امارات و نقاشی روشنک ستاری
نقاشی «زمان بیدار» روشنک ستاری از نظر مفهومی و ساختاری، در گفتوگویی میان مدرنیسم و پستمدرنیسم قرار میگیرد؛ جایی که شهر دیگر صرفاً یک منظر فیزیکی نیست، بلکه جغرافیای ذهن و حافظه جمعی است. نمادگرایی ساعت و چشمها، ادامه سنت تاریخی استفاده از سمبلهای قدرت، زمان و نظارت است؛ معماری مدرن و اجرای شبانه، اثر را به جریان نقاشیهای شهری معاصر نزدیک میکند؛ و استناد به نور مصنوعی و بازتابها، آن را با آثار نورمحور هنر سده اخیر پیوند میدهد.
ایران آرت: در پنجاهوچهارمین سالگرد روز ملی امارات متحده عربی، روشنک ستاری با خلق اثری نمادین و تأملبرانگیز، روایتی تصویری از شهری ارائه میدهد که نهفقط با سرعت می تازد، بلکه میبیند.
«زمان بیدار» عنوان این اثر است که با تکنیک رنگروغن و در ابعاد 100×130 سانتیمتر خلق شده است، اثری که معماری، زمان، حافظه جمعی و هوشیاری شهری را در قالب یک جهان شگفتزدهی شبانه به گفتوگویی هنری فرا میخواند.

در قلب این نقاشی، شهری مدرن—آشنا و درعینحال فراواقعی—در برابر چشم مخاطب قرار میگیرد؛ شهری که بهجای آنکه تنها نماد توسعه تکنولوژیک باشد، همچون موجودی زنده و آگاه تصویر شده است.
ستاری با تمرکز بر مفاهیم زمان، قدرت و حافظه جمعی، دبی را همچون ارگانیسمی مینمایاند که شب برایش پایان فعالیت نیست، بلکه لحظه بیداری و مراقبه است. برج عظیمِ مرکزی—که فرمی شبیه ساعت دارد—نقطهای است که همهچیز در نهایت به آن بازمیگردد. این برج نهفقط سازهای معماری، بلکه نمادی از اقتدار، دوام و نگاه همیشهحاضر زمان است. در این نگاه، زمان تنها نمیگذرد؛ مینگرد.
پالت رنگی اثر عمدتاً از طیفهای آبی، نقرهای و سرد تشکیل شده است؛ رنگهایی درخشان که حس تکنولوژی، سکوت شب و نور مصنوعی را در هم میآمیزند. حضور این رنگها به نقاشی کیفیتی سیال و انعکاسی میبخشد؛ گویی شهر از جنس نور ساخته شده است. انعکاسهای روی آب با هارمونی نرم و سیال، گذر زمان را همچون موجی آرام روایت میکنند و در همان حال چشم مخاطب را دوباره به سمت برج ساعت و «چشمهای معلق» هدایت مینمایند.

یکی از عناصر برجسته و جذاب اثر روشنک ستاری، چشمهای معلق در آسمان هستند؛ نمادهایی که لایهای مفهومی و حتی اسطورهای به نقاشی میافزایند. این چشمها میتوانند نشانه هوشیاری جمعی باشند، یا یادآور نظارت دائمی انسان مدرن، یا حتی استعارهای از حافظه شهری که هرگز خاموش نمیشود. این حضور فراگیر، شهر را از یک فضای فیزیکی به زیستِ نمادین تبدیل میکند؛ جایی که «بیداری» حکم قانون دارد.
برج ساعت در مرکز، همچون محور مفهومی و بصری قرار گرفته است. خطوط هندسی و منظم بناها—رسم شده با قلمموهای باریک و کنترلشده—ریتم شهری مدرن را القا میکنند. در کنار آن، نورها و بازتابها نوعی ریتم دیداری سیال میآفرینند که بیننده را در میان ثبات معماری و حرکت زمان معلق نگه میدارد. انعکاس روی آب نیز بُعد دیگری به ترکیب اضافه میکند؛ جایی که شهر درون خودش بازتاب میگیرد، و این بازتاب خود نوعی گفتوگوی تصویری با زمان است.

انتخاب تکنیک رنگروغن، برای چنین موضوعی کاملاً هوشمندانه است. ستاری با لایهگذاری دقیق و حسابشده، به نور اجازه میدهد بهصورت زنده و تلألوگون روی بوم تنفس کند. براقیتها و شفافیتها با مهارت ایجاد شدهاند؛ عمق فضایی بهواسطه تنوع لایههای رنگ و کنترل نور حاصل شده؛ و انعکاسها با دقتی مثالزدنی اجرا شدهاند و فضای رویایی-واقعی شهر را تقویت میکنند. این تکنیک نهتنها کیفیت تصویری اثر را افزایش داده، بلکه به موضوع «بیداری» هویت بصری میبخشد.
«زمان بیدار» از نظر مفهومی و ساختاری، در گفتوگویی میان مدرنیسم و پستمدرنیسم قرار میگیرد؛ جایی که شهر دیگر صرفاً یک منظر فیزیکی نیست، بلکه جغرافیای ذهن و حافظه جمعی است. نمادگرایی ساعت و چشمها، ادامه سنت تاریخی استفاده از سمبلهای قدرت، زمان و نظارت است؛ معماری مدرن و اجرای شبانه، اثر را به جریان نقاشیهای شهری معاصر نزدیک میکند؛ و استناد به نور مصنوعی و بازتابها، آن را با آثار نورمحور هنر سده اخیر پیوند میدهد.
«زمان بیدار» روشنک ستاری تنها یک نقاشی شهری نیست؛ آیینهای است که دبی را—بهعنوان شهری آیندهنگر—در مقام موجودی بیدار و مراقب بازمیخواند. ستاری در این اثر، زمان را جسمیت میبخشد، چشمها را به حافظه تبدیل میکند و معماری را به زبان روایتگر بدل میسازد. این تابلو اثری است که نهفقط برای مناسبت پنجاهوچهارمین سالگرد روز ملی امارات، بلکه برای فهم زیباشناسی شهرهای مدرن نیز ارزش تحلیلی و هنری دارد.

روشنک ستاری: متولد ۱۳۵۸ تهران .او بیش از بیست سال است که بهصورت حرفهای در حوزه نقاشی فعالیت میکند. وی تحصیلات آکادمیک خود را در رشته گرافیک به پایان رسانده و در این مسیر از دانش و تجربیات اساتید برجسته نقاشی و طراحی بهره برده است.
ستاری در طول سالهای فعالیت هنریاش در نمایشگاههای گروهی متعددی، هم در ایران و هم در خارج از کشور، شرکت داشته است. از جمله از گالری های آتشزاد، شیرازی و نیز نمایشگاههای بینالمللی در کشورهای شرق آسیا.

تدریس طراحی و نقاشی را هم در ایران و هم در خارج از کشور تجربه کرده و در این مسیر، در ورکشاپهای داخلی و بینالمللی متعددی، بهویژه در کشور تایلند، شرکت داشتهاست. او در آثارش از خطوط، موتیفها و المانهای ایرانی در کنار فیگورها استفاده میکند و همواره تلاش کرده تا میان سنت و مدرنیته، ارتباطی نوآورانه برقرار کند.