عبدالقادر الریس: نور، خاطره و معماری میراث هنرمند اماراتی/ تحلیل یک اثر
کمتر هنرمندی همچون عبدالقادر الریس (متولد ۱۹۵۱) روایتگر کامل هنر مدرن امارات است. او در بیش از پنج دهه فعالیت، به یکی از شناختهشدهترین نقاشان این کشور بدل شد و در حالیکه دگرگونیهای شگرف سرزمینش را به تصویر میکشید، حافظ خاطرهی فرهنگی آن نیز بود. آثارش دامنهای وسیع دارد: از بازنمایی دقیق محلههای سنتی گرفته تا کاوشهای انتزاعی الهامگرفته از حروف عربی. رشتهی پیوند این آثار، موتیف شاخص "مربعهای شناور" استاد عبدالقادر است؛ فرمهایی شفاف که همچون ذرات نور شکسته بر سطوح تابلوهایش میدرخشند.
ایران آرت : یکی از روشنترین نمونههای سبک الهامگرفته از میراث عبدالقادر الریس، اثری بدون عنوان از "مجموعه امپرسیونیستی" است؛ نقاشی رنگروغن در ابعاد ۱۳۹×۹۷ سانتیمتر که در ۱۴ آوریل ۱۹۹۰ به پایان رسید و با امضای عربی هنرمند، در حراج «هنر مدرن و معاصر بینالمللی» کریستیز دوبی (اکتبر ۲۰۰۸) به قیمت ۱۴۶۵۰۰ دلار فروخته شد.
این اثر چکیدهای از گفتوگوی پایدار الریس میان معماری بومی، نور جوی و انتزاع مدرن است.

بوم، چشماندازی از معماری سنتی امارات را پیش چشم میگذارد: بادگیرهای بلند، درهای منبتکاریشده، پنجرههای قوسی و مشبککاریهای ظریف. این جزئیات تصادفی نیستند؛ آنها نماد هویت و خلاقیتاند. در دوران پیش از نفت، بادگیر سازهای حیاتی برای تهویهی طبیعی و راهکاری بومی در برابر گرمای شدید بود. اما تا اواخر قرن بیستم، چنین بناهایی زیر فشار نوسازی سریع رو به فراموشی میرفتند.
انتخاب این موضوع در سال ۱۹۹۰ تنها حسرت گذشته نبود، بلکه کنشی برای پاسداشت فرهنگ بود؛ تلاشی برای تبدیل معماری شکننده و در حال زوال به تصاویری ماندگار. تکرار الگوها و تزئینات هندسی نیز با سنتهای بصری اسلامی همخوان است، جایی که نظم و تقارن، نماد بیکرانگی است.
ساختار نقاشی، حس پایداری و گذر را توأمان القا میکند. بادگیری در مرکز، ترکیب عمودی اثر را استوار کرده و نماهای کناری در لایههایی منظم عقب مینشینند.
اثر به دو نیمهی گرم و سرد تقسیم شده است: اُخراییها و قهوهایهای سرخ در سمت چپ و بنفشها و خاکستریهای سرد در سمت راست. این دوگانگی، گذر زمان را تداعی میکند؛ گویی دو لحظه از روز در یک قاب ادغام شدهاند.
بر سطح تابلو، مربعهای شناور شاخص الریس پراکندهاند؛ فرمهایی شفاف که چون گرد و غبار در پرتو خورشید حرکت میکنند و مرز میان معماری و آسمان را نرم میسازند. آنها هم فضا هستند و هم انتزاع؛ صحنه را مدرن کرده و با کل کارنامهی هنرمند پیوند میدهند.
نور، قهرمان حقیقی این بوم است. بهجای درخششهای تیز، الریس با نوری پخش و لطیف، هالهی مهآلود یک بعدازظهر را میگیرد. پالت گرم او از اخرایی و تُرارُسایی، گچآلودی آفتابخورده را القا میکند، درحالیکه لاجوردیها و خاکستریها خنکای سایهها را میآفرینند. این طیفها، تعادلی مکمل میان نارنجی و آبی میسازند؛ هارمونی کلاسیکی که در رنگهای بومی بازآفرینی شده است.
مربعهای شناور، در پردههای ارغوانی ملایم و کرم، این حس را تشدید میکنند و به سطح تابلو پویایی میبخشند؛ صحنه زنده میشود، گویی در برابر چشم بیننده میلرزد.
گرچه الرئیس بیشتر بهخاطر آبرنگهایش شناخته میشود، آثار بزرگ رنگروغن او کمیاب و ارزشمند است. استفاده از رنگ روغن به استاد نقاش امکان میدهد میان شستوشوهای شفاف و ضربهقلمهای فشرده و موزاییکی جابهجا شود. فرمها با تغییر دمای رنگ و لبههای نرم ساخته میشوند؛ معماری در عین استحکام، حالتی رویاگونه دارد.
مربعهای شناور با لایههای اسکرامبل و لعاب ایجاد میشوند و رنگهای زیرین را به درخشش وامیدارند. این جلوهی نقاشانه یادآور امپرسیونیسم و پساامپرسیونیسم است و همین پیوند، دلیل قرار گرفتن اثر در «مجموعه امپرسیونیستی» کریستیز بود؛ با این حال محتوا و سوژه بهروشنی اماراتی و اصیل باقی می ماند.

یک مدرنیست تمام عیار اماراتی
الریس صرفاً راوی محلههای قدیمی نیست؛ او از پیشگامان مدرنیسم امارات است. بهعنوان یکی از بنیانگذاران انجمن هنرهای زیبای امارات، در شکلگیری هویت هنری ملی که میراث را با واژگان جهانی مدرنیسم تلفیق میکند، سهمی بنیادین داشت. بوم ۱۹۹۰ او بازتاب همین همنشینی است: واقعگرایی معماری که با لایههای انتزاعی آمیخته و میراث را از دریچهی معاصر مینگرد.
امروز، اثر بدون عنوان از مجموعه امپرسیونیستی استاد عبدالقادر الرئیس فراتر از سندی از بناهای محوشده است. این تابلو گفتوگویی میان خاطره و مدرنیته است؛ چشماندازی که میراث اماراتی را در زبان هنر مدرن بازتعریف میکند. همچون بسیاری از کارهای الریس، این اثر میان مشاهدهی فوقواقعی و انتزاع شاعرانه در نوسان است و "مربعهای شناور" او، پیونددهندهی این دو ساحتاند.