کد خبر: 74726 A

فریز ابوظبی، آرت بازل دوحه، حسرت تهران / اعتراض حسین هاشم پور

فریز ابوظبی، آرت بازل دوحه، حسرت تهران / اعتراض حسین هاشم پور

شتاب جهانی شدن هنر منطقه را بگذارید در کنار این واقعیت که مالکیت چهار آتلیه ایران در شهرک هنری سیته پاریس به شدت به خطر افتاده و سال هاست اکثریت هنرمندان ایرانی طعم نمایش اثر در آن سوی مرزها را نچشیده اند!!

ایران آرت : حسین هاشم پور : فریز لندن به طور رسمی اعلام کرد از سال آینده میلادی نخستین فریز ابوظبی را برپا می کند، 

چندی پیش آرت بازل سوئیس خبر داده بود از سال ۲۰۲۶ آرت بازل دوحه آغاز به کار می کند.

موزه لوور ابوظبی از سال ۲۰۱۶ و البته آغاز به کار موزه گوگنهایم ابوظبی از سال آینده را نیز همه خبر دارند؛

فهرستگان بلند بالای هنر در دبی هم آوازه جهانی دارد: از آرت دبی تا خیابان های هنری السرکال، الخیاط، شو روم های کریستیز و ساتبیز در DIFC ...

بدیهی ست بپرسیم: سهم ایران از جهانی شدن هنر در خاورمیانه چیست؟

دو:

سال ها خودمان را گول زده ایم که هنر ایران از منظر نیروی انسانی در منطقه حرف اول را می زند، اما اکنون می بینیم سه چهار نسل اخیر هنر ایران در خاورمیانه به ویژه بازار هنر منطقه، ناشناخته مانده اند و شعاع بازار هنر ایران از همیشه داخلی تر و کوچک تر شده است.

جالب اینکه آرت بازل دوحه فهرست گالری هایی که پذیرفته را اعلام کرده و حتی یک گالری از ایران نیست؛ سهم نام ایران به سه هنرمند شیرین نشاط، علی بنی صدر و مریم حسینی محدود شده، هنرمندان ترک میهن کرده که با گالری های خارجی در این رویداد حاضرند!!

سه:

اگر هنوز هنر ایران رنگ پریده نموری بر چهره دارد حاصل جان کندن معدودی در بخش خصوصی ست که در این عرصه چون شمعی رو به باد ایستاده اند، 

دولت ها آنقدر درگیر امور روزمره پیش پاافتاده بوده اند که از نوک دماغ شان پیش تر نرفته اند : نمونه کاملن اخیرش " جدی تر شدن خطر از دست رفتن چهار آتلیه ایران در شهرک هنری سیته پاریس" است که دست‌کم سه دولت اخیر در این خسارت ملی مقصر هستند؛ 

نخستین بار وقتی در مطلب "سال دو صفر، هنر از صفر" ، نوشتم :  " در تمام این سال ها، دولت ها آهک پای درخت هنر ایران ریخته اند" متهم به سیاه نمایی شدم اما اکنون یقین دارم همه آنها که اتهام زدند نیز به این یقین رسیده اند که در سایه نابلدی و تعلل دولت ها، هنر ایران به طور فاحشی از هنر پیشرو منطقه عقب افتاده است.

حسین هاشم پور

چهار:

کم ترین آورده این عقب ماندگی تاریخی همین فقری ست که بر سفره هنر ایران سایه انداخته است: ۲۲شهریور ۱۳۹۹ زیر تیتر: "چه جوری همه ما بازنده شدیم ؟!

نوشته بودم: 

[[ فضای کسب و کار هنری به کل قفل و خاموش است و اگر تا پیش از این مانند ۹۰ درصد اهل فرهنگ و هنر، از جیب می خوردی و پس اندازی نداشتی، این روزها حتمن زیر خط فقر رها شده ای و برای حفظ آبرو نمی دانی چه گلی باید به سر بگیری، زیرا کار از سرخ آب سفیدآب هم گذشته است.

درد آنجاست که وقتی قیمت نفت سه رقمی بود یا هنوز قیمت دلار سه رقمی نشده بود بارها و بارها داد زدیم به بودجه فرهنگ و هنر مملکت برسید، اما گوش شنوایی نبود. آن همه سال گفتیم توسعه هنر کیلویی چند، جامعه هنری گرفتار نان شب است، دو تا تئاتر بفروش و چهار تا حراجی نشان مان می دادند و می گفتند ما داریم اقتصاد هنر را سامان می دهیم؛ می گفتیم لطفا درآمد چهار تا سلبریتی و استاد صاحب نام را به پای همه هنرمندان نگذارید، هنرمند شهرستانی کارشناسی ارشد هنر گرفته غم نان دارد، اما مسئولین بر تبل توسعه دانشگاههای هنری کوبیدند؛

نوشتیم بازار هنر کار زیر ساختی می خواهد، مثلا شهرهای بسیاری در ایران داریم که نه سینما دارند و نه مراکز فرهنگی و این یعنی هنرمندان صدها شهر ایران شغل شان به مو بند است، می گفتند ببینید آن استاد نقاش و مجسمه ساز چه رکوردی زد! می گفتیم آقا آن به این، این به آن ربطی ندارد، به جای ویترین به فکر پی ساختمان باشید که خانه از پای بست ویران است و ...

حالا تازه مسئولین کاسه چه کنم چه کنم دست گرفته اند که چند هنرمند وام یک میلیون تومانی می خواهند؟!!

و وزیر فرهنگ گلایه می کند چرا بانک ها وام هنرمندان را نمی دهند! کسی هم نمی پرسد با این وام ها چند روز می شود دوام آورد؟ اصلا هنرمند بیکار، اصل و سود این وام ها را چگونه بازگرداند؟ اصلن وام دادن راهکار است یا بیشتر در چاه فرو رفتن؟

بله، خیلی قبل تر از این روزها همه ما بازنده شدیم. ]]

حسین هاشم پور آرت دوبای آرت دبی لوور ابوظبی ابوظبی آرت آرت بازل قطر سیته پاریس فریز لندن فریز ابوظبی آرت بازل دوحه موزه گوگنهایم ابوظبی
ارسال نظر

آخرین اخبار

پربیننده ترین