقارن هندسی صرف، ریتمی سیال دارد که بهواسطه تکرار و تنوع نقشمایهها، چشم را در حرکت دائمی نگه میدارد. فرمهای درهمتنیده، هندسهپردازی چشمگیر و بافتگذاری فشرده، فضای سطح را از عمقنمایی رئالیستی بینیاز کرده و زیباییشناسی تخت و تزیینی نگارگری را یادآور میشوند.

در این میان، رنگ نقشی کلیدی دارد. بسامد رنگهای سبز، طلایی و لاجوردی که در اقلیم هنر ایرانی و نمادشناسی آن جایگاهی ویژه دارند، حالوهوایی رازآلود به اثر میبخشند؛ رنگهایی که در تضاد با پرتقالیهای گرم و زردهای کوبنده، هم بر پویایی شخصیتها تأکید میکنند و هم ساختاری منسجم میسازند. این هارمونی رنگی، نهتنها کیفیتی بصری، بلکه لایهای معنایی به همراه دارد؛ گویی حس آیین، شور رزمی و تقدس اسطورهای در پالت اثر تنیده شده است.
خط و نقش در این دو اثر، یکی از مهمترین بُعدهای هویتی تبریزی را شکل میدهد. خطوط پیوسته، پویا و سیال، علاوه بر تجسم بخشیدن به پیکرهها، در حکم زخمههای بصری بر سطح اثر عمل میکنند و ریتمی شاعرانه پدید میآورند. نقوش پیچان، گاه یادآور خطوط کالیگرافیک و گاه برگرفته از موتیفهای اسطورهای و سنتی هستند. متن در این آثار، اگرچه ممکن است از قابلیت خوانش دور باشد، اما کارکردی کاملاً تصویری دارد؛ گویی کلام صرفاً بهانهای است برای خلق هندسهای آشنا و رمزآلود. این همان جایی است که هویت سقاخانهای تبریزی، چونان امضایی بصری، بهروشنی رخ مینماید.
در بُعد روایی، اثر بهجای روایت خطی، فضایی بینامتنی و نمادین میسازد. مواجهه دو گروه سوارکار، که هر یک بر اسبی با تزیینات پیچیده سوارند، یادآور روایتهای پهلوانی و کهن ایرانی است. هالههای بزرگ پشت سر پیکرهها بهمنزله نشانههای قدسی یا اسطورهای خوانده میشوند و به اثر ماهیتی روحانی میبخشند. این کُنش روایی، نه صحنهای از نبرد یا جشن، بلکه نمایشگاهی از حضور نمادهای فرهنگی و باورهای آیینی است؛ جایی که قهرمانی و وقار عرفانی در کنار هم جلوه میکنند.
در سطح بصری، بافتگذاری دقیق و فشرده اثر، حسی از زایش مداوم نقش را تداعی میکند. الگوهای متنوع، از فرمهای گیاهی گرفته تا هندسههای نگارهگونه و نشانههای طلسموار، لایهلایه بر سطح گسترده شدهاند و اثر را به حریری زنده تبدیل کردهاند. این ویژگی، بهویژه در پردازش پوشش سوارکاران و بدنه اسبان، اهمیت مییابد؛ جایی که نقشها، نه تنها برآمده از سنتهای تزیینی ایران هستند، بلکه با ترکیببندی مدرن و بیانی معاصر آمیختهاند. نتیجه اینهمه، نوعی مادهمندی بصری است که سطح را از صرف تصویر فراتر برده و به تجربهای شبهنساجی نزدیک میکند.

آنچه این آثار را بیش از پیش متمایز میسازد، چگونگی بازآفرینی میراث فرهنگی است.
صادق تبریزی، برخلاف رویکرد گذشتهگرایانه، از سنت تصویری بهعنوان زبانی زنده و پویا بهره میگیرد و آن را در ترکیببندی، روایت، و رنگپردازی بهشیوهای نو بازتولید میکند.
تبریزی هویت خود را نه در بازنمایی مستقیم عناصر تاریخی، که در بازسازی مفهومی سنت جستوجو میکند؛ همین ویژگی، آثارش را برای مخاطب بینالمللی قابل فهم و جذاب میسازد.
حضور این دو اثر در آرت ابوظبی ۲۰۲۵ نیز دقیقاً بر همین توانایی متکی است: ارائه تصویری نو از هنر معاصر ایران و خاورمیانه که در آن گذشته و اکنون، سنت و مدرنیته، روایت و تزیین، همزمان و هماهنگ حضور دارند.

این جهان تصویری—سرشار از نماد، رنگ، نقش و روایت—تماشاگر را به گفتوگویی با تاریکی و روشنایی، با قهرمان و قدیس، و با راز و آیین فرا میخواند. آثار تبریزی در این نمایش، نه تنها بهعنوان نمونهای درخشان از مکتب سقاخانه، بلکه بهعنوان نمایندهای معتبر از هویت چندلایه هنر ایران، میتوانند جایگاهی شایسته در ذهن و نگاه مخاطب جهانی بیابند.