علی اکبر صادقی و شام شاهانه در کلکسیون رها گالری/ زادروز ۸۸ ساگی استاد
در زادروز تولد ۸۸ سالگی استاد علی اکبر صادقی اثری سه لته ای باشکوهی از او را بررسی می کنیم که در کلکسیون رها گالری خاورمیانه نگاهداری می شود؛ این سهلتی خیره کننده، نه تنها یک مجلس بزم، بلکه چکیدهای از نگاه علیاکبر صادقی به انسان، تاریخ و آیینهای اجتماعی است. در جهان صادقی، جشن همیشه با پرسشی بزرگ همراه است: آیا این جشن، جشنِ بودن است یا جشنِ وانمود کردن؟ و همین دوگانگی، اثر را از یک ضیافت ساده به بیانیهای تصویری درباره انسان و نمایش اجتماعی تبدیل میکند.
ایران آرت: کلکسیون رها گالری که توسط مهندس محمدرضا قائم مقامی بنیانگذاری شده و مدیریت می شود بیش از دو دهه است با تمرکز بر ارتقای هنر منطقه فعالیت فرهنگی مستمر دارد، شاهکارهای مدرنیستی و معاصر متنوعی از هنرمندان ایرانی و عرب را نگاهداری می کند.
یکی از این آثار، اثر سه لته ای بزرگ از استاد علی اکبر صادقی با عنوان "شام شاهانه" است که با تکنیک جوهر، ورق طلا و نقره روی بوم در ابعاد ۱۵۰×۱۰۰ سانتی متر سال ۲۰۱۳ خلق شده و در کتاب مروری بر آثار و زندگی علی اکبر صادقی [صفحات ۱۵۶ و ۱۵۷] توسط موزه هنرهای معاصر تهران و بنیاد علی اکبرصادقی به چاپ رسیده است.

علی اکبر صادقی متولد دوم آذر ۱۳۱۶ از پیشگامان هنر نوگرای ایران و از نقاشان صاحب نام سبک سورئالیسم در ایران است. او همچنین از هنرمندان مطرح در زمینه تصویرگری کتاب کودک و طراحی گرافیک و از کارگردان صاحب سبک در پویانمایی در ایران است.
صادقی در سال ۱۳۸۷ به عنوان چهره ماندگار ایران شناخته و از او تجلیل شده است.
نقاشی های او با اقبال روزافزون جامعه هنری و نیز بازار هنر روبروست؛ اما به وضوح آنچه استاد علی اکبر صادقی را از دیگر هم نسل های او متمایز می کند خلاقیت مستمر، نوآوری در ارائه آثار و هنرمند چند وجهی بودن است که همچنان در ۸۸ سالگی نیز امتداد دارد.
در اثر سهلتی باشکوه و پرجزئیات "شام شاهانه " ، علیاکبر صادقی که در کلکسیون رهاگالری خاورمیانه نگهداری می شود ، جهان خیال، اسطوره، طنز و تئاتر در قالب یک مجلس بزم به اوج بلوغ بصری خود رسیده است؛ ضیافتی که در ظاهر جشن است، اما در ژرفا روایت انسان، قدرت، تظاهر و زندگی پنهان را بازگو میکند. این اثر نمونهای کلاسیک از جهان صادقی است؛ جهانی که میان واقعیت و افسانه معلق مانده و همهچیز در آن در حال «اجرا»ست.
در نگاه نخست، تصویر مملو از انسانها، خوراکیها، ظروف، حیوانات و تزئینات است؛ اما این ازدحام تنها ظاهری است. صادقی با مهارت نگارگران کهن، خطوط ظریف و ریتمدار را همچون تارهای نامرئی از ابتدا تا انتهای سه لت میکشد و میان عناصر فراوان، نظمی موزون برقرار میکند.
پسزمینهای با خاکستریهای مهآلود—نه شب، نه روز، نه گذشته، نه اکنون—به صحنه کیفیتی نمایشی میدهد؛ گویی پردهٔ تئاتری است که شخصیتها روی آن در حال ایفای نقشاند.
_زندگی واقعی در حاشیه جریان دارد
در " شام شاهانه " علی اکبر صادقی میزهای پرجزئیات و انباشته از خوراکها، قندهای تزیینی، ظروف ایرانی و شیرینیها، شکوه و تجمل مجلس را نمایش میدهند؛ اما این شکوه تنها پوششی برای روایت عمیقتر است:
مرکز تصویر، جایی برای نمایش قدرت و تظاهر است؛ اما زندگی حقیقی در حاشیه جریان دارد.
نشستگان اصلی—با لباسهای رسمی، حالتهای متکلف و چهرههای اغراقشده—در مرکز سه لت حضوری مجسم و ساکن دارند. نگاهشان کمتر به یکدیگر است و بیشتر به نقش اجتماعیشان.
در مقابل، اطرافیان، نوازندگان و خدمه—در حاشیهٔ تصویر—سرشار از حرکتاند؛ آنها حامل پویایی، کار، و جریان واقعی زندگی هستند.
این تضاد میان مرکز و حاشیه، یکی از بنیانیترین الگوهای روایی صادقی است.

_طبیعت آزاد است؛ انسان در بندِ نقش
در بخش پایینی هر سه لت، حیوانات کوچک و خانگی—مرغها، بزغالهها، خرگوشها و پرندگان—در حال رفتوآمدند. آنها در تضادی کامل با نشستنهای سنگینِ بالای میز قرار میگیرند. رنگآمیزی سادهتر و گرمتر آنها، در برابر پیچیدگی رنگی انسانها، معنایی روشن دارد: طبیعت آزاد است؛ انسان در بندِ نقش.
این حیوانات تنها حاشیهٔ تصویر نیستند؛ بلکه «زندگی»اند—زندگی رها از نمایش.
چشمهای درشت، ابروهای بلند، لبخندهای نیمهمعلق و اندامهایی که اندکی مکانیکی به نظر میرسند، بخشی از طنز بصری صادقیاند.
شخصیتها در این ضیافت بیشتر «نقش» هستند تا «فرد»؛ بازیگرانی که در نمایشی آیینی گرفتارند. صادقی با این اغراقها نشان میدهد که در جهان او، انسان همیشه در حال بازیکردن.
_خاکستری خاموش و طلایی کهنه نقد تجمل
پایهٔ رنگی اثر بر طیفی از خاکستریهای خاموش و آبیهای سرد استوار است. این تونالیته صحنه را به محیطی نمایشی و بیزمان تبدیل میکند، توجه را از پسزمینه به شخصیتها میکشاند، و فضای نیمهافسانهای و تعلیقی میسازد که امضای صادقی است.
لباسها، پردهها و برخی ظروف با رنگهای فیروزهای و سبزآبی رنگآمیزی شدهاند—رنگهایی که یادآور کاشیکاری ایرانیاند.
این رنگها هویت فرهنگی و اصالت بصری اثر را تثبیت میکنند و در سراسر سه لت ریتمی هماهنگ میسازند.
رنگهای گرم اما غیر اشباع—صورتیهای چرک، قرمزهای خاکی، هلوییهای کدر—در چهرهها و غذاها ضرباهنگ احساسی اثر را میسازند.
این رنگها جنبوجوش جشن را تقویت میکنند و در میان زمینهٔ سرد، حرارت روایی میآفرینند.
طلاییها در این اثر درخشان نیستند؛ کهنه، غبارگرفته و فروخوردهاند. صادقی با این انتخاب، تجمل را بازنمایی میکند اما درخشش آن را به سخره میگیرد. طلای کدر، نشانهٔ قدرتی است که زرقوبرق دارد اما عمق ندارد.
در بخش پایین، حیوانات با قهوهایها و زردهای طبیعی پرداخته شدهاند؛ گرم، ساده و زنده. این گرما عمداً در تضاد با سردی بالای تصویر است:
جایی که نمایش شکل میگیرد سرد است؛ جایی که زندگی جریان دارد گرم.
در جهان صادقی، جشن همیشه با پرسشی بزرگ همراه است: آیا این جشن، جشنِ بودن است یا جشنِ وانمود کردن؟
و همین دوگانگی، اثر را از یک ضیافت ساده به بیانیهای تصویری درباره انسان و نمایش اجتماعی تبدیل میکند.

در این جهان:
مرکز، صحنهٔ قدرت و نمایش است،
حاشیه، محل زندگی و حرکت،
رنگهای سرد، فضای تئاتری میسازند،
رنگهای گرم ضرباهنگ عاطفی را هدایت میکنند،
و حیوانات، حقیقت بیپیرایهٔ زندگی را یادآوری میکنند.
اثر، همچون یک نمایشنامهٔ تصویری، از مخاطب میپرسد:
آیا این جشن، جشنِ بودن است یا جشنِ وانمود کردن؟
سه لته ای باشکوه شام شاهانه استاد علی اکبر صادقی به کلکسیون رها گالری خاورمیانه تعلق دارد.